- 5959
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق شحات محمد انور سوره قلم آیات 49 تا آخر، حاقه ، معارج 1 تا 18
تلاوت تحقیق شحات محمد انور، این تلاوت در دهه 70 میلادی در شهر قاهره، مسجد امام حسین (ع) اجرا گردیده است.
لَوْلَا أَنْ تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود (از شکم ماهی) بیرون افکنده میشد در حالی که مذموم بود. (49)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾
ولی پروردگارش او را برگزید، و از صالحان قرار داد. (50)
وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾
نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و میگویند او دیوانه است! (51)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿52﴾
در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست. (52)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن روزی که مسلما واقع میشود. (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چه روز واقع شدنی است؟ (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و تو چه میدانی آن روز تحقق یابنده چیست؟ (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
قوم ثمود و عاد عذاب کوبنده الهی را انکار کردند. (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند. (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما قوم «عاد» به وسیله تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند. (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
(خداوند) این تندباد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیانکن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودی) میدیدی که آن قوم همچون تنه های پوسیده و تو خالی درختان نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده و هلاک شده اند. (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا کسی از آنها را باقی میبینی ؟ (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانی که قبل از او بودند، و همچنین اهل شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) مرتکب گناهان بزرگ شدند. (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
با فرستاده رسول پروردگارشان مخالفت کردند، و خداوند نیز آنها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت. (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما هنگامی که آب طغیان کرد شما را سوار بر کشتی کردیم. (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را وسیله تذکری برای شما قرار دهیم، و گوشهای شنوا آن را نگهداری میکنند. (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
به محض اینکه یکبار در صور دمیده شود، (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یکباره درهم کوبیده و متلاشی گردند، (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
در آن روز «واقعه عظیم» روی میدهد! (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
آسمانها از هم میشکافند و سست میگردند و فرو میریزند. (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
فرشتگان در جوانب و کناره های آسمان قرار میگیرند. (و برای انجام ماموریتها آماده میشوند) و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل میکنند. (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز همگی به پیشگاه خدا عرضه میشوید، و چیزی از کارهای شما مخفی نمیماند. (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او است (از فرط خوشحالی و مباهات) فریاد میزند که (ای اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید. (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که (قیامتی در کار است و) من به حساب اعمالم میرسم. (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
او در یک زندگی کاملا رضایتبخش قرار خواهد داشت. (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتی عالی، (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
که میوه هایش در دسترس است. (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
(و به آنها گفته میشود) بخورید و بیاشامید گوارا در برابر اعمالی که در ایام گذشته انجام دادید. (24)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾
اما کسی که نامه اعمال او به دست چپش داده شده میگوید: ای کاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمیشد. (25)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾
و نمیدانستم حساب من چیست ؟ (26)
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
ای کاش مرگم فرا میرسید! (27)
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾
مال و ثروتم هرگز مرا بینیاز نکرد، (28)
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾
قدرت من نیز از دست رفت! (29)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید! (30)
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
سپس او را در دوزخ بیفکنید! (31)
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
بعد او را به زنجیری که هفتاد ذرع است ببندید! (32)
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾
چرا که او هرگز به خداوند بزرگ ایمان نمیآورد. (33)
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾
و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشویق نمینمود. (34)
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾
لذا امروز در اینجا یار مهربانی ندارد. (35)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾
و نه طعامی جز از چرک و خون. (36)
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾
غذائی که جز خطاکاران آن را نمیخورند. (37)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾
سوگند میخورم به آنچه میبینید. (38)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾
و آنچه نمیبینید. (39)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾
که این قرآن گفتار رسول بزرگواری است. (40)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾
و گفته شاعری نیست، اما کمتر ایمان میآورید. (41)
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾
و نه گفته کاهنی، هر چند کمتر متذکر میشوید. (42)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾
بلکه کلامی است که از سوی پروردگار عالمیان نازل شده. (43)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾
هرگاه او سخنی دروغ بر ما میبست، (44)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾
ما او را با قدرت گرفتیم، (45)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾
سپس رگ قلبش را قطع میکردیم! (46)
فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾
واحدی از شما نمیتوانست مانع شود و از او حمایت کند. (47)
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾
این مسلما تذکری است برای پرهیزگاران. (48)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾
و ما میدانیم که بعضی از شما آن را تکذیب میکنید. (49)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾
و این مایه حسرت کافران است. (50)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾
و آن یقین خالص است. (51)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾
حال که چنین است بنام پروردگار بزرگت تسبیح گو. (52)
سوره 70: المعارج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿1﴾
تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! (1)
لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿2﴾
این عذاب مخصوص کافران است، و هیچکس نمیتواند آن را دفع کند. (2)
مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿3﴾
از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود میکند). (3)
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ﴿4﴾
فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوی او عروج میکنند در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است. (4)
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿5﴾
بنابراین صبر جمیل پیشه کن. (5)
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿6﴾
زیرا آنها آن روز را دور میبینند. (6)
وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿7﴾
و ما آن را نزدیک میبینیم! (7)
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿8﴾
همان روز که آسمان همچون فلز گداخته میشود. (8)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿9﴾
و کوهها مانند پشم رنگین متلاشی خواهد بود. (9)
وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿10﴾
و هیچ دوست صمیمی سراغ دوستش را نمیگیرد! (10)
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿11﴾
آنان را به آنها نشان میدهند (ولی هر کس گرفتار کار خویشتن است) چنان است که گنهکار دوست میدارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند. (11)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿12﴾
و همسر و برادرش را. (12)
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ﴿13﴾
و قبیله اش که همیشه از او حمایت میکردند. (13)
وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ﴿14﴾
و تمام مردم روی زمین را تا مایه نجاتش شود. (14)
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿15﴾
اما هرگز چنین نیست شعله های سوزان آتش است. (15)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿16﴾
دست و پا و پوست سر را میکند و میبرد. (16)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿17﴾
و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردند صدا میزند. (17)
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿18﴾
و آنها که اموال را جمع و ذخیره کردند. (18)
لَوْلَا أَنْ تَدَارَکَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿49﴾
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود (از شکم ماهی) بیرون افکنده میشد در حالی که مذموم بود. (49)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿50﴾
ولی پروردگارش او را برگزید، و از صالحان قرار داد. (50)
وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿51﴾
نزدیک است کافران هنگامی که آیات قرآن را میشنوند تو را با چشمان خود هلاک کنند و میگویند او دیوانه است! (51)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿52﴾
در حالی که این (قرآن) جز مایه بیداری برای جهانیان نیست. (52)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن روزی که مسلما واقع میشود. (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چه روز واقع شدنی است؟ (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و تو چه میدانی آن روز تحقق یابنده چیست؟ (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
قوم ثمود و عاد عذاب کوبنده الهی را انکار کردند. (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند. (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما قوم «عاد» به وسیله تندبادی طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند. (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
(خداوند) این تندباد را هفت شب و هشت روز پی در پی و بنیانکن بر آنها مسلط ساخت و (اگر آنجا بودی) میدیدی که آن قوم همچون تنه های پوسیده و تو خالی درختان نخل در میان این تندباد روی زمین افتاده و هلاک شده اند. (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا کسی از آنها را باقی میبینی ؟ (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانی که قبل از او بودند، و همچنین اهل شهرهای زیر و رو شده (قوم لوط) مرتکب گناهان بزرگ شدند. (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
با فرستاده رسول پروردگارشان مخالفت کردند، و خداوند نیز آنها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت. (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما هنگامی که آب طغیان کرد شما را سوار بر کشتی کردیم. (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را وسیله تذکری برای شما قرار دهیم، و گوشهای شنوا آن را نگهداری میکنند. (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
به محض اینکه یکبار در صور دمیده شود، (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوهها از جا برداشته شوند و یکباره درهم کوبیده و متلاشی گردند، (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
در آن روز «واقعه عظیم» روی میدهد! (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
آسمانها از هم میشکافند و سست میگردند و فرو میریزند. (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
فرشتگان در جوانب و کناره های آسمان قرار میگیرند. (و برای انجام ماموریتها آماده میشوند) و آن روز عرش پروردگارت را هشت فرشته بر فراز همه آنها حمل میکنند. (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز همگی به پیشگاه خدا عرضه میشوید، و چیزی از کارهای شما مخفی نمیماند. (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسی که نامه اعمالش به دست راست او است (از فرط خوشحالی و مباهات) فریاد میزند که (ای اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگیرید و بخوانید. (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که (قیامتی در کار است و) من به حساب اعمالم میرسم. (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
او در یک زندگی کاملا رضایتبخش قرار خواهد داشت. (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتی عالی، (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
که میوه هایش در دسترس است. (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
(و به آنها گفته میشود) بخورید و بیاشامید گوارا در برابر اعمالی که در ایام گذشته انجام دادید. (24)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾
اما کسی که نامه اعمال او به دست چپش داده شده میگوید: ای کاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمیشد. (25)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾
و نمیدانستم حساب من چیست ؟ (26)
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
ای کاش مرگم فرا میرسید! (27)
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾
مال و ثروتم هرگز مرا بینیاز نکرد، (28)
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾
قدرت من نیز از دست رفت! (29)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید! (30)
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
سپس او را در دوزخ بیفکنید! (31)
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
بعد او را به زنجیری که هفتاد ذرع است ببندید! (32)
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾
چرا که او هرگز به خداوند بزرگ ایمان نمیآورد. (33)
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾
و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشویق نمینمود. (34)
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾
لذا امروز در اینجا یار مهربانی ندارد. (35)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾
و نه طعامی جز از چرک و خون. (36)
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾
غذائی که جز خطاکاران آن را نمیخورند. (37)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾
سوگند میخورم به آنچه میبینید. (38)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾
و آنچه نمیبینید. (39)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾
که این قرآن گفتار رسول بزرگواری است. (40)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾
و گفته شاعری نیست، اما کمتر ایمان میآورید. (41)
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾
و نه گفته کاهنی، هر چند کمتر متذکر میشوید. (42)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾
بلکه کلامی است که از سوی پروردگار عالمیان نازل شده. (43)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾
هرگاه او سخنی دروغ بر ما میبست، (44)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾
ما او را با قدرت گرفتیم، (45)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾
سپس رگ قلبش را قطع میکردیم! (46)
فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾
واحدی از شما نمیتوانست مانع شود و از او حمایت کند. (47)
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾
این مسلما تذکری است برای پرهیزگاران. (48)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾
و ما میدانیم که بعضی از شما آن را تکذیب میکنید. (49)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾
و این مایه حسرت کافران است. (50)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾
و آن یقین خالص است. (51)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾
حال که چنین است بنام پروردگار بزرگت تسبیح گو. (52)
سوره 70: المعارج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿1﴾
تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد! (1)
لِلْکَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿2﴾
این عذاب مخصوص کافران است، و هیچکس نمیتواند آن را دفع کند. (2)
مِنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ ﴿3﴾
از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود میکند). (3)
تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ﴿4﴾
فرشتگان و روح (فرشته مخصوص) به سوی او عروج میکنند در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است. (4)
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا ﴿5﴾
بنابراین صبر جمیل پیشه کن. (5)
إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿6﴾
زیرا آنها آن روز را دور میبینند. (6)
وَنَرَاهُ قَرِیبًا ﴿7﴾
و ما آن را نزدیک میبینیم! (7)
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ ﴿8﴾
همان روز که آسمان همچون فلز گداخته میشود. (8)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ ﴿9﴾
و کوهها مانند پشم رنگین متلاشی خواهد بود. (9)
وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا ﴿10﴾
و هیچ دوست صمیمی سراغ دوستش را نمیگیرد! (10)
یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿11﴾
آنان را به آنها نشان میدهند (ولی هر کس گرفتار کار خویشتن است) چنان است که گنهکار دوست میدارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند. (11)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿12﴾
و همسر و برادرش را. (12)
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْوِیهِ ﴿13﴾
و قبیله اش که همیشه از او حمایت میکردند. (13)
وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ یُنْجِیهِ ﴿14﴾
و تمام مردم روی زمین را تا مایه نجاتش شود. (14)
کَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿15﴾
اما هرگز چنین نیست شعله های سوزان آتش است. (15)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿16﴾
دست و پا و پوست سر را میکند و میبرد. (16)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿17﴾
و کسانی را که به فرمان خدا پشت کردند صدا میزند. (17)
وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿18﴾
و آنها که اموال را جمع و ذخیره کردند. (18)