- 209
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل خلیفه طنیجی سوره ذاریات
تلاوت ترتیل سوره ای با صدای خلیفه طنیجی
سوره 51: الذاریات
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به بادهاى ذرهافشان (1)
وَالذَّارِیَاتِ ذَرْوًا ﴿1﴾
و ابرهاى گرانبار (2)
فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿2﴾
و سبک سیران (3)
فَالْجَارِیَاتِ یُسْرًا ﴿3﴾
و تقسیمکنندگان کار[ها] (4)
فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿4﴾
که آنچه وعده داده شدهاید راست است (5)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿5﴾
و [روز] پاداش واقعیت دارد (6)
وَإِنَّ الدِّینَ لَوَاقِعٌ ﴿6﴾
سوگند به آسمان مشبک (7)
وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُکِ ﴿7﴾
که شما [درباره قرآن] در سخنى گوناگونید (8)
إِنَّکُمْ لَفِی قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿8﴾
[بگوى] تا هر که از آن برگشته برگشته باشد (9)
یُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ ﴿9﴾
مرگ بر دروغپردازان (10)
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿10﴾
همانان که در ورطه نادانى بىخبرند (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴿11﴾
پرسند روز پاداش کى است (12)
یَسْأَلُونَ أَیَّانَ یَوْمُ الدِّینِ ﴿12﴾
همان روز که آنان بر آتش عقوبت [و آزموده] شوند (13)
یَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ یُفْتَنُونَ ﴿13﴾
عذاب [موعود] خود را بچشید این است همان [بلایى] که با شتاب خواستار آن بودید (14)
ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿14﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (15)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿15﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مىگیرند زیرا که آنها پیش از این نیکوکار بودند (16)
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ ﴿16﴾
و از شب اندکى را مىغنودند (17)
کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿17﴾
و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مىکردند (18)
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿18﴾
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود (19)
وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿19﴾
و روى زمین براى اهل یقین نشانههایى [متقاعدکننده] است (20)
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ ﴿20﴾
و در خود شما پس مگر نمىبینید (21)
وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿21﴾
و روزى شما و آنچه وعده داده شدهاید در آسمان است (22)
وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿22﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مىگویید (23)
فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ ﴿23﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید (24)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ﴿24﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند گفتسلام مردمى ناشناسید (25)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ ﴿25﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوسالهاى فربه [و بریان] آورد (26)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِینٍ ﴿26﴾
آن را به نزدیکشان برد [و] گفت مگر نمىخورید (27)
فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿27﴾
و [در دلش] از آنان احساس ترسى کرد گفتند مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند (28)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿28﴾
و زنش با فریادى [از شگفتى] سر رسید و بر چهره خود زد و گفت زنى پیر نازا [چگونه بزاید] (29)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ﴿29﴾
گفتند پروردگارت چنین فرموده است او خود حکیم داناست (30)
قَالُوا کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿30﴾
[ابراهیم] گفت اى فرستادگان ماموریتشما چیست (31)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿31﴾
گفتند ما به سوى مردمى پلیدکار فرستاده شدهایم (32)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿32﴾
تا سنگهایى از گل رس بر [سر] آنان فرو فرستیم (33)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِینٍ ﴿33﴾
[که] نزد پروردگارت براى مسرفان نشانگذارى شده است (34)
مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿34﴾
پس هر که از مؤمنان در آن [شهرها] بود بیرون بردیم (35)
فَأَخْرَجْنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿35﴾
و[لى] در آنجا جز یک خانه از فرمانبران [خدا بیشتر] نیافتیم (36)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿36﴾
و در آنجا براى آنها که از عذاب پر درد مىترسند عبرتى به جاى گذاشتیم (37)
وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِّلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿37﴾
و [نیز] در [ماجراى] موسى چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (38)
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿38﴾
پس [فرعون] با ارکان [دولت] خود روى برتافت و گفت [این شخص] ساحر یا دیوانهاى است (39)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
[تا] او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او [در آخرین لحظه] نکوهشگر [خود] بود (40)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
و در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم (41)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مىگردانید (42)
مَا تَذَرُ مِن شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
و در [ماجراى] ثمود [نیز عبرتى بود] آنگاه که به ایشان گفته شد تا چندى برخوردار شوید (43)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
تا [آنکه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مىنگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (44)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنظُرُونَ ﴿44﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (45)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنتَصِرِینَ ﴿45﴾
و قوم نوح [نیز] پیش از آن [اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند] زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (46)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بىگمان ما [آسمان]گستریم (47)
وَالسَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و زمین را گسترانیدهایم و چه نیکو گسترندگانیم (48)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و از هر چیزى دو گونه [یعنى نر و ماده] آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (49)
وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیمدهندهاى آشکارم (50)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿50﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهندهاى آشکارم (51)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿51﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند ساحر یا دیوانهاى است (52)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند [نه] بلکه آنان مردمى سرکش بودند (53)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
پس از آنان روى بگردان که تو در خور نکوهش نیستى (54)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (55)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (56)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
از آنان هیچ روزیى نمىخواهم و نمىخواهم که مرا خوراک دهند (57)
مَا أُرِیدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَن یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (58)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
پس براى کسانى که ستم کردند بهرهاى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران [قبلى]شان پس [بگو] در خواستن عذاب از من شتابزدگى نکنند (59)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾
پس واى بر کسانى که کافر شدهاند از آن روزى که وعده یافتهاند (60)
فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿60﴾
سوره 51: الذاریات
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به بادهاى ذرهافشان (1)
وَالذَّارِیَاتِ ذَرْوًا ﴿1﴾
و ابرهاى گرانبار (2)
فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ﴿2﴾
و سبک سیران (3)
فَالْجَارِیَاتِ یُسْرًا ﴿3﴾
و تقسیمکنندگان کار[ها] (4)
فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ﴿4﴾
که آنچه وعده داده شدهاید راست است (5)
إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿5﴾
و [روز] پاداش واقعیت دارد (6)
وَإِنَّ الدِّینَ لَوَاقِعٌ ﴿6﴾
سوگند به آسمان مشبک (7)
وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُکِ ﴿7﴾
که شما [درباره قرآن] در سخنى گوناگونید (8)
إِنَّکُمْ لَفِی قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿8﴾
[بگوى] تا هر که از آن برگشته برگشته باشد (9)
یُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ ﴿9﴾
مرگ بر دروغپردازان (10)
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿10﴾
همانان که در ورطه نادانى بىخبرند (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴿11﴾
پرسند روز پاداش کى است (12)
یَسْأَلُونَ أَیَّانَ یَوْمُ الدِّینِ ﴿12﴾
همان روز که آنان بر آتش عقوبت [و آزموده] شوند (13)
یَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ یُفْتَنُونَ ﴿13﴾
عذاب [موعود] خود را بچشید این است همان [بلایى] که با شتاب خواستار آن بودید (14)
ذُوقُوا فِتْنَتَکُمْ هَذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿14﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (15)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿15﴾
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مىگیرند زیرا که آنها پیش از این نیکوکار بودند (16)
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ ﴿16﴾
و از شب اندکى را مىغنودند (17)
کَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿17﴾
و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مىکردند (18)
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿18﴾
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود (19)
وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿19﴾
و روى زمین براى اهل یقین نشانههایى [متقاعدکننده] است (20)
وَفِی الْأَرْضِ آیَاتٌ لِّلْمُوقِنِینَ ﴿20﴾
و در خود شما پس مگر نمىبینید (21)
وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿21﴾
و روزى شما و آنچه وعده داده شدهاید در آسمان است (22)
وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿22﴾
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که واقعا او حق است همان گونه که خود شما سخن مىگویید (23)
فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ ﴿23﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید (24)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ﴿24﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند گفتسلام مردمى ناشناسید (25)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُونَ ﴿25﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوسالهاى فربه [و بریان] آورد (26)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِینٍ ﴿26﴾
آن را به نزدیکشان برد [و] گفت مگر نمىخورید (27)
فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿27﴾
و [در دلش] از آنان احساس ترسى کرد گفتند مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند (28)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿28﴾
و زنش با فریادى [از شگفتى] سر رسید و بر چهره خود زد و گفت زنى پیر نازا [چگونه بزاید] (29)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّةٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ﴿29﴾
گفتند پروردگارت چنین فرموده است او خود حکیم داناست (30)
قَالُوا کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿30﴾
[ابراهیم] گفت اى فرستادگان ماموریتشما چیست (31)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿31﴾
گفتند ما به سوى مردمى پلیدکار فرستاده شدهایم (32)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿32﴾
تا سنگهایى از گل رس بر [سر] آنان فرو فرستیم (33)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِینٍ ﴿33﴾
[که] نزد پروردگارت براى مسرفان نشانگذارى شده است (34)
مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿34﴾
پس هر که از مؤمنان در آن [شهرها] بود بیرون بردیم (35)
فَأَخْرَجْنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿35﴾
و[لى] در آنجا جز یک خانه از فرمانبران [خدا بیشتر] نیافتیم (36)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿36﴾
و در آنجا براى آنها که از عذاب پر درد مىترسند عبرتى به جاى گذاشتیم (37)
وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِّلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿37﴾
و [نیز] در [ماجراى] موسى چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (38)
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿38﴾
پس [فرعون] با ارکان [دولت] خود روى برتافت و گفت [این شخص] ساحر یا دیوانهاى است (39)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
[تا] او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او [در آخرین لحظه] نکوهشگر [خود] بود (40)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
و در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم (41)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مىگردانید (42)
مَا تَذَرُ مِن شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
و در [ماجراى] ثمود [نیز عبرتى بود] آنگاه که به ایشان گفته شد تا چندى برخوردار شوید (43)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
تا [آنکه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مىنگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (44)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنظُرُونَ ﴿44﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (45)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنتَصِرِینَ ﴿45﴾
و قوم نوح [نیز] پیش از آن [اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند] زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (46)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بىگمان ما [آسمان]گستریم (47)
وَالسَّمَاء بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و زمین را گسترانیدهایم و چه نیکو گسترندگانیم (48)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و از هر چیزى دو گونه [یعنى نر و ماده] آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (49)
وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیمدهندهاى آشکارم (50)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿50﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهندهاى آشکارم (51)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿51﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند ساحر یا دیوانهاى است (52)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند [نه] بلکه آنان مردمى سرکش بودند (53)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
پس از آنان روى بگردان که تو در خور نکوهش نیستى (54)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (55)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (56)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
از آنان هیچ روزیى نمىخواهم و نمىخواهم که مرا خوراک دهند (57)
مَا أُرِیدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَن یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (58)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
پس براى کسانى که ستم کردند بهرهاى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران [قبلى]شان پس [بگو] در خواستن عذاب از من شتابزدگى نکنند (59)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾
پس واى بر کسانى که کافر شدهاند از آن روزى که وعده یافتهاند (60)
فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿60﴾