- 240
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل یحیی حوی سوره مبارکه شعراء
تلاوت ترتیل سوره ای یحیی حوی با ترجمه استاد الهی قمشه ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طسم ﴿1﴾
طسم (1)
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
این آیات کتاب مبین است. (2)
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿3﴾
گوئی میخواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمیآورند. (3)
إِنْ نَشَأْنُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿4﴾
اگر ما اراده کنیم از آسمان بر آنها آیه ای نازل میکنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد! (4)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿5﴾
و هر ذکر تازه ای از سوی خداوند رحمان برای آنها بیاید از آن اعراض میکنند. (5)
فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿6﴾
آنها تکذیب کردند، اما به زودی اخبار آنچه را به استهزاء میگرفتند به آنان میرسد (و از مجازاتش با خبر خواهند شد). (6)
أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿7﴾
آیا آنها به زمین نگاه نکردند، چه اندازه در آن از انواع گیاهان آفریدیم. (7)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿8﴾
در این نشانه روشنی است (بر وجود خدا) ولی اکثر آنها هرگز نبوده اند. (8)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿9﴾
پروردگار تو عزیز و رحیم است. (9)
وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿10﴾
به خاطر بیاور هنگامی که پروردگارت موسی را ندا داد که به سراغ آن قوم ستمگر برو. (10)
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿11﴾
قوم فرعون، آیا آنها (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمیکنند؟! (11)
قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿12﴾
(موسی) عرض کرد پروردگارا من از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند. (12)
وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿13﴾
و سینه ام تنگ میشود، و زبانم به قدر کافی گویا نیست (به برادرم) هارون نیز رسالت ده (تا مرا یاری کند). (13)
وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿14﴾
و آنها (به اعتقاد خودشان) بر من گناهی دارند میترسم مرا به قتل برسانند (و این رسالت به پایان نرسد). (14)
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿15﴾
فرمود چنین نیست (آنها کاری نمیتوانند انجام دهند) شما هر دو با آیات ما (برای هدایت آنان) بروید ما با شما هستیم و (سخنانتان را) میشنویم. (15)
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿16﴾
به سراغ فرعون بروید و بگوئید ما فرستاده پروردگار جهانیان هستیم. (16)
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿17﴾
بنی اسرائیل را با ما بفرست. (17)
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿18﴾
(فرعون) گفت: آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ندادیم ؟ و سالهائی از عمرت را در میان ما نبودی ؟ (18)
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿19﴾
و (سرانجام) آن کارت را (که نمیبایست انجام دهی) انجام دادی (و یک نفر از ما را کشتی) و تو از کافران بودی! (19)
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿20﴾
(موسی) گفت: من آن کار را انجام دادم در حالی که از بیخبران بودم. (20)
فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ﴿21﴾
و به دنبال آن هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم و پروردگار من به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد. (21)
وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿22﴾
آیا این منتی است که تو بر من میگذاری که بنی اسرائیل را برده خود ساخته ای؟! (22)
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿23﴾
فرعون گفت پروردگار عالمیان چیست؟! (23)
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ﴿24﴾
(موسی) گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است، اگر اهل یقین هستید. (24)
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿25﴾
(فرعون) به اطرافیانش گفت، آیا نمیشنوید این مرد چه میگوید؟ (25)
قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿26﴾
(موسی) گفت پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما. (26)
قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿27﴾
(فرعون) گفت پیامبری که به سوی شما فرستاده شده دیوانه است. (27)
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿28﴾
(موسی) گفت او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه در میان این دو است میباشد اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار میگرفتید. (28)
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿29﴾
فرعون خشمگین شد و گفت: اگر معبودی غیر از من برگزینی تو را از زندانیان قرار خواهم داد. (29)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ ﴿30﴾
(موسی) گفت: حتی اگر نشانه آشکاری برای رسالتم برای تو بیاورم ؟ (30)
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿31﴾
گفت: اگر راست میگوئی آنرا بیاور! (31)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿32﴾
در این هنگام موسی عصای خود را افکند و مار عظیم و آشکاری شد. (32)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿33﴾
و دست خود را در گریبان فرو برد و بیرون آورد در برابر بینندگان سفید و روشن بود. (33)
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿34﴾
(فرعون) به گروهی که اطراف او بودند گفت: این ساحر آگاه و ماهری است! (34)
یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿35﴾
او میخواهد شما را از سرزمینتان با سحرش بیرون کند شما چه نظر میدهید؟ (35)
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿36﴾
گفتند: او و برادرش را مهلت ده و به تمام شهرها ماموران برای بسیج اعزام کن. (36)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿37﴾
تا هر ساحر ماهری را نزد تو آورند. (37)
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿38﴾
سرانجام ساحران برای وعده گاه روز معینی جمع آوری شدند. (38)
وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿39﴾
و به مردم گفته شد آیا شما نیز (در این صحنه) اجتماع میکنید. (39)
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿40﴾
تا اگر ساحران پیروز شوند ما از آنان پیروی کنیم. (40)
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ﴿41﴾
هنگامی که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر پیروز شویم پاداش مهمی خواهیم داشت ؟ (41)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿42﴾
گفت آری، و شما در این صورت از مقربان خواهید بود! (42)
قالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿43﴾
(روز موعود فرا رسید و همگی جمع شدند، موسی رو به ساحران کرد و) گفت: آنچه را میخواهید بیفکنید، بیفکنید! (43)
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿44﴾
آنها طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند به عزت فرعون، قطعا پیروزیم! (44)
فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿45﴾
سپس موسی عصایش را افکند، ناگهان تمام وسایل دروغین آنها را بلعید! (45)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿46﴾
ساحران همگی فورا به سجده افتادند. (46)
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿47﴾
گفتند ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم. (47)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿48﴾
پروردگار موسی و هارون. (48)
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿49﴾
(فرعون) گفت: آیا به او ایمان آوردید پیش از آن که به شما اجازه دهم؟! مسلما او بزرگ و استاد شما است که به شما سحر آموخته، اما به زودی خواهید دانست که دستها و پاهای شما را به طور مختلف قطع میکنم، و همه شما را به دار میآویزم. (49)
قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿50﴾
گفتند: مهم نیست (هر کار از دستت ساخته است بکن) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم. (50)
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿51﴾
ما امیدواریم پروردگارمان خطاهای ما را به بخشد، که ما نخستین ایمان آورندگان بودیم. (51)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿52﴾
ما به موسی وحی فرستادیم که بندگان مرا شبانه از مصر کوچ ده، و آنها شما را تعقیب خواهند کرد. (52)
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿53﴾
فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) ماموران به شهرها فرستاد تا نیرو جمع کند. (53)
إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿54﴾
(و گفت) اینها گروهی اندکند. (54)
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿55﴾
و اینها ما را به خشم آورده اند. (55)
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿56﴾
و ما همگی آماده پیکاریم. (56)
فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿57﴾
ولی ما آنها (فرعونیان) را از باغها و چشمه ها بیرون کردیم. (57)
وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿58﴾
از گنجها و قصرهای مجلل! (58)
کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿59﴾
آری، این چنین کردیم و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم. (59)
فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ﴿60﴾
آنها (فرعونیان) به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند. (60)
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿61﴾
هنگامی که هر دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم. (61)
قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿62﴾
(موسی) گفت: چنین نیست، پروردگار من با من است، به زودی مرا هدایت خواهد کرد. (62)
فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿63﴾
و به دنبال آن به موسی وحی کردیم عصایت را به دریا زن، دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود! (63)
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿64﴾
و در آنجا دیگران را نیز به دریا نزدیک ساختیم. (64)
وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿65﴾
موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم. (65)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿66﴾
سپس دیگران را غرق کردیم. (66)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿67﴾
در این جریان نشانه روشنی است (برای آنها که حق طلبند) ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند. (67)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿68﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (68)
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿69﴾
و بر آنها خبر ابراهیم را بخوان. (69)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿70﴾
هنگامی که به پدرش و قومش گفت: چه چیز را پرستش میکنید؟ (70)
قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿71﴾
گفتند: بتهائی را میپرستیم و همه روز ملازم عبادت آنانیم. (71)
قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿72﴾
گفت: آیا هنگامی که آنانرا میخوانید صدای شما را میشنوند؟ (72)
أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿73﴾
یا سودی به شما میرسانند، یا زیانی؟! (73)
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿74﴾
گفتند: فقط ما نیاکان خود را یافتیم که چنین میکنند. (74)
قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿75﴾
گفت: آیا دیدید چیزی را که شما عبادت میکردید؟ (75)
أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿76﴾
شما و پدران پیشین شما. (76)
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿77﴾
همه آنها دشمن منند مگر پروردگار عالمیان! (77)
الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿78﴾
آن کسی که مرا آفرید و هدایت میکند. (78)
وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿79﴾
و کسی که مرا غذا میدهد و سیراب مینماید. (79)
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿80﴾
و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا میدهد. (80)
وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿81﴾
و کسی که مرا میمیراند و سپس زنده میکند. (81)
وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿82﴾
و کسی که امید دارم گناهانم را در روز جزا به بخشد. (82)
رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿83﴾
پروردگارا! به من علم و دانش مرحمت فرما، و مرا به صالحان ملحق کن. (83)
وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿84﴾
و برای من در میان امتهای آینده زبان صدق (و ذکر خیر) قرار ده. (84)
وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ ﴿85﴾
و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان. (85)
وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿86﴾
و پدرم (عمویم) را بیامرز که او از گمراهان بود. (86)
وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿87﴾
و مرا در روزی که مردم مبعوث میشوند، شرمنده و رسوا مکن. (87)
یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿88﴾
در آن روزیکه مال و فرزندان سودی نمیبخشد. (88)
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿89﴾
مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید. (89)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿90﴾
(در آنروز) بهشت برای پرهیزگاران نزدیک میشود. (90)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ﴿91﴾
و دوزخ برای گمراهان آشکار میگردد. (91)
وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿92﴾
و به آنها گفته میشود کجا هستند معبودانی که آنها را پرستش میکردید؟ (92)
مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنْصُرُونَکُمْ أَوْ یَنْتَصِرُونَ ﴿93﴾
معبودهائی غیر از خدا، آیا آنها شما را یاری میکنند؟ یا کسی بیاری آنها میآید؟ (93)
فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿94﴾
در این هنگام همه آن معبودان با عابدان (گمراه) به دوزخ افکنده میشوند. (94)
وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ﴿95﴾
و همچنین لشکریان ابلیس عموما. (95)
قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ﴿96﴾
آنها در آنجا به مخاصمه بر میخیزند و میگویند: (96)
تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿97﴾
به خدا سوگند که ما در گمراهی آشکار بودیم. (97)
إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿98﴾
چون شما را با پروردگار عالمیان برابر میشمردیم. (98)
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ﴿99﴾
اما کسی جز مجرمان ما را گمراه نکرد. (99)
فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ ﴿100﴾
(افسوس که امروز) شفاعت کننده گانی برای ما وجود ندارد. (100)
وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ﴿101﴾
و نه دوست گرم و پر محبتی. (101)
فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿102﴾
اگر بار دیگر (به دنیا) بازگردیم از مؤ منان خواهیم بود. (102)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿103﴾
در این ماجرا آیت (و عبرتی) است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (103)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿104﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (104)
کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿105﴾
قوم نوح رسولان را تکذیب کردند. (105)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿106﴾
هنگامی که برادرشان نوح به آنها گفت، آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (106)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿107﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (107)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿108﴾
تقوای الهی پیشه کنید، و مرا اطاعت نمائید. (108)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿109﴾
من هیچ مزدی در برابر این دعوت از شما نمیخواهم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (109)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿110﴾
بنابراین تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (110)
قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ ﴿111﴾
گفتند آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بیارزش از تو پیروی کرده اند؟! (111)
قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿112﴾
(نوح) گفت، من چه میدانم آنها چه کاری داشته اند. (112)
إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ ﴿113﴾
حساب آنها تنها بر پروردگار من است، اگر شما میفهمیدید؟ (113)
وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿114﴾
و من هرگز مؤ منان را طرد نخواهم کرد. (114)
إنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿115﴾
من تنها انذار کننده آشکاری هستم. (115)
قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿116﴾
گفتند: ای نوح اگر خودداری نکنی، سنگباران خواهی شد. (116)
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ ﴿117﴾
گفت: پروردگارا: قوم من، مرا تکذیب کردند. (117)
فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿118﴾
اکنون میان من و اینها جدائی بیفکن (و داوری کن). (118)
فَأَنْجَیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿119﴾
ما، او و کسانی را که با او بودند در کشتی که مملو (از انسان و انواع حیوانات) بود رهائی بخشیدیم. (119)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِینَ ﴿120﴾
سپس بقیه را غرق کردیم. (120)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿121﴾
در این ماجرا نشانه روشنی است، اما اکثر آنها ایمان نیاوردند. (121)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿122﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (122)
کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾
قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (123)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾
هنگامی که برادرشان هود گفت: آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (124)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿125﴾
من برای شما فرستاده امینی هستم. (125)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿126﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (126)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿127﴾
من هیچ اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمیطلبم، اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است. (127)
أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ ﴿128﴾
آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه ای از روی هوی و هوس میسازید. (128)
وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ ﴿129﴾
و قصرها و قلعه های زیبا و محکم بنا میکنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند. (129)
وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ ﴿130﴾
و هنگامی که کسی را مجازات میکنید همچون جباران کیفر میدهید. (130)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿131﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (131)
وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکُمْ بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿132﴾
از خدائی به پرهیزید که شما را به نعمتهائی که میدانید امداد کرده. (132)
أَمَدَّکُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِینَ ﴿133﴾
شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده. (133)
وَجَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿134﴾
همچنین به باغها و چشمه ها (134)
إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿135﴾
(اگر کفران کنید) من بر شما از عذاب روز بزرگ میترسم. (135)
قَالُوا سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْوَاعِظِینَ ﴿136﴾
آنها (قوم عاد) گفتند: برای ما تفاوت نمیکند چه ما را اندرز بدهی یا ندهی (بیهوده خود را خسته مکن)! (136)
إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ ﴿137﴾
این همان روش و اخلاق پیشینیان است. (137)
وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿138﴾
و ما هرگز مجازات نخواهیم شد. (138)
فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿139﴾
آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (139)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿140﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (140)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِینَ ﴿141﴾
قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (141)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿142﴾
هنگامی که صالح به آنها گفت: آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (142)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿143﴾
من برای شما فرستاده امینی هستم. (143)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿144﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (144)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿145﴾
من اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمیطلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (145)
أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ ﴿146﴾
آیا شما تصور میکنید همیشه در نهایت امنیت، در نعمتهائی که اینجاست میمانید؟ (146)
فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿147﴾
در این باغها و چشمه ها! (147)
وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ ﴿148﴾
در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است. (148)
وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ ﴿149﴾
شما از کوهها خانه هائی میتراشید و در آن به عیش و نوش میپردازید. (149)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿150﴾
از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید. (150)
وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ ﴿151﴾
و اطاعت فرمان مسرفان نکنید. (151)
الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿152﴾
همانها که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند. (152)
قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿153﴾
گفتند (ای صالح) تو عقل خود را از دست داده ای. (153)
مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآیَةٍ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿154﴾
تو فقط بشری همچون ما هستی اگر راست میگویی آیت و نشانه ای بیاور. (154)
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿155﴾
گفت این ناقه ای است که برای او سهمی (از آب قریه) است و برای شما سهم روز معینی. (155)
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿156﴾
کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب روز عظیم شما را فرو خواهد گرفت. (156)
فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ ﴿157﴾
سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده او را از پای درآوردند، سپس از کرده خود پشیمان شدند. (157)
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿158﴾
عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه ای است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (158)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿159﴾
پروردگار تو عزیز و رحیم است. (159)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿160﴾
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند. (160)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿161﴾
هنگامی که برادرشان لوط به آنها گفت آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (161)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿162﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (162)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿163﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (163)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿164﴾
من از شما اجری نمیخواهم اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است. (164)
أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿165﴾
آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور میروید؟ (این زشت و ننگین نیست ؟). (165)
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ﴿166﴾
و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها میکنید؟ شما قوم تجاوزگری هستید. (166)
قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ ﴿167﴾
گفتند: ای لوط اگر از این سخنان خودداری نکنی از اخراج شوندگان خواهی بود. (167)
قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقَالِینَ ﴿168﴾
گفت: من (به هر حال) دشمن اعمال شما هستم. (168)
رَبِّ نَجِّنِی وَأَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ ﴿169﴾
پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اینها انجام میدهند رهائی بخش. (169)
فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿170﴾
ما او و خاندانش را همگی نجات دادیم. (170)
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿171﴾
جز پیر زنی که در میان آن گروه باقی ماند. (171)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿172﴾
سپس دیگران را هلاک کردیم. (172)
وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ ﴿173﴾
و بارانی (از سنگ) بر آنها فرو فرستادیم، چه باران بدی بود این باران انذار شدگان. (173)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿174﴾
در این (ماجرای قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آیتی است، اما اکثر آنها ایمان نیاوردند. (174)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿175﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (175)
کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿176﴾
اصحاب ایکه (شهری نزدیک مدین) رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (176)
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿177﴾
هنگامی که شعیب به آنها گفت، آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (177)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿178﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (178)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿179﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (179)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿180﴾
من در برابر این دعوت پاداشی از شما نمیطلبم، اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (180)
أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿181﴾
حق پیمانه را ادا کنید (و کم فروشی نکنید) و مردم را به خسارت نیفکنید. (181)
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿182﴾
با ترازوی صحیح وزن کنید. (182)
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿183﴾
و حق مردم را کم نگذارید و در زمین فساد ننمائید. (183)
وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿184﴾
از کسی که شما و اقوام پیشین را آفرید بپرهیزید. (184)
قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿185﴾
گفتند تو فقط دیوانه ای! (185)
وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿186﴾
(بعلاوه) تو تنها بشری مثل ما هستی، تنها گمانی که درباره تو داریم اینست که دروغگو میباشی! (186)
فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿187﴾
اگر راست میگویی، سنگهائی از آسمان بر سر ما فرو ریز! (187)
قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿188﴾
(شعیب) گفت: پروردگار من به اعمالی که شما انجام میدهید آگاه تر است. (188)
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿189﴾
سرانجام او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر سایه افکن آنها را فرو گرفت، که این عذاب روز بزرگی بود. (189)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿190﴾
در این ماجرا آیت و نشانه ای است ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند. (190)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿191﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (191)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
روح الامین آنرا نازل کرده است … (193)
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
بر قلب (پاک) تو، تا (مردم را) انذار کنی. (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
آنرا به زبان عربی آشکار نازل کرد (195)
وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿196﴾
و توصیف آن در کتب پیشینیان نیز آمده است. (196)
أَوَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿197﴾
آیا همین نشانه برای آنها کافی نیست، که علمای بنی اسرائیل به خوبی از آن آگاهند. (197)
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿198﴾
هر گاه ما آن را بر بعضی از عجم (غیر عرب) نازل میکردیم. (198)
فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿199﴾
و او آنرا برایشان میخواند به آن ایمان نمیآوردند. (199)
کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿200﴾
(آری) این گونه قرآن را در دلهای مجرمان وارد میکنیم. (200)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿201﴾
آنها به آن ایمان نمیآورند تا عذاب دردناک را با چشم خود به بینند. (201)
فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿202﴾
ناگهان (عذاب الهی) به سراغ آنها میآید، در حالی که توجه ندارند. (202)
فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿203﴾
و در این هنگام میگویند: آیا به ما مهلتی داده خواهد شد؟ (203)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾
آیا برای عذاب ما عجله میکنند؟ (204)
أَفَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿205﴾
اگر ما سالیان دیگری آنها را از این زندگی بهره مند سازیم … (205)
ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿206﴾
سپس عذابی که به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید. (206)
مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿207﴾
این تمتع و بهره گیری از دنیا برای آنها سودی نخواهد داشت. (207)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿208﴾
ما هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه انذار کنندگانی برای آنها بود. (208)
ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿209﴾
تا متذکر شوند، و ما هرگز ستمگر نبودیم. (209)
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿210﴾
شیاطین و جنیان این آیات را نازل نکردند. (210)
وَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿211﴾
و برای آنها سزاوار نیست، و قدرت ندارند. (211)
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿212﴾
آنها از استراق سمع (و شنیدن اخبار آسمانها) برکنارند. (212)
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿213﴾
هیچ معبودی را با خداوند مخوان که از معذبین خواهی بود. (213)
وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿214﴾
خویشاوندان نزدیکت را انذار کن. (214)
وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿215﴾
و بال و پر خود را برای مؤ منانی که از تو پیروی میکنند بگستر. (215)
فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿216﴾
اگر آنان نافرمانی تو کنند، بگو: من از کار شما بیزارم. (216)
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿217﴾
و بر خداوند عزیز و رحیم توکل نما. (217)
الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿218﴾
همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) بر میخیزی میبیند. (218)
وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿219﴾
و حرکت تو را در میان سجده کنندگان مشاهده میکند. (219)
إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿220﴾
او است خدای شنوا و دانا (220)
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿221﴾
آیا به شما خبر بدهم، شیاطین بر چه کسی نازل میشوند؟ (221)
تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿222﴾
بر هر دروغگوی گنهکار نازل میگردند. (222)
یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿223﴾
آنها آنچه را میشنوند (به دیگران) القا میکنند و اکثرشان دروغگو هستند. (223)
وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾
(پیامبر شاعر نیست) شعرا کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی میکنند! (224)
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿225﴾
آیا نمیبینی آنها در هر وادی سر گردانند. (225)
وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿226﴾
و سخنانی میگویند که عمل نمیکنند! (226)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿227﴾
مگر کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام میدهند و یاد خدا بسیار میکنند و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤ منان) بر میخیزند (و از ذوق شعری خود کمک میگیرند) و بزودی آنها که ستم کردند میدانند که بازگشتشان به کجاست. (227)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طسم ﴿1﴾
طسم (1)
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
این آیات کتاب مبین است. (2)
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿3﴾
گوئی میخواهی جان خود را از شدت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمیآورند. (3)
إِنْ نَشَأْنُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿4﴾
اگر ما اراده کنیم از آسمان بر آنها آیه ای نازل میکنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد! (4)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿5﴾
و هر ذکر تازه ای از سوی خداوند رحمان برای آنها بیاید از آن اعراض میکنند. (5)
فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿6﴾
آنها تکذیب کردند، اما به زودی اخبار آنچه را به استهزاء میگرفتند به آنان میرسد (و از مجازاتش با خبر خواهند شد). (6)
أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿7﴾
آیا آنها به زمین نگاه نکردند، چه اندازه در آن از انواع گیاهان آفریدیم. (7)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿8﴾
در این نشانه روشنی است (بر وجود خدا) ولی اکثر آنها هرگز نبوده اند. (8)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿9﴾
پروردگار تو عزیز و رحیم است. (9)
وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿10﴾
به خاطر بیاور هنگامی که پروردگارت موسی را ندا داد که به سراغ آن قوم ستمگر برو. (10)
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿11﴾
قوم فرعون، آیا آنها (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمیکنند؟! (11)
قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿12﴾
(موسی) عرض کرد پروردگارا من از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند. (12)
وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿13﴾
و سینه ام تنگ میشود، و زبانم به قدر کافی گویا نیست (به برادرم) هارون نیز رسالت ده (تا مرا یاری کند). (13)
وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿14﴾
و آنها (به اعتقاد خودشان) بر من گناهی دارند میترسم مرا به قتل برسانند (و این رسالت به پایان نرسد). (14)
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿15﴾
فرمود چنین نیست (آنها کاری نمیتوانند انجام دهند) شما هر دو با آیات ما (برای هدایت آنان) بروید ما با شما هستیم و (سخنانتان را) میشنویم. (15)
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿16﴾
به سراغ فرعون بروید و بگوئید ما فرستاده پروردگار جهانیان هستیم. (16)
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿17﴾
بنی اسرائیل را با ما بفرست. (17)
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿18﴾
(فرعون) گفت: آیا ما تو را در کودکی در میان خود پرورش ندادیم ؟ و سالهائی از عمرت را در میان ما نبودی ؟ (18)
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿19﴾
و (سرانجام) آن کارت را (که نمیبایست انجام دهی) انجام دادی (و یک نفر از ما را کشتی) و تو از کافران بودی! (19)
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿20﴾
(موسی) گفت: من آن کار را انجام دادم در حالی که از بیخبران بودم. (20)
فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ﴿21﴾
و به دنبال آن هنگامی که از شما ترسیدم فرار کردم و پروردگار من به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد. (21)
وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿22﴾
آیا این منتی است که تو بر من میگذاری که بنی اسرائیل را برده خود ساخته ای؟! (22)
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿23﴾
فرعون گفت پروردگار عالمیان چیست؟! (23)
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ﴿24﴾
(موسی) گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است، اگر اهل یقین هستید. (24)
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿25﴾
(فرعون) به اطرافیانش گفت، آیا نمیشنوید این مرد چه میگوید؟ (25)
قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿26﴾
(موسی) گفت پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما. (26)
قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿27﴾
(فرعون) گفت پیامبری که به سوی شما فرستاده شده دیوانه است. (27)
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿28﴾
(موسی) گفت او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه در میان این دو است میباشد اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار میگرفتید. (28)
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿29﴾
فرعون خشمگین شد و گفت: اگر معبودی غیر از من برگزینی تو را از زندانیان قرار خواهم داد. (29)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ ﴿30﴾
(موسی) گفت: حتی اگر نشانه آشکاری برای رسالتم برای تو بیاورم ؟ (30)
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿31﴾
گفت: اگر راست میگوئی آنرا بیاور! (31)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿32﴾
در این هنگام موسی عصای خود را افکند و مار عظیم و آشکاری شد. (32)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿33﴾
و دست خود را در گریبان فرو برد و بیرون آورد در برابر بینندگان سفید و روشن بود. (33)
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿34﴾
(فرعون) به گروهی که اطراف او بودند گفت: این ساحر آگاه و ماهری است! (34)
یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿35﴾
او میخواهد شما را از سرزمینتان با سحرش بیرون کند شما چه نظر میدهید؟ (35)
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿36﴾
گفتند: او و برادرش را مهلت ده و به تمام شهرها ماموران برای بسیج اعزام کن. (36)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿37﴾
تا هر ساحر ماهری را نزد تو آورند. (37)
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿38﴾
سرانجام ساحران برای وعده گاه روز معینی جمع آوری شدند. (38)
وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿39﴾
و به مردم گفته شد آیا شما نیز (در این صحنه) اجتماع میکنید. (39)
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿40﴾
تا اگر ساحران پیروز شوند ما از آنان پیروی کنیم. (40)
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ﴿41﴾
هنگامی که ساحران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر پیروز شویم پاداش مهمی خواهیم داشت ؟ (41)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿42﴾
گفت آری، و شما در این صورت از مقربان خواهید بود! (42)
قالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿43﴾
(روز موعود فرا رسید و همگی جمع شدند، موسی رو به ساحران کرد و) گفت: آنچه را میخواهید بیفکنید، بیفکنید! (43)
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿44﴾
آنها طنابها و عصاهای خود را افکندند و گفتند به عزت فرعون، قطعا پیروزیم! (44)
فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿45﴾
سپس موسی عصایش را افکند، ناگهان تمام وسایل دروغین آنها را بلعید! (45)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿46﴾
ساحران همگی فورا به سجده افتادند. (46)
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿47﴾
گفتند ما به پروردگار عالمیان ایمان آوردیم. (47)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿48﴾
پروردگار موسی و هارون. (48)
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿49﴾
(فرعون) گفت: آیا به او ایمان آوردید پیش از آن که به شما اجازه دهم؟! مسلما او بزرگ و استاد شما است که به شما سحر آموخته، اما به زودی خواهید دانست که دستها و پاهای شما را به طور مختلف قطع میکنم، و همه شما را به دار میآویزم. (49)
قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿50﴾
گفتند: مهم نیست (هر کار از دستت ساخته است بکن) ما به سوی پروردگارمان باز میگردیم. (50)
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿51﴾
ما امیدواریم پروردگارمان خطاهای ما را به بخشد، که ما نخستین ایمان آورندگان بودیم. (51)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿52﴾
ما به موسی وحی فرستادیم که بندگان مرا شبانه از مصر کوچ ده، و آنها شما را تعقیب خواهند کرد. (52)
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿53﴾
فرعون (از این ماجرا آگاه شد و) ماموران به شهرها فرستاد تا نیرو جمع کند. (53)
إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿54﴾
(و گفت) اینها گروهی اندکند. (54)
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿55﴾
و اینها ما را به خشم آورده اند. (55)
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿56﴾
و ما همگی آماده پیکاریم. (56)
فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿57﴾
ولی ما آنها (فرعونیان) را از باغها و چشمه ها بیرون کردیم. (57)
وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿58﴾
از گنجها و قصرهای مجلل! (58)
کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿59﴾
آری، این چنین کردیم و بنی اسرائیل را وارث آنها ساختیم. (59)
فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ﴿60﴾
آنها (فرعونیان) به تعقیب بنی اسرائیل پرداختند و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسیدند. (60)
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿61﴾
هنگامی که هر دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم. (61)
قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿62﴾
(موسی) گفت: چنین نیست، پروردگار من با من است، به زودی مرا هدایت خواهد کرد. (62)
فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿63﴾
و به دنبال آن به موسی وحی کردیم عصایت را به دریا زن، دریا از هم شکافته شد، و هر بخشی همچون کوه عظیمی بود! (63)
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿64﴾
و در آنجا دیگران را نیز به دریا نزدیک ساختیم. (64)
وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿65﴾
موسی و تمام کسانی را که با او بودند نجات دادیم. (65)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿66﴾
سپس دیگران را غرق کردیم. (66)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿67﴾
در این جریان نشانه روشنی است (برای آنها که حق طلبند) ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند. (67)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿68﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (68)
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿69﴾
و بر آنها خبر ابراهیم را بخوان. (69)
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿70﴾
هنگامی که به پدرش و قومش گفت: چه چیز را پرستش میکنید؟ (70)
قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿71﴾
گفتند: بتهائی را میپرستیم و همه روز ملازم عبادت آنانیم. (71)
قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿72﴾
گفت: آیا هنگامی که آنانرا میخوانید صدای شما را میشنوند؟ (72)
أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿73﴾
یا سودی به شما میرسانند، یا زیانی؟! (73)
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿74﴾
گفتند: فقط ما نیاکان خود را یافتیم که چنین میکنند. (74)
قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿75﴾
گفت: آیا دیدید چیزی را که شما عبادت میکردید؟ (75)
أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿76﴾
شما و پدران پیشین شما. (76)
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿77﴾
همه آنها دشمن منند مگر پروردگار عالمیان! (77)
الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿78﴾
آن کسی که مرا آفرید و هدایت میکند. (78)
وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿79﴾
و کسی که مرا غذا میدهد و سیراب مینماید. (79)
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿80﴾
و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا میدهد. (80)
وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿81﴾
و کسی که مرا میمیراند و سپس زنده میکند. (81)
وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿82﴾
و کسی که امید دارم گناهانم را در روز جزا به بخشد. (82)
رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿83﴾
پروردگارا! به من علم و دانش مرحمت فرما، و مرا به صالحان ملحق کن. (83)
وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿84﴾
و برای من در میان امتهای آینده زبان صدق (و ذکر خیر) قرار ده. (84)
وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِیمِ ﴿85﴾
و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان. (85)
وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿86﴾
و پدرم (عمویم) را بیامرز که او از گمراهان بود. (86)
وَلَا تُخْزِنِی یَوْمَ یُبْعَثُونَ ﴿87﴾
و مرا در روزی که مردم مبعوث میشوند، شرمنده و رسوا مکن. (87)
یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿88﴾
در آن روزیکه مال و فرزندان سودی نمیبخشد. (88)
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿89﴾
مگر کسی که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید. (89)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ ﴿90﴾
(در آنروز) بهشت برای پرهیزگاران نزدیک میشود. (90)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ ﴿91﴾
و دوزخ برای گمراهان آشکار میگردد. (91)
وَقِیلَ لَهُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿92﴾
و به آنها گفته میشود کجا هستند معبودانی که آنها را پرستش میکردید؟ (92)
مِنْ دُونِ اللَّهِ هَلْ یَنْصُرُونَکُمْ أَوْ یَنْتَصِرُونَ ﴿93﴾
معبودهائی غیر از خدا، آیا آنها شما را یاری میکنند؟ یا کسی بیاری آنها میآید؟ (93)
فَکُبْکِبُوا فِیهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿94﴾
در این هنگام همه آن معبودان با عابدان (گمراه) به دوزخ افکنده میشوند. (94)
وَجُنُودُ إِبْلِیسَ أَجْمَعُونَ ﴿95﴾
و همچنین لشکریان ابلیس عموما. (95)
قَالُوا وَهُمْ فِیهَا یَخْتَصِمُونَ ﴿96﴾
آنها در آنجا به مخاصمه بر میخیزند و میگویند: (96)
تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿97﴾
به خدا سوگند که ما در گمراهی آشکار بودیم. (97)
إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿98﴾
چون شما را با پروردگار عالمیان برابر میشمردیم. (98)
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ ﴿99﴾
اما کسی جز مجرمان ما را گمراه نکرد. (99)
فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِینَ ﴿100﴾
(افسوس که امروز) شفاعت کننده گانی برای ما وجود ندارد. (100)
وَلَا صَدِیقٍ حَمِیمٍ ﴿101﴾
و نه دوست گرم و پر محبتی. (101)
فَلَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿102﴾
اگر بار دیگر (به دنیا) بازگردیم از مؤ منان خواهیم بود. (102)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿103﴾
در این ماجرا آیت (و عبرتی) است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (103)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿104﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (104)
کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿105﴾
قوم نوح رسولان را تکذیب کردند. (105)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿106﴾
هنگامی که برادرشان نوح به آنها گفت، آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (106)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿107﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (107)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿108﴾
تقوای الهی پیشه کنید، و مرا اطاعت نمائید. (108)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿109﴾
من هیچ مزدی در برابر این دعوت از شما نمیخواهم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (109)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿110﴾
بنابراین تقوای الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (110)
قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَکَ وَاتَّبَعَکَ الْأَرْذَلُونَ ﴿111﴾
گفتند آیا ما به تو ایمان بیاوریم در حالی که افراد پست و بیارزش از تو پیروی کرده اند؟! (111)
قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿112﴾
(نوح) گفت، من چه میدانم آنها چه کاری داشته اند. (112)
إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّی لَوْ تَشْعُرُونَ ﴿113﴾
حساب آنها تنها بر پروردگار من است، اگر شما میفهمیدید؟ (113)
وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿114﴾
و من هرگز مؤ منان را طرد نخواهم کرد. (114)
إنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿115﴾
من تنها انذار کننده آشکاری هستم. (115)
قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِینَ ﴿116﴾
گفتند: ای نوح اگر خودداری نکنی، سنگباران خواهی شد. (116)
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِی کَذَّبُونِ ﴿117﴾
گفت: پروردگارا: قوم من، مرا تکذیب کردند. (117)
فَافْتَحْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِی وَمَنْ مَعِیَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿118﴾
اکنون میان من و اینها جدائی بیفکن (و داوری کن). (118)
فَأَنْجَیْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿119﴾
ما، او و کسانی را که با او بودند در کشتی که مملو (از انسان و انواع حیوانات) بود رهائی بخشیدیم. (119)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِینَ ﴿120﴾
سپس بقیه را غرق کردیم. (120)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿121﴾
در این ماجرا نشانه روشنی است، اما اکثر آنها ایمان نیاوردند. (121)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿122﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (122)
کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ ﴿123﴾
قوم عاد رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (123)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿124﴾
هنگامی که برادرشان هود گفت: آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (124)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿125﴾
من برای شما فرستاده امینی هستم. (125)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿126﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (126)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿127﴾
من هیچ اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمیطلبم، اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالمیان است. (127)
أَتَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَةً تَعْبَثُونَ ﴿128﴾
آیا شما بر هر مکان مرتفعی نشانه ای از روی هوی و هوس میسازید. (128)
وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ ﴿129﴾
و قصرها و قلعه های زیبا و محکم بنا میکنید، آنچنانکه گوئی در دنیا جاودانه خواهید ماند. (129)
وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِینَ ﴿130﴾
و هنگامی که کسی را مجازات میکنید همچون جباران کیفر میدهید. (130)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿131﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (131)
وَاتَّقُوا الَّذِی أَمَدَّکُمْ بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿132﴾
از خدائی به پرهیزید که شما را به نعمتهائی که میدانید امداد کرده. (132)
أَمَدَّکُمْ بِأَنْعَامٍ وَبَنِینَ ﴿133﴾
شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده. (133)
وَجَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿134﴾
همچنین به باغها و چشمه ها (134)
إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿135﴾
(اگر کفران کنید) من بر شما از عذاب روز بزرگ میترسم. (135)
قَالُوا سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْوَاعِظِینَ ﴿136﴾
آنها (قوم عاد) گفتند: برای ما تفاوت نمیکند چه ما را اندرز بدهی یا ندهی (بیهوده خود را خسته مکن)! (136)
إِنْ هَذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِینَ ﴿137﴾
این همان روش و اخلاق پیشینیان است. (137)
وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿138﴾
و ما هرگز مجازات نخواهیم شد. (138)
فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿139﴾
آنها هود را تکذیب کردند، ما هم نابودشان کردیم و در این آیت و نشانه ای است (برای آگاهان) ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (139)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿140﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (140)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِینَ ﴿141﴾
قوم ثمود رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (141)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿142﴾
هنگامی که صالح به آنها گفت: آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (142)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿143﴾
من برای شما فرستاده امینی هستم. (143)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿144﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (144)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿145﴾
من اجر و پاداشی در برابر این دعوت از شما نمیطلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (145)
أَتُتْرَکُونَ فِی مَا هَاهُنَا آمِنِینَ ﴿146﴾
آیا شما تصور میکنید همیشه در نهایت امنیت، در نعمتهائی که اینجاست میمانید؟ (146)
فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿147﴾
در این باغها و چشمه ها! (147)
وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ ﴿148﴾
در این زراعتها و نخلهائی که میوه هایش شیرین و رسیده است. (148)
وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا فَارِهِینَ ﴿149﴾
شما از کوهها خانه هائی میتراشید و در آن به عیش و نوش میپردازید. (149)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿150﴾
از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید. (150)
وَلَا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ ﴿151﴾
و اطاعت فرمان مسرفان نکنید. (151)
الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ ﴿152﴾
همانها که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند. (152)
قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿153﴾
گفتند (ای صالح) تو عقل خود را از دست داده ای. (153)
مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآیَةٍ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿154﴾
تو فقط بشری همچون ما هستی اگر راست میگویی آیت و نشانه ای بیاور. (154)
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَکُمْ شِرْبُ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿155﴾
گفت این ناقه ای است که برای او سهمی (از آب قریه) است و برای شما سهم روز معینی. (155)
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیَأْخُذَکُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿156﴾
کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب روز عظیم شما را فرو خواهد گرفت. (156)
فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِینَ ﴿157﴾
سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده او را از پای درآوردند، سپس از کرده خود پشیمان شدند. (157)
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿158﴾
عذاب الهی آنها را فرو گرفت، در این آیت و نشانه ای است ولی اکثر آنها مؤ من نبودند. (158)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿159﴾
پروردگار تو عزیز و رحیم است. (159)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ ﴿160﴾
قوم لوط فرستادگان (خدا) را تکذیب کردند. (160)
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿161﴾
هنگامی که برادرشان لوط به آنها گفت آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (161)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿162﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (162)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿163﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (163)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿164﴾
من از شما اجری نمیخواهم اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است. (164)
أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿165﴾
آیا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور میروید؟ (این زشت و ننگین نیست ؟). (165)
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ﴿166﴾
و همسرانی را که خدا برای شما آفریده است رها میکنید؟ شما قوم تجاوزگری هستید. (166)
قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یَا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِینَ ﴿167﴾
گفتند: ای لوط اگر از این سخنان خودداری نکنی از اخراج شوندگان خواهی بود. (167)
قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُمْ مِنَ الْقَالِینَ ﴿168﴾
گفت: من (به هر حال) دشمن اعمال شما هستم. (168)
رَبِّ نَجِّنِی وَأَهْلِی مِمَّا یَعْمَلُونَ ﴿169﴾
پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اینها انجام میدهند رهائی بخش. (169)
فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِینَ ﴿170﴾
ما او و خاندانش را همگی نجات دادیم. (170)
إِلَّا عَجُوزًا فِی الْغَابِرِینَ ﴿171﴾
جز پیر زنی که در میان آن گروه باقی ماند. (171)
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿172﴾
سپس دیگران را هلاک کردیم. (172)
وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ ﴿173﴾
و بارانی (از سنگ) بر آنها فرو فرستادیم، چه باران بدی بود این باران انذار شدگان. (173)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿174﴾
در این (ماجرای قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آیتی است، اما اکثر آنها ایمان نیاوردند. (174)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿175﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (175)
کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ الْمُرْسَلِینَ ﴿176﴾
اصحاب ایکه (شهری نزدیک مدین) رسولان (خدا) را تکذیب کردند. (176)
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿177﴾
هنگامی که شعیب به آنها گفت، آیا تقوی پیشه نمیکنید؟ (177)
إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ﴿178﴾
من برای شما رسول امینی هستم. (178)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿179﴾
تقوی الهی پیشه کنید و مرا اطاعت نمائید. (179)
وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿180﴾
من در برابر این دعوت پاداشی از شما نمیطلبم، اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است. (180)
أَوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ﴿181﴾
حق پیمانه را ادا کنید (و کم فروشی نکنید) و مردم را به خسارت نیفکنید. (181)
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ﴿182﴾
با ترازوی صحیح وزن کنید. (182)
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ ﴿183﴾
و حق مردم را کم نگذارید و در زمین فساد ننمائید. (183)
وَاتَّقُوا الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِینَ ﴿184﴾
از کسی که شما و اقوام پیشین را آفرید بپرهیزید. (184)
قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِینَ ﴿185﴾
گفتند تو فقط دیوانه ای! (185)
وَمَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَإِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکَاذِبِینَ ﴿186﴾
(بعلاوه) تو تنها بشری مثل ما هستی، تنها گمانی که درباره تو داریم اینست که دروغگو میباشی! (186)
فَأَسْقِطْ عَلَیْنَا کِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿187﴾
اگر راست میگویی، سنگهائی از آسمان بر سر ما فرو ریز! (187)
قَالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿188﴾
(شعیب) گفت: پروردگار من به اعمالی که شما انجام میدهید آگاه تر است. (188)
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ یَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کَانَ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿189﴾
سرانجام او را تکذیب کردند و عذاب روز ابر سایه افکن آنها را فرو گرفت، که این عذاب روز بزرگی بود. (189)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿190﴾
در این ماجرا آیت و نشانه ای است ولی اکثر آنها ایمان نیاوردند. (190)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿191﴾
و پروردگار تو عزیز و رحیم است. (191)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و این (قرآن) از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است. (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
روح الامین آنرا نازل کرده است … (193)
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
بر قلب (پاک) تو، تا (مردم را) انذار کنی. (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
آنرا به زبان عربی آشکار نازل کرد (195)
وَإِنَّهُ لَفِی زُبُرِ الْأَوَّلِینَ ﴿196﴾
و توصیف آن در کتب پیشینیان نیز آمده است. (196)
أَوَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ آیَةً أَنْ یَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿197﴾
آیا همین نشانه برای آنها کافی نیست، که علمای بنی اسرائیل به خوبی از آن آگاهند. (197)
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ ﴿198﴾
هر گاه ما آن را بر بعضی از عجم (غیر عرب) نازل میکردیم. (198)
فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ مَا کَانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ ﴿199﴾
و او آنرا برایشان میخواند به آن ایمان نمیآوردند. (199)
کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ ﴿200﴾
(آری) این گونه قرآن را در دلهای مجرمان وارد میکنیم. (200)
لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿201﴾
آنها به آن ایمان نمیآورند تا عذاب دردناک را با چشم خود به بینند. (201)
فَیَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿202﴾
ناگهان (عذاب الهی) به سراغ آنها میآید، در حالی که توجه ندارند. (202)
فَیَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ ﴿203﴾
و در این هنگام میگویند: آیا به ما مهلتی داده خواهد شد؟ (203)
أَفَبِعَذَابِنَا یَسْتَعْجِلُونَ ﴿204﴾
آیا برای عذاب ما عجله میکنند؟ (204)
أَفَرَأَیْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ ﴿205﴾
اگر ما سالیان دیگری آنها را از این زندگی بهره مند سازیم … (205)
ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا یُوعَدُونَ ﴿206﴾
سپس عذابی که به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید. (206)
مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یُمَتَّعُونَ ﴿207﴾
این تمتع و بهره گیری از دنیا برای آنها سودی نخواهد داشت. (207)
وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ ﴿208﴾
ما هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه انذار کنندگانی برای آنها بود. (208)
ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿209﴾
تا متذکر شوند، و ما هرگز ستمگر نبودیم. (209)
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیَاطِینُ ﴿210﴾
شیاطین و جنیان این آیات را نازل نکردند. (210)
وَمَا یَنْبَغِی لَهُمْ وَمَا یَسْتَطِیعُونَ ﴿211﴾
و برای آنها سزاوار نیست، و قدرت ندارند. (211)
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿212﴾
آنها از استراق سمع (و شنیدن اخبار آسمانها) برکنارند. (212)
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ ﴿213﴾
هیچ معبودی را با خداوند مخوان که از معذبین خواهی بود. (213)
وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ ﴿214﴾
خویشاوندان نزدیکت را انذار کن. (214)
وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿215﴾
و بال و پر خود را برای مؤ منانی که از تو پیروی میکنند بگستر. (215)
فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿216﴾
اگر آنان نافرمانی تو کنند، بگو: من از کار شما بیزارم. (216)
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿217﴾
و بر خداوند عزیز و رحیم توکل نما. (217)
الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ ﴿218﴾
همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) بر میخیزی میبیند. (218)
وَتَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدِینَ ﴿219﴾
و حرکت تو را در میان سجده کنندگان مشاهده میکند. (219)
إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿220﴾
او است خدای شنوا و دانا (220)
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿221﴾
آیا به شما خبر بدهم، شیاطین بر چه کسی نازل میشوند؟ (221)
تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿222﴾
بر هر دروغگوی گنهکار نازل میگردند. (222)
یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿223﴾
آنها آنچه را میشنوند (به دیگران) القا میکنند و اکثرشان دروغگو هستند. (223)
وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿224﴾
(پیامبر شاعر نیست) شعرا کسانی هستند که گمراهان از آنان پیروی میکنند! (224)
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿225﴾
آیا نمیبینی آنها در هر وادی سر گردانند. (225)
وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ ﴿226﴾
و سخنانی میگویند که عمل نمیکنند! (226)
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ ﴿227﴾
مگر کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام میدهند و یاد خدا بسیار میکنند و به هنگامی که مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤ منان) بر میخیزند (و از ذوق شعری خود کمک میگیرند) و بزودی آنها که ستم کردند میدانند که بازگشتشان به کجاست. (227)