- 385
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل هانی الرفاعی سوره ی طور
ترتیل سوره ای هانی الرفاعی و ترجمه استاد الهی قمشه ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
قسم به طور سینا. (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
قسم به کتاب مسطور (قرآن). (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
که در صحیفهای گشوده فرستاد. (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
قسم به بیت المعمور (کعبه اهل زمین یا مسجد ملایک آسمان). (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
قسم به طاق بلند آسمان. (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
قسم به دریای آتش فروزان (که خدا روز قیامت دریا را آتش سازد و بر دوزخیان فرو ریزد). (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
قسم به این امور که البته عذاب خدای تو واقع خواهد شد. (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
هیچ کس دافع آن نخواهد بود. (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
روزی که آسمان سخت جنبش کند. (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها تند به گردش آید. (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
در آن روز سخت وای بر آنان که (وعده حق و کتاب و رسول او را) تکذیب کردند. (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿12﴾
آنان که به بازیچه دنیا فرو شدند. (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
آن روز آنها را سخت به آتش دوزخ برانند. (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
این همان آتشی است که تکذیب آن میکردید. (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا این (آتش دوزخ) هم به نظرتان سحر است یا آنکه هنوز چشم بصیرت باز نمیکنید؟ (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
باری، به دوزخ در شوید که صبر و بیصبری به حالتان یکسان است، و بس آنچه کردید امروز همان را جزا یابید. (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
متقیان هم در باغهای بهشت پر نعمتند. (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
آنان به نعمتی که خدایشان نصیبشان فرموده دلشادند و خدایشان از عذاب دوزخ محفوظشان داشته است. (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
بخورید و بیاشامید شما را گوارا باد به پاداش اعمال نیکی که انجام میدادید. (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
در حالی که نزدیک هم بر تختها (ی عزّت) تکیه زدهاند و ما حور العین را همجفت آنان گردانیدهایم. (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است. (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
و بر آن بهشتیان از هر نوع میوه و گوشتهای لذیذ که مایل باشند فراوان بیفزاییم. (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
آنها در بهشت جام شراب گوارا را چنان سریع از دست هم بگیرند که گویی منازعه میکنند در صورتی که آنجا کار لغو و باطل و نزاع و خلاف و بزهکاری هیچ نیست. (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و پسرانی مانند لؤلؤ مکنون گردشان (بر انجام خدمت) میگردند. (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
و آنها با هم به صحبت رو کرده و از سرگذشت یکدیگر پرسش کنند. (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
و با هم گویند: ما از پیش میان اهل و قبیله خود خداترس بودیم. (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت. (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
زیرا ما از این پیش خدا را به حقیقت پرستش میکردیم که او خود (بر بندگانش) بسیار نیکخواه و مهربان است. (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
پس (ای رسول ما، خلق را) متذکر ساز که به نعمت پروردگارت از جنون و کهانت هیچ در تو نیست. (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
بلکه (کافران نادان) گویند: (محمّد) شاعری است ماهر و ما حادثه مرگ او را انتظار داریم. (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو: شما به انتظار (مرگ من) باشید که من هم از منتظران (مرگ و هلاک شما) هستم. (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
آیا زیرکی و خیالات باطلشان بر این وا میدارد (که تکذیب تو کنند) یا (از جهل و کبر و نخوت) خود قومی سرکش و نافرمانند؟ (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
بلکه میگویند: او قرآن را از پیش خود فرابافته است (چنین نیست) بلکه آنها ایمان نمیآورند. (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
پس اگر راست میگویند آنها هم کلامی مانند قرآن بیاورند. (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا این خلق (بدون خالق) از نیستی صرف به وجود آمدند؟ یا (خویشتن را) خود خلق کردند؟ (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
یا آنکه آسمانها و زمین را این مردم آفریدند؟ نه، بلکه به یقین (خدا را) نشناختند. (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا گنجهای رحمت پروردگارت نزد آنهاست یا هیچ قدرت و سلطنتی دارند؟ (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
یا نردبامی دارند که به آسمان بر شوند و (سخن وحی فرشتگان) بشنوند؟ اگر چنین است شنوندهشان حجت روشن بیاورد. (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا خدا را دختران و شما را پسران خواهد بود (که ملایک را دختران خدا دانید). (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا تو (ای رسول) از آنها اجر رسالت خواهی که زیر بار سنگین غرامت بمانند؟ (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
آیا علم غیب با آنهاست که از آن عالم خبری نگارند؟ (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
یا که میخواهند با تو مکر و تزویری اندیشند؟ کافران خود به مکر (و انتقام حق) گرفتارند. (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
آیا بر آنها خدایی جز خدای یکتا هست؟ که خدا از هر چه شرک و شریک او گیرند پاک و منزه است. (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
این کافران اگر هم سقوط قطعهای از آسمان را به چشم ببینند باز خواهند گفت: این پاره ابری متراکم است. (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
اینان را به (جهل) خود رها کن تا به روز سختشان که آن روز یکسر بیهوش و هلاک میشوند عاقبت برسند. (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
آن روزی که مکر و تدبیرشان هیچ به کارشان نیاید و هیچ کس یاریشان نکند. (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و برای ستمکاران عالم (در دنیا) عذابی پیش از آن (جهنم قیامت) خواهد بود ولیکن اکثرشان نمیدانند. (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
باری بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایی. و چون برخیزی (به نماز یا هر کاری) به ستایش خدای خود تسبیح گوی. (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و از شبانگاه هم پارهای به تسبیح خدا پرداز و هنگام فرو رفتن ستارگان هم (به نماز صبح) تسبیح خدا گوی. (49)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
قسم به طور سینا. (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
قسم به کتاب مسطور (قرآن). (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
که در صحیفهای گشوده فرستاد. (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
قسم به بیت المعمور (کعبه اهل زمین یا مسجد ملایک آسمان). (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
قسم به طاق بلند آسمان. (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
قسم به دریای آتش فروزان (که خدا روز قیامت دریا را آتش سازد و بر دوزخیان فرو ریزد). (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
قسم به این امور که البته عذاب خدای تو واقع خواهد شد. (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
هیچ کس دافع آن نخواهد بود. (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
روزی که آسمان سخت جنبش کند. (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها تند به گردش آید. (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
در آن روز سخت وای بر آنان که (وعده حق و کتاب و رسول او را) تکذیب کردند. (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿12﴾
آنان که به بازیچه دنیا فرو شدند. (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
آن روز آنها را سخت به آتش دوزخ برانند. (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
این همان آتشی است که تکذیب آن میکردید. (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا این (آتش دوزخ) هم به نظرتان سحر است یا آنکه هنوز چشم بصیرت باز نمیکنید؟ (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
باری، به دوزخ در شوید که صبر و بیصبری به حالتان یکسان است، و بس آنچه کردید امروز همان را جزا یابید. (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
متقیان هم در باغهای بهشت پر نعمتند. (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
آنان به نعمتی که خدایشان نصیبشان فرموده دلشادند و خدایشان از عذاب دوزخ محفوظشان داشته است. (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
بخورید و بیاشامید شما را گوارا باد به پاداش اعمال نیکی که انجام میدادید. (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
در حالی که نزدیک هم بر تختها (ی عزّت) تکیه زدهاند و ما حور العین را همجفت آنان گردانیدهایم. (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است. (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
و بر آن بهشتیان از هر نوع میوه و گوشتهای لذیذ که مایل باشند فراوان بیفزاییم. (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
آنها در بهشت جام شراب گوارا را چنان سریع از دست هم بگیرند که گویی منازعه میکنند در صورتی که آنجا کار لغو و باطل و نزاع و خلاف و بزهکاری هیچ نیست. (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و پسرانی مانند لؤلؤ مکنون گردشان (بر انجام خدمت) میگردند. (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
و آنها با هم به صحبت رو کرده و از سرگذشت یکدیگر پرسش کنند. (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
و با هم گویند: ما از پیش میان اهل و قبیله خود خداترس بودیم. (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت. (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
زیرا ما از این پیش خدا را به حقیقت پرستش میکردیم که او خود (بر بندگانش) بسیار نیکخواه و مهربان است. (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
پس (ای رسول ما، خلق را) متذکر ساز که به نعمت پروردگارت از جنون و کهانت هیچ در تو نیست. (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
بلکه (کافران نادان) گویند: (محمّد) شاعری است ماهر و ما حادثه مرگ او را انتظار داریم. (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو: شما به انتظار (مرگ من) باشید که من هم از منتظران (مرگ و هلاک شما) هستم. (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
آیا زیرکی و خیالات باطلشان بر این وا میدارد (که تکذیب تو کنند) یا (از جهل و کبر و نخوت) خود قومی سرکش و نافرمانند؟ (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
بلکه میگویند: او قرآن را از پیش خود فرابافته است (چنین نیست) بلکه آنها ایمان نمیآورند. (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
پس اگر راست میگویند آنها هم کلامی مانند قرآن بیاورند. (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا این خلق (بدون خالق) از نیستی صرف به وجود آمدند؟ یا (خویشتن را) خود خلق کردند؟ (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
یا آنکه آسمانها و زمین را این مردم آفریدند؟ نه، بلکه به یقین (خدا را) نشناختند. (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا گنجهای رحمت پروردگارت نزد آنهاست یا هیچ قدرت و سلطنتی دارند؟ (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
یا نردبامی دارند که به آسمان بر شوند و (سخن وحی فرشتگان) بشنوند؟ اگر چنین است شنوندهشان حجت روشن بیاورد. (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا خدا را دختران و شما را پسران خواهد بود (که ملایک را دختران خدا دانید). (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا تو (ای رسول) از آنها اجر رسالت خواهی که زیر بار سنگین غرامت بمانند؟ (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
آیا علم غیب با آنهاست که از آن عالم خبری نگارند؟ (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
یا که میخواهند با تو مکر و تزویری اندیشند؟ کافران خود به مکر (و انتقام حق) گرفتارند. (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
آیا بر آنها خدایی جز خدای یکتا هست؟ که خدا از هر چه شرک و شریک او گیرند پاک و منزه است. (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
این کافران اگر هم سقوط قطعهای از آسمان را به چشم ببینند باز خواهند گفت: این پاره ابری متراکم است. (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
اینان را به (جهل) خود رها کن تا به روز سختشان که آن روز یکسر بیهوش و هلاک میشوند عاقبت برسند. (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
آن روزی که مکر و تدبیرشان هیچ به کارشان نیاید و هیچ کس یاریشان نکند. (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و برای ستمکاران عالم (در دنیا) عذابی پیش از آن (جهنم قیامت) خواهد بود ولیکن اکثرشان نمیدانند. (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
باری بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایی. و چون برخیزی (به نماز یا هر کاری) به ستایش خدای خود تسبیح گوی. (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و از شبانگاه هم پارهای به تسبیح خدا پرداز و هنگام فرو رفتن ستارگان هم (به نماز صبح) تسبیح خدا گوی. (49)