- 5697
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق شحات محمد انور سوره نجم آیات 31 تا آخر، قمر 1 تا 15
تلاوت تحقیق شحات محمد انور، این تلاوت در دهه 70 میلادی در کشور مصر، شهر قاهره، مسجد امام حسین (ع) اجرا گردیده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کردهاند به [سزاى] آنچه انجام دادهاند کیفر دهد و آنان را که نیکى کردهاند به نیکى پاداش دهد (31)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهاى کوچک خوددارى مىورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همانگاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است (32)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
پس آیا آن کسى را که [از جهاد] روى برتافت دیدى (33)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
و اندکى بخشید و [از باقى] امتناع ورزید (34)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
آیا علم غیب پیش اوست و او مىبیند (35)
أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
یا بدانچه در صحیفههاى موسى [آمده] خبر نیافته است (36)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
و [نیز در نوشتههاى] همان ابراهیمى که وفا کرد (37)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
که هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را بر نمىدارد (38)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست (39)
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد (40)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند (41)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى ﴿41﴾
و اینکه پایان [کار] به سوى پروردگار توست (42)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى ﴿42﴾
و هم اوست که مىخنداند و مىگریاند (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و هم اوست که مىمیراند و زنده مىگرداند (44)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و هم اوست که دو نوع مىآفریند نر و ماده (45)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿45﴾
از نطفهاى چون فرو ریخته شود (46)
مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
و هم پدید آوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست (47)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و هم اوست که [شما را] بىنیاز کرد و سرمایه بخشید (48)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (49)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و هم اوست که عادیان قدیم را هلاک کرد (50)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
و ثمود را [نیز هلاک کرد] و [کسى را] باقى نگذاشت (51)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکشتر بودند (52)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افکند (53)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾
پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (54)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
پس به کدام یک از نعمتهاى پروردگارت تردید روا مىدارى (55)
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
این [پیامبر نیز] بیمدهندهاى از [جمله] بیمدهندگان نخستین است (56)
هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
[وه چه] نزدیک گشت قیامت (57)
أَزِفَتْ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
جز خدا کسى آشکارکننده آن نیست (58)
لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
آیا از این سخن عجب دارید (59)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
و مىخندید و نمىگریید (60)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و شما در غفلتید (61)
وَأَنتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
پس خدا را سجده کنید و بپرستید (62)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
سوره 54: القمر
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
و هر گاه نشانهاى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (4)
وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (5)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مىکند (6)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ ﴿6﴾
در حالى که دیدگان خود را فروهشتهاند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمىآیند (7)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ﴿7﴾
به سرعتسوى آن دعوتگر مىشتابند کافران مىگویند امروز [چه] روز دشوارى است (8)
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانهاى است و [بسى] آزار کشید (9)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (10)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿10﴾
پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (11)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ﴿11﴾
و از زمین چشمهها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (12)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و او را بر [کشتى] تختهدار و میخآجین سوار کردیم (13)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (14)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرندهاى هست (15)
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿15﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانى را که بد کردهاند به [سزاى] آنچه انجام دادهاند کیفر دهد و آنان را که نیکى کردهاند به نیکى پاداش دهد (31)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهاى کوچک خوددارى مىورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است وى از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همانگاه که در شکمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسى که پرهیزگارى نموده داناتر است (32)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
پس آیا آن کسى را که [از جهاد] روى برتافت دیدى (33)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
و اندکى بخشید و [از باقى] امتناع ورزید (34)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
آیا علم غیب پیش اوست و او مىبیند (35)
أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
یا بدانچه در صحیفههاى موسى [آمده] خبر نیافته است (36)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
و [نیز در نوشتههاى] همان ابراهیمى که وفا کرد (37)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
که هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را بر نمىدارد (38)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست (39)
وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و [نتیجه] کوشش او به زودى دیده خواهد شد (40)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند (41)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى ﴿41﴾
و اینکه پایان [کار] به سوى پروردگار توست (42)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى ﴿42﴾
و هم اوست که مىخنداند و مىگریاند (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و هم اوست که مىمیراند و زنده مىگرداند (44)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و هم اوست که دو نوع مىآفریند نر و ماده (45)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنثَى ﴿45﴾
از نطفهاى چون فرو ریخته شود (46)
مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
و هم پدید آوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست (47)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و هم اوست که [شما را] بىنیاز کرد و سرمایه بخشید (48)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (49)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و هم اوست که عادیان قدیم را هلاک کرد (50)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
و ثمود را [نیز هلاک کرد] و [کسى را] باقى نگذاشت (51)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکشتر بودند (52)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افکند (53)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾
پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (54)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
پس به کدام یک از نعمتهاى پروردگارت تردید روا مىدارى (55)
فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
این [پیامبر نیز] بیمدهندهاى از [جمله] بیمدهندگان نخستین است (56)
هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
[وه چه] نزدیک گشت قیامت (57)
أَزِفَتْ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
جز خدا کسى آشکارکننده آن نیست (58)
لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
آیا از این سخن عجب دارید (59)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
و مىخندید و نمىگریید (60)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و شما در غفلتید (61)
وَأَنتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
پس خدا را سجده کنید و بپرستید (62)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
سوره 54: القمر
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
و هر گاه نشانهاى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (4)
وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (5)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مىکند (6)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ ﴿6﴾
در حالى که دیدگان خود را فروهشتهاند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمىآیند (7)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ﴿7﴾
به سرعتسوى آن دعوتگر مىشتابند کافران مىگویند امروز [چه] روز دشوارى است (8)
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانهاى است و [بسى] آزار کشید (9)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (10)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿10﴾
پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (11)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ﴿11﴾
و از زمین چشمهها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (12)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و او را بر [کشتى] تختهدار و میخآجین سوار کردیم (13)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (14)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرندهاى هست (15)
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿15﴾