- 1072
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق مصطفی اسماعیل سوره غاشیه آیات 8 الی آخر، فجر، بلد، شمس، حاقه
تلاوت تحقیق استاد مصطفی اسماعیل
سوره 88: الغاشیة
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿8﴾
در آن روز چهره هایى شادابند (8)
لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ ﴿9﴾
از کوشش خود خشنودند (9)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿10﴾
در بهشت برین اند (10)
لَا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً ﴿11﴾
سخن بیهوده اى در آنجا نشنوند (11)
فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ ﴿12﴾
در آن چشمه اى روان باشد (12)
فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ ﴿13﴾
تختهایى بلند در آنجاست (13)
وَأَکْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ ﴿14﴾
و قدحهایى نهاده شده (14)
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾
و بالشهایى پهلوى هم [چیده] (15)
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾
و فرشهایى [زربفت] گسترده (16)
أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾
آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده (17)
وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾
و به آسمان که چگونه برافراشته شده (18)
وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾
و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده (19)
وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾
و به زمین که چگونه گسترده شده است (20)
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ ﴿21﴾
پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده اى (21)
لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ ﴿22﴾
بر آنان تسلطى ندارى (22)
إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَکَفَرَ ﴿23﴾
مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد (23)
فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ ﴿24﴾
که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند (24)
إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ﴿25﴾
در حقیقت بازگشت آنان به سوى ماست (25)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾
آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست (26)
سوره 89: الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْفَجْرِ ﴿1﴾
سوگند به سپیده دم (1)
وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿2﴾
و به شبهاى دهگانه (2)
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿3﴾
و به جفت و تاق (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ﴿4﴾
و به شب وقتى سپرى شود (4)
هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ﴿5﴾
آیا در این براى خردمند [نیاز به] سوگندى [دیگر] است (5)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿6﴾
مگر ندانسته اى که پروردگارت با عاد چه کرد (6)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿7﴾
با عمارات ستوندار ارم (7)
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿8﴾
که مانندش در شهرها ساخته نشده بود (8)
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿9﴾
و با ثمود همانان که در دره تخته سنگها را مى بریدند (9)
وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿10﴾
و با فرعون صاحب خرگاه ها [و بناهاى بلند] (10)
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿11﴾
همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند (11)
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿12﴾
و در آنها بسیار تبهکارى کردند (12)
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿13﴾
[تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت (13)
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿14﴾
زیرا پروردگار تو سخت در کمین است (14)
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ﴿15﴾
اما انسان هنگامى که پروردگارش وى را مى آزماید و عزیزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مى گوید پروردگارم مرا گرامى داشته است (15)
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿16﴾
و اما چون وى را مى آزماید و روزى اش را بر او تنگ مى گرداند مى گوید پروردگارم مرا خوار کرده است (16)
کَلَّا بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿17﴾
ولى نه بلکه یتیم را نمى نوازید (17)
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿18﴾
و بر خوراک[دادن] بینوا همدیگر را بر نمى انگیزید (18)
وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَمًّا ﴿19﴾
و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه مى خورید (19)
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿20﴾
و مال را دوست دارید دوست داشتنى بسیار (20)
کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿21﴾
نه چنان است آنگاه که زمین سخت در هم کوبیده شود (21)
وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ﴿22﴾
و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صفدرصف آیند (22)
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لى] کجا او را جاى پندگرفتن باشد (23)
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
گوید کاش براى زندگانى خود [چیزى] پیش فرستاده بودم (24)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او عذاب نکند (25)
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچ کس چون دربندکشیدن او دربند نکشد (26)
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
اى نفس مطمئنه (27)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (28)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در میان بندگان من درآى (29)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشت من داخل شو (30)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده ایم (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده اى را آزادکردن (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام دادن (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده اند (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به خورشید و تابندگى اش (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارى اش را به آن الهام کرد (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که آلوده اش ساخت قطعا درباخت (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقى ترینشان بر[پا] خاست (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده شتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید] (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى دارند (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى شوید [و] پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسى که کارنامه اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مى رسم (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتى برین (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾
و اما کسى که کارنامه اش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (25)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾
و از حساب خود خبردار نشده بودم (26)
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام میکرد (27)
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾
مال من مرا سودى نبخشید (28)
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾
قدرت من از [کف] من برفت (29)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (30)
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
آنگاه میان آتشش اندازید (31)
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (32)
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾
چرا که او به خداى بزرگ نمى گروید (33)
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾
و به اطعام مسکین تشویق نمیکرد (34)
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾
پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست (35)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾
و خوراکى جز چرکابه ندارد (36)
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾
که آن را جز خطاکاران نمى خورند (37)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾
پس نه [چنان است که مى پندارید] سوگند یاد مى کنم به آنچه مى بینید (38)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾
و آنچه نمى بینید (39)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾
که [قرآن] قطعا گفتار فرستاده اى بزرگوار است (40)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾
و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید (41)
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾
و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مى گیرید (42)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾
[پیام] فرودآمده اى است از جانب پروردگار جهانیان (43)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾
و اگر [او] پاره اى گفته ها بر ما بسته بود (44)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾
دست راستش را سخت مى گرفتیم (45)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾
سپس رگ قلبش را پاره میکردیم (46)
فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾
و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمى شد (47)
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾
و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است (48)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾
و ما به راستى مى دانیم که از [میان] شما تکذیب کنندگانى هستند (49)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾
و آن واقعا بر کافران حسرتى است (50)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾
و این [قرآن] بیشبهه حقیقتى یقینى است (51)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾
پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى (52)
سوره 88: الغاشیة
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿8﴾
در آن روز چهره هایى شادابند (8)
لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ ﴿9﴾
از کوشش خود خشنودند (9)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿10﴾
در بهشت برین اند (10)
لَا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً ﴿11﴾
سخن بیهوده اى در آنجا نشنوند (11)
فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ ﴿12﴾
در آن چشمه اى روان باشد (12)
فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ ﴿13﴾
تختهایى بلند در آنجاست (13)
وَأَکْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ ﴿14﴾
و قدحهایى نهاده شده (14)
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾
و بالشهایى پهلوى هم [چیده] (15)
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾
و فرشهایى [زربفت] گسترده (16)
أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾
آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده (17)
وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾
و به آسمان که چگونه برافراشته شده (18)
وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾
و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده (19)
وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾
و به زمین که چگونه گسترده شده است (20)
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ ﴿21﴾
پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده اى (21)
لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ ﴿22﴾
بر آنان تسلطى ندارى (22)
إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَکَفَرَ ﴿23﴾
مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد (23)
فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ ﴿24﴾
که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند (24)
إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ﴿25﴾
در حقیقت بازگشت آنان به سوى ماست (25)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾
آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست (26)
سوره 89: الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْفَجْرِ ﴿1﴾
سوگند به سپیده دم (1)
وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿2﴾
و به شبهاى دهگانه (2)
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿3﴾
و به جفت و تاق (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ﴿4﴾
و به شب وقتى سپرى شود (4)
هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ﴿5﴾
آیا در این براى خردمند [نیاز به] سوگندى [دیگر] است (5)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿6﴾
مگر ندانسته اى که پروردگارت با عاد چه کرد (6)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿7﴾
با عمارات ستوندار ارم (7)
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿8﴾
که مانندش در شهرها ساخته نشده بود (8)
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿9﴾
و با ثمود همانان که در دره تخته سنگها را مى بریدند (9)
وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿10﴾
و با فرعون صاحب خرگاه ها [و بناهاى بلند] (10)
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿11﴾
همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند (11)
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿12﴾
و در آنها بسیار تبهکارى کردند (12)
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿13﴾
[تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت (13)
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿14﴾
زیرا پروردگار تو سخت در کمین است (14)
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ﴿15﴾
اما انسان هنگامى که پروردگارش وى را مى آزماید و عزیزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مى گوید پروردگارم مرا گرامى داشته است (15)
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿16﴾
و اما چون وى را مى آزماید و روزى اش را بر او تنگ مى گرداند مى گوید پروردگارم مرا خوار کرده است (16)
کَلَّا بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿17﴾
ولى نه بلکه یتیم را نمى نوازید (17)
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿18﴾
و بر خوراک[دادن] بینوا همدیگر را بر نمى انگیزید (18)
وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَمًّا ﴿19﴾
و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه مى خورید (19)
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿20﴾
و مال را دوست دارید دوست داشتنى بسیار (20)
کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿21﴾
نه چنان است آنگاه که زمین سخت در هم کوبیده شود (21)
وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ﴿22﴾
و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صفدرصف آیند (22)
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لى] کجا او را جاى پندگرفتن باشد (23)
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
گوید کاش براى زندگانى خود [چیزى] پیش فرستاده بودم (24)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او عذاب نکند (25)
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچ کس چون دربندکشیدن او دربند نکشد (26)
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
اى نفس مطمئنه (27)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (28)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در میان بندگان من درآى (29)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشت من داخل شو (30)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده ایم (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده اى را آزادکردن (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام دادن (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده اند (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به خورشید و تابندگى اش (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارى اش را به آن الهام کرد (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که آلوده اش ساخت قطعا درباخت (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقى ترینشان بر[پا] خاست (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده شتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید] (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى دارند (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى شوید [و] پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسى که کارنامه اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مى رسم (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتى برین (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24)
وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿25﴾
و اما کسى که کارنامه اش به دست چپش داده شود گوید اى کاش کتابم را دریافت نکرده بودم (25)
وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿26﴾
و از حساب خود خبردار نشده بودم (26)
یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿27﴾
اى کاش آن [مرگ] کار را تمام میکرد (27)
مَا أَغْنَى عَنِّی مَالِیَهْ ﴿28﴾
مال من مرا سودى نبخشید (28)
هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿29﴾
قدرت من از [کف] من برفت (29)
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿30﴾
[گویند] بگیرید او را و در غل کشید (30)
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿31﴾
آنگاه میان آتشش اندازید (31)
ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿32﴾
پس در زنجیرى که درازى آن هفتاد گز است وى را در بند کشید (32)
إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿33﴾
چرا که او به خداى بزرگ نمى گروید (33)
وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿34﴾
و به اطعام مسکین تشویق نمیکرد (34)
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿35﴾
پس امروز او را در اینجا حمایتگرى نیست (35)
وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿36﴾
و خوراکى جز چرکابه ندارد (36)
لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿37﴾
که آن را جز خطاکاران نمى خورند (37)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿38﴾
پس نه [چنان است که مى پندارید] سوگند یاد مى کنم به آنچه مى بینید (38)
وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿39﴾
و آنچه نمى بینید (39)
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿40﴾
که [قرآن] قطعا گفتار فرستاده اى بزرگوار است (40)
وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ ﴿41﴾
و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید (41)
وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ ﴿42﴾
و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مى گیرید (42)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿43﴾
[پیام] فرودآمده اى است از جانب پروردگار جهانیان (43)
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿44﴾
و اگر [او] پاره اى گفته ها بر ما بسته بود (44)
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿45﴾
دست راستش را سخت مى گرفتیم (45)
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿46﴾
سپس رگ قلبش را پاره میکردیم (46)
فَمَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ ﴿47﴾
و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمى شد (47)
وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ﴿48﴾
و در حقیقت [قرآن] تذکارى براى پرهیزگاران است (48)
وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ﴿49﴾
و ما به راستى مى دانیم که از [میان] شما تکذیب کنندگانى هستند (49)
وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿50﴾
و آن واقعا بر کافران حسرتى است (50)
وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿51﴾
و این [قرآن] بیشبهه حقیقتى یقینى است (51)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿52﴾
پس به [پاس] نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى (52)