- 761
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق مصطفی اسماعیل حجرات 13 تا آخر، قاف، حاقه 1 تا 12، نازعات 26 تا 33، شمس
تلاوت تحقیق مصطفی اسماعیل، این تلاوت در سال 1969 میلادی در کشور مصر اجرا گردیده است.
سوره 49: الحجرات
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ﴿13﴾
اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى تردید خداوند داناى آگاه است (13)
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿14﴾
[برخى از] بادیه نشینان گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده اید لیکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] کرده هایتان چیزى کم نمى کند خدا آمرزنده مهربان است (14)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿15﴾
در حقیقت مؤمنان کسانى اند که به خدا و پیامبر او گرویده و [دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند اینانند که راستکردارند (15)
قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿16﴾
بگو آیا خدا را از دین[دارى] خود خبر مى دهید و حال آنکه خدا آنچه را که در آسمانها و زمین است مى داند و خدا به همه چیز داناست (16)
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿17﴾
از اینکه اسلام آورده اند بر تو منت مى نهند بگو بر من از اسلامآوردنتان منت مگذارید بلکه [این] خداست که با هدایت کردن شما به ایمان بر شما منت مى گذارد اگر راستگو باشید (17)
إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿18﴾
خداست که نهفته آسمانها و زمین را مى داند و خدا[ست که] به آنچه مى کنید بیناست (18)
سوره 50: ق
سْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ ﴿1﴾
قاف سوگند به قرآن باشکوه (1)
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا شَیْءٌ عَجِیبٌ ﴿2﴾
[که آنان نگرویدند] بلکه از اینکه هشداردهنده اى از خودشان برایشان آمد در شگفت شدند و کافران گفتند این [محمد و حکایت معاد] چیزى عجیب است (2)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا ذَلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ ﴿3﴾
آیا چون مردیم و خاک شدیم [زنده مى شویم] این بازگشتى بعید است (3)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا کِتَابٌ حَفِیظٌ ﴿4﴾
قطعا دانسته ایم که زمین [چه مقدار] از اجسادشان فرو مى کاهد و پیش ما کتاب ضبطکننده اى است (4)
بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ ﴿5﴾
[نه] بلکه حقیقت را وقتى برایشان آمد دروغ خواندند و آنها در کارى سردرگم [مانده]اند (5)
أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ ﴿6﴾
مگر به آسمان بالاى سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده ایم و براى آن هیچ گونه شکافتگى نیست (6)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ﴿7﴾
و زمین را گستردیم و در آن لنگر[آسا کوه]ها فرو افکندیم و در آن از هر گونه جفت دل انگیز رویانیدیم (7)
تَبْصِرَةً وَذِکْرَى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ ﴿8﴾
[تا] براى هر بنده توبه کارى بینشافزا و پندآموز باشد (8)
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَکًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِیدِ ﴿9﴾
و از آسمان آبى پر برکت فرود آوردیم پس بدان [وسیله] باغها و دانه هاى دروکردنى رویانیدیم (9)
وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِیدٌ ﴿10﴾
و درختان تناور خرما که خوشه[هاى] روى هم چیده دارند (10)
رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ ﴿11﴾
[اینها همه] براى روزى بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمین مرده اى را زنده گردانیدیم رستاخیز [نیز] چنین است (11)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ ﴿12﴾
پیش از ایشان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود (12)
وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ ﴿13﴾
و عاد و فرعون و برادران لوط (13)
وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ ﴿14﴾
و بیشه نشینان و قوم تبع به تکذیب پرداختند همگى فرستادگان [ما] را به دروغ گرفتند و [در نتیجه] تهدید [من] واجب آمد (14)
أَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿15﴾
مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم [نه] بلکه آنها از خلق جدید در شبهه اند (15)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ﴿16﴾
و ما انسان را آفریده ایم و مى دانیم که نفس او چه وسوسه اى به او مى کند و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم (16)
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ ﴿17﴾
آنگاه که دو [فرشته] دریافت کننده از راست و از چپ مراقب نشسته اند (17)
مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ ﴿18﴾
[آدمى] هیچ سخنى را به لفظ درنمى آورد مگر اینکه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى کند] (18)
وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ ﴿19﴾
و سکرات مرگ به راستى در رسید این همان است که از آن مى گریختى (19)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ ذَلِکَ یَوْمُ الْوَعِیدِ ﴿20﴾
و در صور دمیده شود این است روز تهدید [من] (20)
وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ ﴿21﴾
و هر کسى مى آید [در حالى که] با او سوقدهنده و گواهى دهنده اى است (21)
لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ ﴿22﴾
[به او مى گویند] واقعا که از این [حال] سخت در غفلت بودى و[لى] ما پرده ات را [از جلوى چشمانت] برداشتیم و دیده ات امروز تیز است (22)
وَقَالَ قَرِینُهُ هَذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ﴿23﴾
و [فرشته] همنشین او مى گوید این است آنچه پیش من آماده است [و ثبت کرده ام] (23)
أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ ﴿24﴾
[به آن دو فرشته خطاب مى شود] هر کافر سرسختى را در جهنم فروافکنید (24)
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ ﴿25﴾
[هر] بازدارنده از خیرى [هر] متجاوز شکاکى (25)
الَّذِی جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِیَاهُ فِی الْعَذَابِ الشَّدِیدِ ﴿26﴾
که با خداوند خدایى دیگر قرار داد [اى دو فرشته] او را در عذاب شدید فرو افکنید (26)
قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ وَلَکِنْ کَانَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿27﴾
[شیطان] همدمش مى گوید پروردگار ما من او را به عصیان وانداشتم لیکن [خودش] در گمراهى دور و درازى بود (27)
قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ ﴿28﴾
[خدا] مى فرماید در پیشگاه من با همدیگر مستیزید [که] از پیش به شما هشدار داده بودم (28)
مَا یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ ﴿29﴾
پیش من حکم دگرگون نمى شود و من [نسبت] به بندگانم بیدادگر نیستم (29)
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ ﴿30﴾
آن روز که [ما] به دوزخ مى گوییم آیا پر شدى و مى گوید آیا باز هم هست (30)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ ﴿31﴾
و بهشت را براى پرهیزگاران نزدیک گردانند بىآنکه دور باشد (31)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ ﴿32﴾
[و به آنان گویند] این همان است که وعده یافته اید [و] براى هر توبه کار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود (32)
مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ ﴿33﴾
آنکه در نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى توبه کار [باز] آید (33)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ ﴿34﴾
به سلامت [و شادکامى] در آن درآیید [که] این روز جاودانگى است (34)
لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ ﴿35﴾
هر چه بخواهند در آنجا دارند و پیش ما فزونتر [هم] هست (35)
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلَادِ هَلْ مِنْ مَحِیصٍ ﴿36﴾
و چه بسا نسلها که پیش از ایشان هلاک کردیم که [بس] نیرومندتر از اینان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام] مگر گریزگاهى بود (36)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ ﴿37﴾
قطعا در این [عقوبتها] براى هر صاحبدل و حق نیوشى که خود به گواهى ایستد عبرتى است (37)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ ﴿38﴾
و در حقیقت آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگى نکردیم (38)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿39﴾
و بر آنچه مى گویند صبر کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب به ستایش پروردگارت تسبیح گوى (39)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿40﴾
و پاره اى از شب و به دنبال سجود [به صورت تعقیب و نافله] او را تسبیح گوى (40)
وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ ﴿41﴾
و روزى که منادى از جایى نزدیک ندا درمى دهد به گوش باش (41)
یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿42﴾
روزى که فریاد [رستاخیز] را به حق مى شنوند آن [روز] روز بیرون آمدن [از زمین] است (42)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَإِلَیْنَا الْمَصِیرُ ﴿43﴾
ماییم که خود زندگى مى بخشیم و به مرگ مى رسانیم و برگشت به سوى ماست (43)
یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنَا یَسِیرٌ ﴿44﴾
روزى که زمین به سرعت از [اجساد] آنان جدا و شکافته مى شود این حشرى است که بر ما آسان خواهد بود (44)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ ﴿45﴾
ما به آنچه مى گویند داناتریم و تو به زور وادارنده آنان نیستى پس به [وسیله] قرآن هر که را از تهدید [من] مى ترسد پند ده (45)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
سوره 79: النازعات
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿26﴾
در حقیقت براى هر کس که [از خدا] بترسد در این [ماجرا] عبرتى است (26)
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانى که [او] آن را برپا کرده است (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معین] درست کرد (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
آبش و چراگاهش را از آن بیرون آورد (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را لنگر آن گردانید (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
[تا وسیله] استفاده براى شما و دامهایتان باشد (33)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به خورشید و تابندگى اش (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارى اش را به آن الهام کرد (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که آلوده اش ساخت قطعا درباخت (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقى ترینشان بر[پا] خاست (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده شتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید] (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)
سوره 49: الحجرات
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ﴿13﴾
اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى تردید خداوند داناى آگاه است (13)
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿14﴾
[برخى از] بادیه نشینان گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده اید لیکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] کرده هایتان چیزى کم نمى کند خدا آمرزنده مهربان است (14)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿15﴾
در حقیقت مؤمنان کسانى اند که به خدا و پیامبر او گرویده و [دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند اینانند که راستکردارند (15)
قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿16﴾
بگو آیا خدا را از دین[دارى] خود خبر مى دهید و حال آنکه خدا آنچه را که در آسمانها و زمین است مى داند و خدا به همه چیز داناست (16)
یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿17﴾
از اینکه اسلام آورده اند بر تو منت مى نهند بگو بر من از اسلامآوردنتان منت مگذارید بلکه [این] خداست که با هدایت کردن شما به ایمان بر شما منت مى گذارد اگر راستگو باشید (17)
إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿18﴾
خداست که نهفته آسمانها و زمین را مى داند و خدا[ست که] به آنچه مى کنید بیناست (18)
سوره 50: ق
سْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ ﴿1﴾
قاف سوگند به قرآن باشکوه (1)
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا شَیْءٌ عَجِیبٌ ﴿2﴾
[که آنان نگرویدند] بلکه از اینکه هشداردهنده اى از خودشان برایشان آمد در شگفت شدند و کافران گفتند این [محمد و حکایت معاد] چیزى عجیب است (2)
أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا ذَلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ ﴿3﴾
آیا چون مردیم و خاک شدیم [زنده مى شویم] این بازگشتى بعید است (3)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا کِتَابٌ حَفِیظٌ ﴿4﴾
قطعا دانسته ایم که زمین [چه مقدار] از اجسادشان فرو مى کاهد و پیش ما کتاب ضبطکننده اى است (4)
بَلْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِی أَمْرٍ مَرِیجٍ ﴿5﴾
[نه] بلکه حقیقت را وقتى برایشان آمد دروغ خواندند و آنها در کارى سردرگم [مانده]اند (5)
أَفَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ ﴿6﴾
مگر به آسمان بالاى سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را ساخته و زینتش داده ایم و براى آن هیچ گونه شکافتگى نیست (6)
وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ﴿7﴾
و زمین را گستردیم و در آن لنگر[آسا کوه]ها فرو افکندیم و در آن از هر گونه جفت دل انگیز رویانیدیم (7)
تَبْصِرَةً وَذِکْرَى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ ﴿8﴾
[تا] براى هر بنده توبه کارى بینشافزا و پندآموز باشد (8)
وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَکًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِیدِ ﴿9﴾
و از آسمان آبى پر برکت فرود آوردیم پس بدان [وسیله] باغها و دانه هاى دروکردنى رویانیدیم (9)
وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِیدٌ ﴿10﴾
و درختان تناور خرما که خوشه[هاى] روى هم چیده دارند (10)
رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ ﴿11﴾
[اینها همه] براى روزى بندگان [من] است و با آن [آب] سرزمین مرده اى را زنده گردانیدیم رستاخیز [نیز] چنین است (11)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ ﴿12﴾
پیش از ایشان قوم نوح و اصحاب رس و ثمود (12)
وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ ﴿13﴾
و عاد و فرعون و برادران لوط (13)
وَأَصْحَابُ الْأَیْکَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِیدِ ﴿14﴾
و بیشه نشینان و قوم تبع به تکذیب پرداختند همگى فرستادگان [ما] را به دروغ گرفتند و [در نتیجه] تهدید [من] واجب آمد (14)
أَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ ﴿15﴾
مگر از آفرینش نخستین [خود] به تنگ آمدیم [نه] بلکه آنها از خلق جدید در شبهه اند (15)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ ﴿16﴾
و ما انسان را آفریده ایم و مى دانیم که نفس او چه وسوسه اى به او مى کند و ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم (16)
إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ ﴿17﴾
آنگاه که دو [فرشته] دریافت کننده از راست و از چپ مراقب نشسته اند (17)
مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ ﴿18﴾
[آدمى] هیچ سخنى را به لفظ درنمى آورد مگر اینکه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى کند] (18)
وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ ﴿19﴾
و سکرات مرگ به راستى در رسید این همان است که از آن مى گریختى (19)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ ذَلِکَ یَوْمُ الْوَعِیدِ ﴿20﴾
و در صور دمیده شود این است روز تهدید [من] (20)
وَجَاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ ﴿21﴾
و هر کسى مى آید [در حالى که] با او سوقدهنده و گواهى دهنده اى است (21)
لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ ﴿22﴾
[به او مى گویند] واقعا که از این [حال] سخت در غفلت بودى و[لى] ما پرده ات را [از جلوى چشمانت] برداشتیم و دیده ات امروز تیز است (22)
وَقَالَ قَرِینُهُ هَذَا مَا لَدَیَّ عَتِیدٌ ﴿23﴾
و [فرشته] همنشین او مى گوید این است آنچه پیش من آماده است [و ثبت کرده ام] (23)
أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ ﴿24﴾
[به آن دو فرشته خطاب مى شود] هر کافر سرسختى را در جهنم فروافکنید (24)
مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ ﴿25﴾
[هر] بازدارنده از خیرى [هر] متجاوز شکاکى (25)
الَّذِی جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِیَاهُ فِی الْعَذَابِ الشَّدِیدِ ﴿26﴾
که با خداوند خدایى دیگر قرار داد [اى دو فرشته] او را در عذاب شدید فرو افکنید (26)
قَالَ قَرِینُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَیْتُهُ وَلَکِنْ کَانَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ ﴿27﴾
[شیطان] همدمش مى گوید پروردگار ما من او را به عصیان وانداشتم لیکن [خودش] در گمراهى دور و درازى بود (27)
قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمْ بِالْوَعِیدِ ﴿28﴾
[خدا] مى فرماید در پیشگاه من با همدیگر مستیزید [که] از پیش به شما هشدار داده بودم (28)
مَا یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ ﴿29﴾
پیش من حکم دگرگون نمى شود و من [نسبت] به بندگانم بیدادگر نیستم (29)
یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ ﴿30﴾
آن روز که [ما] به دوزخ مى گوییم آیا پر شدى و مى گوید آیا باز هم هست (30)
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ ﴿31﴾
و بهشت را براى پرهیزگاران نزدیک گردانند بىآنکه دور باشد (31)
هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ ﴿32﴾
[و به آنان گویند] این همان است که وعده یافته اید [و] براى هر توبه کار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود (32)
مَنْ خَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ ﴿33﴾
آنکه در نهان از خداى بخشنده بترسد و با دلى توبه کار [باز] آید (33)
ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُلُودِ ﴿34﴾
به سلامت [و شادکامى] در آن درآیید [که] این روز جاودانگى است (34)
لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ فِیهَا وَلَدَیْنَا مَزِیدٌ ﴿35﴾
هر چه بخواهند در آنجا دارند و پیش ما فزونتر [هم] هست (35)
وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِی الْبِلَادِ هَلْ مِنْ مَحِیصٍ ﴿36﴾
و چه بسا نسلها که پیش از ایشان هلاک کردیم که [بس] نیرومندتر از اینان بودند و در شهرها پرسه زده بودند [اما سرانجام] مگر گریزگاهى بود (36)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِمَنْ کَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ ﴿37﴾
قطعا در این [عقوبتها] براى هر صاحبدل و حق نیوشى که خود به گواهى ایستد عبرتى است (37)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ ﴿38﴾
و در حقیقت آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است در شش هنگام آفریدیم و احساس ماندگى نکردیم (38)
فَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿39﴾
و بر آنچه مى گویند صبر کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب به ستایش پروردگارت تسبیح گوى (39)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿40﴾
و پاره اى از شب و به دنبال سجود [به صورت تعقیب و نافله] او را تسبیح گوى (40)
وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ ﴿41﴾
و روزى که منادى از جایى نزدیک ندا درمى دهد به گوش باش (41)
یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿42﴾
روزى که فریاد [رستاخیز] را به حق مى شنوند آن [روز] روز بیرون آمدن [از زمین] است (42)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَإِلَیْنَا الْمَصِیرُ ﴿43﴾
ماییم که خود زندگى مى بخشیم و به مرگ مى رسانیم و برگشت به سوى ماست (43)
یَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِکَ حَشْرٌ عَلَیْنَا یَسِیرٌ ﴿44﴾
روزى که زمین به سرعت از [اجساد] آنان جدا و شکافته مى شود این حشرى است که بر ما آسان خواهد بود (44)
نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ ﴿45﴾
ما به آنچه مى گویند داناتریم و تو به زور وادارنده آنان نیستى پس به [وسیله] قرآن هر که را از تهدید [من] مى ترسد پند ده (45)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾
اما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
سوره 79: النازعات
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿26﴾
در حقیقت براى هر کس که [از خدا] بترسد در این [ماجرا] عبرتى است (26)
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانى که [او] آن را برپا کرده است (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معین] درست کرد (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شبش را تیره و روزش را آشکار گردانید (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و پس از آن زمین را با غلتانیدن گسترد (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
آبش و چراگاهش را از آن بیرون آورد (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را لنگر آن گردانید (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
[تا وسیله] استفاده براى شما و دامهایتان باشد (33)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به خورشید و تابندگى اش (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارى اش را به آن الهام کرد (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و هر که آلوده اش ساخت قطعا درباخت (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقى ترینشان بر[پا] خاست (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده شتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید] (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)