- 1855
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق سید متولی عبدالعال سوره یس، بلد، نصر
تلاوت تحقیق سید متولی عبدالعال، این تلاوت در کشور مصر اجرا گردیده است.
سوره 36: یس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یس ﴿1﴾
یس[/یاسین] (1)
وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ﴿2﴾
سوگند به قرآن حکمت آموز (2)
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿3﴾
که قطعا تو از [جمله] پیامبرانى (3)
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿4﴾
بر راهى راست (4)
تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿5﴾
[و کتابت] از جانب آن عزیز مهربان نازل شده است (5)
لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿6﴾
تا قومى را که پدرانشان بیم داده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهى (6)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿7﴾
آرى گفته [خدا] در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آنها نخواهند گروید (7)
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿8﴾
ما در گردنهاى آنان تا چانه هایشان غلهایى نهاده ایم به طورى که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته اند (8)
وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿9﴾
و [ما] فراروى آنها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پرده اى بر [چشمان] آنان فرو گسترده ایم در نتیجه نمى توانند ببینند (9)
وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿10﴾
و آنان را چه بیم دهى [و] چه بیم ندهى به حالشان تفاوت نمى کند نخواهند گروید (10)
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿11﴾
بیم دادن تو تنها کسى را [سودمند] است که کتاب حق را پیروى کند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنین کسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (11)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿12﴾
آرى ماییم که مردگان را زنده مى سازیم و آنچه را از پیش فرستاده اند با آثار [و اعمال]شان درج مى کنیم و هر چیزى را در کارنامه اى روشن برشمرده ایم (12)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿13﴾
[داستان] مردم آن شهرى را که رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (13)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ ﴿14﴾
آنگاه که دو تن سوى آنان فرستادیم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تایید کردیم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده ایم (14)
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ﴿15﴾
[ناباوران آن دیار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید و [خداى] رحمان چیزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى پردازید (15)
قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿16﴾
گفتند پروردگار ما مى داند که ما واقعا به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده ایم (16)
وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿17﴾
و بر ما [وظیفه اى] جز رسانیدن آشکار [پیام] نیست (17)
قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿18﴾
پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته ایم اگر دست برندارید سنگسارتان مى کنیم و قطعا عذاب دردناکى از ما به شما خواهد رسید (18)
قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿19﴾
[رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز کفر مى ورزید] نه بلکه شما قومى اسرافکارید (19)
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿20﴾
و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید (20)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿21﴾
از کسانى که پاداشى از شما نمى خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (21)
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿22﴾
آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى یابید (22)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿23﴾
آیا به جاى او خدایانى را بپرستم که اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى دهد و نه مى توانند مرا برهانند (23)
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿24﴾
در آن صورت من قطعا در گمراهى آشکارى خواهم بود (24)
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿25﴾
من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار] مرا بشنوید (25)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿26﴾
[سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى کاش قوم من مى دانستند (26)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿27﴾
که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (27)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ ﴿28﴾
پس از [شهادت] وى هیچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نیاوردیم و [پیش از این هم] فروفرستنده نبودیم (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
تنها یک فریاد بود و بس و بناگاه [همه] آنها سرد بر جاى فسردند (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿30﴾
دریغا بر این بندگان هیچ فرستاده اى بر آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند میکردند (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿31﴾
مگر ندیده اند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان بازنمى گردند (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و قطعا همه آنان در پیشگاه ما احضار خواهند شد (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ﴿33﴾
و زمین مرده برهانى است براى ایشان که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن مى خورند (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ ﴿34﴾
و در آن [زمین] باغهایى از درختان خرما و تاک قرار دادیم و چشمه ها در آن روان کردیم (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا از میوه آن و [از] کارکرد دستهاى خودشان بخورند آیا باز [هم] سپاس نمى گزارند (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
پاک [خدایى] که از آنچه زمین مى رویاند و [نیز] از خودشان و از آنچه نمى دانند همه را نر و ماده گردانیده است (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
و نشانه اى [دیگر] براى آنها شب است که روز را [مانند پوست] از آن برمى کنیم و بناگاه آنان در تاریکى فرو مى روند (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید به [سوى] قرارگاه ویژه خود روان است تقدیر آن عزیز دانا این است (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و براى ماه منزلهایى معین کرده ایم تا چون شاخک خشک خوشه خرما برگردد (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشى جوید و هر کدام در سپهرى شناورند (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
و نشانه اى [دیگر] براى آنان اینکه ما نیاکانشان را در کشتى انباشته سوار کردیم (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و مانند آن براى ایشان مرکوبها[ى دیگرى] خلق کردیم (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم غرقشان مى کنیم و هیچ فریادرسى نمى یابند و روى نجات نمى بینند (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر رحمتى از جانب ما [شامل آنها گردد] و تا چندى [آنها را] برخوردار سازیم (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿45﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه در پیش رو و پشت سر دارید بترسید امید که مورد رحمت قرار گیرید [نمى شنوند] (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان بر آنان نیامد جز اینکه از آن رویگردان شدند (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق کنید کسانى که کافر شده اند به آنان که ایمان آورده اند مى گویند آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مى خواست [خودش] وى را مى خورانید شما جز در گمراهى آشکارى [بیش] نیستید (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
و مى گویند اگر راست مى گویید پس این وعده [عذاب] کى خواهد بود (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
جز یک فریاد [مرگبار] را انتظار نخواهند کشید که هنگامى که سرگرم جدالند غافلگیرشان کند (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
آنگاه نه توانایى وصیتى دارند و نه مى توانند به سوى کسان خود برگردند (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
و در صور دمیده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خویش مى آیند (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
مى گویند اى واى بر ما چه کسى ما را از آرامگاهمان برانگیخت این است همان وعده خداى رحمان و پیامبران راست مى گفتند (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
[باز هم] یک فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
امروز بر کسى هیچ ستم نمى رود جز در برابر آنچه کرده اید پاداشى نخواهید یافت (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
در این روز اهل بهشت کار و بارى خوش در پیش دارند (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
آنها با همسرانشان در زیر سایه ها بر تختها تکیه مى زنند (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
در آنجا براى آنها [هر گونه] میوه است و هر چه دلشان بخواهد (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
از جانب پروردگار[ى] مهربان [به آنان] سلام گفته مى شود (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
و اى گناهکاران امروز [از بى گناهان] جدا شوید (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿60﴾
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وى دشمن آشکار شماست (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
و [او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد آیا تعقل نمیکردید (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این است جهنمى که به شما وعده داده مى شد (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
به [جرم] آنکه کفر مى ورزیدید اکنون در آن درآیید (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهانهاى آنان مهر مى نهیم و دستهایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان بدانچه فراهم مى ساختند گواهى مى دهند (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ ﴿66﴾
و اگر بخواهیم هر آینه فروغ از دیدگانشان مى گیریم تا در راه [کج] بر هم پیشى جویند ولى [راه راست را] از کجا مى توانند ببینند (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ ﴿67﴾
و اگر بخواهیم هرآینه ایشان را در جاى خود مسخ مى کنیم [به گونه اى] که نه بتوانند بروند و نه برگردند (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
و هر که را عمر دراز دهیم او را [از نظر] خلقت فروکاسته [و شکسته] گردانیم آیا نمى اندیشند (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
و [ما] به او شعر نیاموختیم و در خور وى نیست این [سخن] جز اندرز و قرآنى روشن نیست (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
تا هر که را [دلى] زنده است بیم دهد و گفتار [خدا] در باره کافران محقق گردد (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿71﴾
آیا ندیده اند که ما به قدرت خویش براى ایشان چهارپایانى آفریده ایم تا آنان مالک آنها باشند (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
و آنها را براى ایشان رام گردانیدیم از برخیشان سوارى مى گیرند و از بعضى مى خورند (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و از آنها سودها و نوشیدنیها دارند پس چرا شکرگزار نیستید (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
و غیر از خدا[ى یگانه] خدایانى به پرستش گرفتند تا مگر یارى شوند (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
[ولى بتان] نمى توانند آنان را یارى کنند و آنانند که براى [بتان] چون سپاهى احضار شده اند (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند که ما آنچه را پنهان و آنچه را آشکار مى کنند مى دانیم (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
مگر آدمى ندانسته است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم پس بناگاه وى ستیزه جویى آشکار شده است (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت چه کسى این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگى مى بخشد (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشى داناست (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿80﴾
همو که برایتان در درخت سبزفام اخگر نهاد که از آن [چون نیازتان افتد] آتش مى افروزید (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند آرى اوست آفریننده دانا (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
چون به چیزى اراده فرماید کارش این بس که مى گوید باش پس [بى درنگ] موجود مى شود (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس [شکوهمند و] پاک است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانیده مى شوید (83)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده ایم (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11
﴾و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده اى را آزادکردن (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام دادن (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده اند (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)
سوره 110: النصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿1﴾
چون یارى خدا و پیروزى فرا رسد (1)
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿2﴾
و ببینى که مردم دسته دسته در دین خدا درآیند (2)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿3﴾
پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه که وى همواره توبه پذیر است (3)
سوره 36: یس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یس ﴿1﴾
یس[/یاسین] (1)
وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ﴿2﴾
سوگند به قرآن حکمت آموز (2)
إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿3﴾
که قطعا تو از [جمله] پیامبرانى (3)
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿4﴾
بر راهى راست (4)
تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿5﴾
[و کتابت] از جانب آن عزیز مهربان نازل شده است (5)
لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿6﴾
تا قومى را که پدرانشان بیم داده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهى (6)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿7﴾
آرى گفته [خدا] در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آنها نخواهند گروید (7)
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿8﴾
ما در گردنهاى آنان تا چانه هایشان غلهایى نهاده ایم به طورى که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته اند (8)
وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿9﴾
و [ما] فراروى آنها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پرده اى بر [چشمان] آنان فرو گسترده ایم در نتیجه نمى توانند ببینند (9)
وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿10﴾
و آنان را چه بیم دهى [و] چه بیم ندهى به حالشان تفاوت نمى کند نخواهند گروید (10)
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿11﴾
بیم دادن تو تنها کسى را [سودمند] است که کتاب حق را پیروى کند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنین کسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (11)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿12﴾
آرى ماییم که مردگان را زنده مى سازیم و آنچه را از پیش فرستاده اند با آثار [و اعمال]شان درج مى کنیم و هر چیزى را در کارنامه اى روشن برشمرده ایم (12)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿13﴾
[داستان] مردم آن شهرى را که رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (13)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ ﴿14﴾
آنگاه که دو تن سوى آنان فرستادیم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تایید کردیم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده ایم (14)
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ﴿15﴾
[ناباوران آن دیار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید و [خداى] رحمان چیزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى پردازید (15)
قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿16﴾
گفتند پروردگار ما مى داند که ما واقعا به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده ایم (16)
وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿17﴾
و بر ما [وظیفه اى] جز رسانیدن آشکار [پیام] نیست (17)
قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿18﴾
پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته ایم اگر دست برندارید سنگسارتان مى کنیم و قطعا عذاب دردناکى از ما به شما خواهد رسید (18)
قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿19﴾
[رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز کفر مى ورزید] نه بلکه شما قومى اسرافکارید (19)
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿20﴾
و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید (20)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿21﴾
از کسانى که پاداشى از شما نمى خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (21)
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿22﴾
آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى یابید (22)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿23﴾
آیا به جاى او خدایانى را بپرستم که اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى دهد و نه مى توانند مرا برهانند (23)
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿24﴾
در آن صورت من قطعا در گمراهى آشکارى خواهم بود (24)
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿25﴾
من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار] مرا بشنوید (25)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿26﴾
[سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى کاش قوم من مى دانستند (26)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿27﴾
که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (27)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنْزِلِینَ ﴿28﴾
پس از [شهادت] وى هیچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نیاوردیم و [پیش از این هم] فروفرستنده نبودیم (28)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿29﴾
تنها یک فریاد بود و بس و بناگاه [همه] آنها سرد بر جاى فسردند (29)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿30﴾
دریغا بر این بندگان هیچ فرستاده اى بر آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند میکردند (30)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿31﴾
مگر ندیده اند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان بازنمى گردند (31)
وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿32﴾
و قطعا همه آنان در پیشگاه ما احضار خواهند شد (32)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ﴿33﴾
و زمین مرده برهانى است براى ایشان که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن مى خورند (33)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ ﴿34﴾
و در آن [زمین] باغهایى از درختان خرما و تاک قرار دادیم و چشمه ها در آن روان کردیم (34)
لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿35﴾
تا از میوه آن و [از] کارکرد دستهاى خودشان بخورند آیا باز [هم] سپاس نمى گزارند (35)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿36﴾
پاک [خدایى] که از آنچه زمین مى رویاند و [نیز] از خودشان و از آنچه نمى دانند همه را نر و ماده گردانیده است (36)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿37﴾
و نشانه اى [دیگر] براى آنها شب است که روز را [مانند پوست] از آن برمى کنیم و بناگاه آنان در تاریکى فرو مى روند (37)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿38﴾
و خورشید به [سوى] قرارگاه ویژه خود روان است تقدیر آن عزیز دانا این است (38)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿39﴾
و براى ماه منزلهایى معین کرده ایم تا چون شاخک خشک خوشه خرما برگردد (39)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿40﴾
نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشى جوید و هر کدام در سپهرى شناورند (40)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿41﴾
و نشانه اى [دیگر] براى آنان اینکه ما نیاکانشان را در کشتى انباشته سوار کردیم (41)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿42﴾
و مانند آن براى ایشان مرکوبها[ى دیگرى] خلق کردیم (42)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿43﴾
و اگر بخواهیم غرقشان مى کنیم و هیچ فریادرسى نمى یابند و روى نجات نمى بینند (43)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿44﴾
مگر رحمتى از جانب ما [شامل آنها گردد] و تا چندى [آنها را] برخوردار سازیم (44)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿45﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه در پیش رو و پشت سر دارید بترسید امید که مورد رحمت قرار گیرید [نمى شنوند] (45)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿46﴾
و هیچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان بر آنان نیامد جز اینکه از آن رویگردان شدند (46)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿47﴾
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق کنید کسانى که کافر شده اند به آنان که ایمان آورده اند مى گویند آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مى خواست [خودش] وى را مى خورانید شما جز در گمراهى آشکارى [بیش] نیستید (47)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿48﴾
و مى گویند اگر راست مى گویید پس این وعده [عذاب] کى خواهد بود (48)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿49﴾
جز یک فریاد [مرگبار] را انتظار نخواهند کشید که هنگامى که سرگرم جدالند غافلگیرشان کند (49)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿50﴾
آنگاه نه توانایى وصیتى دارند و نه مى توانند به سوى کسان خود برگردند (50)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿51﴾
و در صور دمیده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خویش مى آیند (51)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿52﴾
مى گویند اى واى بر ما چه کسى ما را از آرامگاهمان برانگیخت این است همان وعده خداى رحمان و پیامبران راست مى گفتند (52)
إِنْ کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿53﴾
[باز هم] یک فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند (53)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿54﴾
امروز بر کسى هیچ ستم نمى رود جز در برابر آنچه کرده اید پاداشى نخواهید یافت (54)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿55﴾
در این روز اهل بهشت کار و بارى خوش در پیش دارند (55)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿56﴾
آنها با همسرانشان در زیر سایه ها بر تختها تکیه مى زنند (56)
لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿57﴾
در آنجا براى آنها [هر گونه] میوه است و هر چه دلشان بخواهد (57)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿58﴾
از جانب پروردگار[ى] مهربان [به آنان] سلام گفته مى شود (58)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿59﴾
و اى گناهکاران امروز [از بى گناهان] جدا شوید (59)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿60﴾
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وى دشمن آشکار شماست (60)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿61﴾
و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (61)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿62﴾
و [او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد آیا تعقل نمیکردید (62)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿63﴾
این است جهنمى که به شما وعده داده مى شد (63)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿64﴾
به [جرم] آنکه کفر مى ورزیدید اکنون در آن درآیید (64)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿65﴾
امروز بر دهانهاى آنان مهر مى نهیم و دستهایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان بدانچه فراهم مى ساختند گواهى مى دهند (65)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ ﴿66﴾
و اگر بخواهیم هر آینه فروغ از دیدگانشان مى گیریم تا در راه [کج] بر هم پیشى جویند ولى [راه راست را] از کجا مى توانند ببینند (66)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ ﴿67﴾
و اگر بخواهیم هرآینه ایشان را در جاى خود مسخ مى کنیم [به گونه اى] که نه بتوانند بروند و نه برگردند (67)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿68﴾
و هر که را عمر دراز دهیم او را [از نظر] خلقت فروکاسته [و شکسته] گردانیم آیا نمى اندیشند (68)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿69﴾
و [ما] به او شعر نیاموختیم و در خور وى نیست این [سخن] جز اندرز و قرآنى روشن نیست (69)
لِیُنْذِرَ مَنْ کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿70﴾
تا هر که را [دلى] زنده است بیم دهد و گفتار [خدا] در باره کافران محقق گردد (70)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿71﴾
آیا ندیده اند که ما به قدرت خویش براى ایشان چهارپایانى آفریده ایم تا آنان مالک آنها باشند (71)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿72﴾
و آنها را براى ایشان رام گردانیدیم از برخیشان سوارى مى گیرند و از بعضى مى خورند (72)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿73﴾
و از آنها سودها و نوشیدنیها دارند پس چرا شکرگزار نیستید (73)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿74﴾
و غیر از خدا[ى یگانه] خدایانى به پرستش گرفتند تا مگر یارى شوند (74)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿75﴾
[ولى بتان] نمى توانند آنان را یارى کنند و آنانند که براى [بتان] چون سپاهى احضار شده اند (75)
فَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿76﴾
پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند که ما آنچه را پنهان و آنچه را آشکار مى کنند مى دانیم (76)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿77﴾
مگر آدمى ندانسته است که ما او را از نطفه اى آفریده ایم پس بناگاه وى ستیزه جویى آشکار شده است (77)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿78﴾
و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت چه کسى این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگى مى بخشد (78)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿79﴾
بگو همان کسى که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشى داناست (79)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿80﴾
همو که برایتان در درخت سبزفام اخگر نهاد که از آن [چون نیازتان افتد] آتش مى افروزید (80)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿81﴾
آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند آرى اوست آفریننده دانا (81)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿82﴾
چون به چیزى اراده فرماید کارش این بس که مى گوید باش پس [بى درنگ] موجود مى شود (82)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿83﴾
پس [شکوهمند و] پاک است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانیده مى شوید (83)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده ایم (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11
﴾و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده اى را آزادکردن (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام دادن (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده اند (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)
سوره 110: النصر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿1﴾
چون یارى خدا و پیروزى فرا رسد (1)
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿2﴾
و ببینى که مردم دسته دسته در دین خدا درآیند (2)
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿3﴾
پس به ستایش پروردگارت نیایشگر باش و از او آمرزش خواه که وى همواره توبه پذیر است (3)