- 405
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عوضین مغربی طه
این تلاوت شامل آیات 17 تا 47 سوره طه است که در ایران اجرا شده است .
و اى موسى در دست راست تو چیست (17)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
گفت این عصاى من است بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمىآید (18)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾
فرمود اى موسى آن را بینداز (19)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مىخزید (20)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
و دستخود را به پهلویت ببر سپید بىگزند برمىآید [این] معجزهاى دیگر است (22)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
گفت پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
و کارم را براى من آسان ساز (26)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
و از زبانم گره بگشاى (27)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾
[تا] سخنم را بفهمند (28)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾
هارون برادرم را (30)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
پشتم را به او استوار کن (31)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
و او را شریک کارم گردان (32)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
و بسیار به یاد تو باشیم (34)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
فرمود اى موسى خواستهات به تو داده شد (36)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مىشد وحى کردیم (38)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
که او را در صندوقچهاى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
آنگاه که خواهر تو مىرفت و مىگفت آیا شما را بر کسى که عهدهدار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
و تو را براى خود پروردم (41)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
تو و برادرت معجزههاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مىترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾
فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم (46)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزهاى آوردهایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾
و اى موسى در دست راست تو چیست (17)
وَمَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَا مُوسَى ﴿17﴾
گفت این عصاى من است بر آن تکیه مىدهم و با آن براى گوسفندانم برگ مى تکانم و کارهاى دیگرى هم براى من از آن برمىآید (18)
قَالَ هِیَ عَصَایَ أَتَوَکَّأُ عَلَیْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِی وَلِیَ فِیهَا مَآرِبُ أُخْرَى ﴿18﴾
فرمود اى موسى آن را بینداز (19)
قَالَ أَلْقِهَا یَا مُوسَى ﴿19﴾
پس آن را انداخت و ناگاه مارى شد که به سرعت مىخزید (20)
فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعَى ﴿20﴾
فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید (21)
قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى ﴿21﴾
و دستخود را به پهلویت ببر سپید بىگزند برمىآید [این] معجزهاى دیگر است (22)
وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى جَنَاحِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاء مِنْ غَیْرِ سُوءٍ آیَةً أُخْرَى ﴿22﴾
تا به تو معجزات بزرگ خود را بنمایانیم (23)
لِنُرِیَکَ مِنْ آیَاتِنَا الْکُبْرَى ﴿23﴾
به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است (24)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿24﴾
گفت پروردگارا سینهام را گشاده گردان (25)
قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی ﴿25﴾
و کارم را براى من آسان ساز (26)
وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی ﴿26﴾
و از زبانم گره بگشاى (27)
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی ﴿27﴾
[تا] سخنم را بفهمند (28)
یَفْقَهُوا قَوْلِی ﴿28﴾
و براى من دستیارى از کسانم قرار ده (29)
وَاجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی ﴿29﴾
هارون برادرم را (30)
هَارُونَ أَخِی ﴿30﴾
پشتم را به او استوار کن (31)
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی ﴿31﴾
و او را شریک کارم گردان (32)
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی ﴿32﴾
تا تو را فراوان تسبیح گوییم (33)
کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیرًا ﴿33﴾
و بسیار به یاد تو باشیم (34)
وَنَذْکُرَکَ کَثِیرًا ﴿34﴾
زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى (35)
إِنَّکَ کُنتَ بِنَا بَصِیرًا ﴿35﴾
فرمود اى موسى خواستهات به تو داده شد (36)
قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَى ﴿36﴾
و به راستى بار دیگر [هم] بر تو منت نهادیم (37)
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرَى ﴿37﴾
هنگامى که به مادرت آنچه را که [باید] وحى مىشد وحى کردیم (38)
إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّکَ مَا یُوحَى ﴿38﴾
که او را در صندوقچهاى بگذار سپس در دریایش افکن تا دریا [=رود نیل] او را به کرانه اندازد [و] دشمن من و دشمن وى او را برگیرد و مهرى از خودم بر تو افکندم تا زیر نظر من پرورش یابى (39)
أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّی وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِّنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِی ﴿39﴾
آنگاه که خواهر تو مىرفت و مىگفت آیا شما را بر کسى که عهدهدار او گردد دلالت کنم پس تو را به سوى مادرت بازگردانیدیم تا دیدهاش روشن شود و غم نخورد و [سپس] شخصى را کشتى و [ما] تو را از اندوه رهانیدیم و تو را بارها آزمودیم و سالى چند در میان اهل مدین ماندى سپس اى موسى در زمان مقدر [و مقتضى] آمدى (40)
إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى مَن یَکْفُلُهُ فَرَجَعْنَاکَ إِلَى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنَاکَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَى قَدَرٍ یَا مُوسَى ﴿40﴾
و تو را براى خود پروردم (41)
وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی ﴿41﴾
تو و برادرت معجزههاى مرا [براى مردم] ببرید و در یادکردن من سستى مکنید (42)
اذْهَبْ أَنتَ وَأَخُوکَ بِآیَاتِی وَلَا تَنِیَا فِی ذِکْرِی ﴿42﴾
به سوى فرعون بروید که او به سرکشى برخاسته (43)
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿43﴾
و با او سخنى نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد (44)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى ﴿44﴾
آن دو گفتند پروردگارا ما مىترسیم که [او] آسیبى به ما برساند یا آنکه سرکشى کند (45)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن یَفْرُطَ عَلَیْنَا أَوْ أَن یَطْغَى ﴿45﴾
فرمود مترسید من همراه شمایم مىشنوم و مىبینم (46)
قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى ﴿46﴾
پس به سوى او بروید و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست و عذابشان مکن به راستى ما براى تو از جانب پروردگارت معجزهاى آوردهایم و بر هر کس که از هدایت پیروى کند درود باد (47)
فَأْتِیَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْنَاکَ بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکَ وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ﴿47﴾