- 732
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق محمود بجیرمی سوره غاشیه آیات 8 تا آخر، شمس
تلاوت تحقیق محمود بجیرمی، این تلاوت در کشور مصر، شهر قاهره اجرا گردیده است.
در آن روز چهرههایى شادابند (8)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ ﴿8﴾
از کوشش خود خشنودند (9)
لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ ﴿9﴾
در بهشت بریناند (10)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿10﴾
سخن بیهودهاى در آنجا نشنوند (11)
لَّا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً ﴿11﴾
در آن چشمهاى روان باشد (12)
فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ ﴿12﴾
تختهایى بلند در آنجاست (13)
فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ ﴿13﴾
و قدحهایى نهاده شده (14)
وَأَکْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ ﴿14﴾
و بالشهایى پهلوى هم [چیده] (15)
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾
و فرشهایى [زربفت] گسترده (16)
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾
آیا به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده (17)
أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾
و به آسمان که چگونه برافراشته شده (18)
وَإِلَى السَّمَاء کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾
و به کوهها که چگونه برپا داشته شده (19)
وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾
و به زمین که چگونه گسترده شده است (20)
وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾
پس تذکر ده که تو تنها تذکردهندهاى (21)
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ ﴿21﴾
بر آنان تسلطى ندارى (22)
لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ ﴿22﴾
مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد (23)
إِلَّا مَن تَوَلَّى وَکَفَرَ ﴿23﴾
که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند (24)
فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ ﴿24﴾
در حقیقت بازگشت آنان به سوى ماست (25)
إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ﴿25﴾
آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست (26)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾
سوره 91: الشمس
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به خورشید و تابندگىاش (1)
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)
وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارىاش را به آن الهام کرد (8)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ﴿9﴾
و هر که آلودهاش ساخت قطعا درباخت (10)
وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿10﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
آنگاه که شقىترینشان بر[پا] خاست (12)
إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار مادهشتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید] (13)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [مادهشتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
در آن روز چهرههایى شادابند (8)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ ﴿8﴾
از کوشش خود خشنودند (9)
لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ ﴿9﴾
در بهشت بریناند (10)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿10﴾
سخن بیهودهاى در آنجا نشنوند (11)
لَّا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً ﴿11﴾
در آن چشمهاى روان باشد (12)
فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ ﴿12﴾
تختهایى بلند در آنجاست (13)
فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ ﴿13﴾
و قدحهایى نهاده شده (14)
وَأَکْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ ﴿14﴾
و بالشهایى پهلوى هم [چیده] (15)
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿15﴾
و فرشهایى [زربفت] گسترده (16)
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿16﴾
آیا به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده (17)
أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿17﴾
و به آسمان که چگونه برافراشته شده (18)
وَإِلَى السَّمَاء کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿18﴾
و به کوهها که چگونه برپا داشته شده (19)
وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿19﴾
و به زمین که چگونه گسترده شده است (20)
وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ ﴿20﴾
پس تذکر ده که تو تنها تذکردهندهاى (21)
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ ﴿21﴾
بر آنان تسلطى ندارى (22)
لَّسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ ﴿22﴾
مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد (23)
إِلَّا مَن تَوَلَّى وَکَفَرَ ﴿23﴾
که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند (24)
فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکْبَرَ ﴿24﴾
در حقیقت بازگشت آنان به سوى ماست (25)
إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ﴿25﴾
آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست (26)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ ﴿26﴾
سوره 91: الشمس
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به خورشید و تابندگىاش (1)
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
سوگند به ماه چون پى [خورشید] رود (2)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند (3)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (4)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
سوگند به آسمان و آن کس که آن را برافراشت (5)
وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
سوگند به زمین و آن کس که آن را گسترد (6)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد (7)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
سپس پلیدکارى و پرهیزگارىاش را به آن الهام کرد (8)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد (9)
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا ﴿9﴾
و هر که آلودهاش ساخت قطعا درباخت (10)
وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا ﴿10﴾
[قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند (11)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
آنگاه که شقىترینشان بر[پا] خاست (12)
إِذِ انبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار مادهشتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید] (13)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و[لى] دروغزنش خواندند و آن [مادهشتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد (14)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد (15)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾