- 217
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق عبدالباسط محمد عبدالصمد سوره شوری آیات 49 تا آخر، قیامه، قدر
تلاوت تحقیق عبدالباسط محمد عبدالصمد، این تلاوت در سال 1960 میلادی در کشور مصر، شهر قاهره، مسجد امام حسین (ع) اجرا گردیده است.
سوره 42: الشورى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ ﴿49﴾
مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین از آن خدا است، هر چه را بخواهد میآفریند و به هر کس اراده کند دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر. (49)
أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَإِنَاثًا وَیَجْعَلُ مَنْ یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ﴿50﴾
یا اگر اراده کند پسر و دختر هر دو به آنها میدهد و هر کس را بخواهد عقیم میگذارد! (50)
وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿51﴾
شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی، یا از وراء حجاب، یا رسولی میفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند، چرا که او بلند مقام و حکیم است. (51)
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿52﴾
همانگونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم بر تو نیز روحی را به فرمان خود وحی کردیم، تو پیش از این نمیدانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی) ولی ما آنرا نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میکنیم، و تو مسلما به سوی راه مستقیم هدایت میکنی. (52)
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ ﴿53﴾
راه خداوندی که تمام آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است، آگاه باشید بازگشت همه چیز به سوی خدا است. (53)
سوره 75: القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
سوگند به روز قیامت. (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
و سوگند به نفس لوامه، وجدان بیدار و ملامتگر، (که رستاخیز حق است). (2)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ (3)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم. (4)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او میخواهد (آزاد باشد و) مادام العمر گناه کند. (5)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
(لذا) میپرسد قیامت کی خواهد آمد. (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
در آن هنگام چشمها از شدت وحشت به گردش در میآید. (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و ماه بینور گردد. (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
و خورشید و ماه یکجا جمع شوند. (9)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
آن روز انسان میگوید: را فرار کجاست ؟ (10)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهی وجود ندارد. (11)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و قرارگاه نهائی تنها به سوی پروردگار تو است. (12)
یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهائی که از پیش یا پس فرستاده، آگاه میکنند. (13)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است. (14)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهائی بتراشد. (15)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
زبانت را به خاطر عجله برای خواندن آن (قرآن) حرکت مده. (16)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
چرا که جمع و خواندن آن بر عهده ماست. (17)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
و هنگامی که ما آن را خواندیم از آن پیروی کن. (18)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
سپس بیان (و توضیح) آن نیز بر عهده ماست. (19)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
چنین نیست که شما میپندارید (و دلایل معاد را مخفی میشمرید) بلکه شما دنیای زودگذر را دوست دارید (و هوسرانی بیقید و شرط را). (20)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
و آخرت را رها میکنید. (21)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿22﴾
در آن روز صورتهائی شاداب و مسرور است. (22)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و به پروردگارش مینگرد! (23)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
و در آن روز صورتهائی درهم کشیده است. (24)
تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
زیرا میداند عذابی در مورد او انجام میشود که پشت را درهم میشکند! (25)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
چنین نیست، او هرگز ایمان نمیآورد تا جان به گلوگاهش رسد. (26)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و گفته شود: آیا کسی هست که این بیمار را از مرگ نجات دهد؟! (27)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و یقین به فراق از دنیا پیدا کند. (28)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
و ساق پاها (از شدت جان دادن) به هم میپیچید. (29)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
(آری) در آن روز مسیر همه به سوی (دادگاه) پروردگارت خواهد بود. (30)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
بلکه تکذیب کرد، و روی گردان شد. (32)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
سپس به سوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبرانه قدم بر میداشت. (33)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر! (34)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
سپس عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر! (35)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا انسان گمان میکند بیهوده و بیهدف رها میشود؟ (36)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
آیا او نطفه ای از منی که در رحم ریخته میشود نبود؟ (37)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
سپس به صورت خون بسته در آمد، و او را آفرید و موزون ساخت ؟ (38)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿39﴾
و از او دو زوج مذکر و مؤ نث آفرید. (39)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
آیا چنین کسی قادر نیست که مردگان را زنده کند؟! (40)
سوره 97: القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟! (2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه (3)
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل میشوند. (4)
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
شبی است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح! (5)
سوره 42: الشورى
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثًا وَیَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ ﴿49﴾
مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین از آن خدا است، هر چه را بخواهد میآفریند و به هر کس اراده کند دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر. (49)
أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَإِنَاثًا وَیَجْعَلُ مَنْ یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ ﴿50﴾
یا اگر اراده کند پسر و دختر هر دو به آنها میدهد و هر کس را بخواهد عقیم میگذارد! (50)
وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿51﴾
شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحی، یا از وراء حجاب، یا رسولی میفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند، چرا که او بلند مقام و حکیم است. (51)
وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿52﴾
همانگونه که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم بر تو نیز روحی را به فرمان خود وحی کردیم، تو پیش از این نمیدانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی) ولی ما آنرا نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میکنیم، و تو مسلما به سوی راه مستقیم هدایت میکنی. (52)
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ ﴿53﴾
راه خداوندی که تمام آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن او است، آگاه باشید بازگشت همه چیز به سوی خدا است. (53)
سوره 75: القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
سوگند به روز قیامت. (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
و سوگند به نفس لوامه، وجدان بیدار و ملامتگر، (که رستاخیز حق است). (2)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ (3)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم. (4)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او میخواهد (آزاد باشد و) مادام العمر گناه کند. (5)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
(لذا) میپرسد قیامت کی خواهد آمد. (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
در آن هنگام چشمها از شدت وحشت به گردش در میآید. (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و ماه بینور گردد. (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
و خورشید و ماه یکجا جمع شوند. (9)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
آن روز انسان میگوید: را فرار کجاست ؟ (10)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهی وجود ندارد. (11)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و قرارگاه نهائی تنها به سوی پروردگار تو است. (12)
یُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
و در آن روز انسان را از تمام کارهائی که از پیش یا پس فرستاده، آگاه میکنند. (13)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است. (14)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهائی بتراشد. (15)
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
زبانت را به خاطر عجله برای خواندن آن (قرآن) حرکت مده. (16)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
چرا که جمع و خواندن آن بر عهده ماست. (17)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
و هنگامی که ما آن را خواندیم از آن پیروی کن. (18)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
سپس بیان (و توضیح) آن نیز بر عهده ماست. (19)
کَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
چنین نیست که شما میپندارید (و دلایل معاد را مخفی میشمرید) بلکه شما دنیای زودگذر را دوست دارید (و هوسرانی بیقید و شرط را). (20)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
و آخرت را رها میکنید. (21)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ ﴿22﴾
در آن روز صورتهائی شاداب و مسرور است. (22)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و به پروردگارش مینگرد! (23)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
و در آن روز صورتهائی درهم کشیده است. (24)
تَظُنُّ أَنْ یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
زیرا میداند عذابی در مورد او انجام میشود که پشت را درهم میشکند! (25)
کَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
چنین نیست، او هرگز ایمان نمیآورد تا جان به گلوگاهش رسد. (26)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و گفته شود: آیا کسی هست که این بیمار را از مرگ نجات دهد؟! (27)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و یقین به فراق از دنیا پیدا کند. (28)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
و ساق پاها (از شدت جان دادن) به هم میپیچید. (29)
إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
(آری) در آن روز مسیر همه به سوی (دادگاه) پروردگارت خواهد بود. (30)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
بلکه تکذیب کرد، و روی گردان شد. (32)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
سپس به سوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبرانه قدم بر میداشت. (33)
أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر! (34)
ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
سپس عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر! (35)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى ﴿36﴾
آیا انسان گمان میکند بیهوده و بیهدف رها میشود؟ (36)
أَلَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
آیا او نطفه ای از منی که در رحم ریخته میشود نبود؟ (37)
ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
سپس به صورت خون بسته در آمد، و او را آفرید و موزون ساخت ؟ (38)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿39﴾
و از او دو زوج مذکر و مؤ نث آفرید. (39)
أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾
آیا چنین کسی قادر نیست که مردگان را زنده کند؟! (40)
سوره 97: القدر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿1﴾
ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم. (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿2﴾
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟! (2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿3﴾
شب قدر بهتر از هزار ماه (3)
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿4﴾
فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کار نازل میشوند. (4)
سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿5﴾
شبی است مملو از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع صبح! (5)