تلاوت تحقیق جعفر فردی، این تلاوت در تاریخ 1396/11/13 در شهرری، مصلی حرم عبدالعظیم حسنی (ع) اجرا گردیده است.
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری، و هنگامی که برمی خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی. (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
(همچنین) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان و طلوع صبح. (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند. (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آنکس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده. (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
همان کس که توانائی فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالی که در افق اعلی قرار داشت. (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
قلب او در آنچه دید هرگز دروغ نمیگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید. (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و بار دیگر او را مشاهده کرد. (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزد سدرة المنتهی! (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنت الماءوی در آنجا است. (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
در آن هنگام که چیزی (نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد. (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید آیا بتهای «لات» و «عزی»… (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات که سومین آنها است (دختران خدا هستند)؟! (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالی که به زعم شما دختران کم ارزش تر از پسرانند). (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیمی است غیر عادلانه! (22)
سوره 75: القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
سوگند به روز قیامت. (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
و سوگند به نفس لوامه، وجدان بیدار و ملامتگر، (که رستاخیز حق است). (2)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ (3)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم. (4)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او میخواهد (آزاد باشد و) مادام العمر گناه کند. (5)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
(لذا) میپرسد قیامت کی خواهد آمد. (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
در آن هنگام چشمها از شدت وحشت به گردش در میآید. (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و ماه بینور گردد. (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
و خورشید و ماه یکجا جمع شوند. (9)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
آن روز انسان میگوید: را فرار کجاست ؟ (10)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهی وجود ندارد. (11)
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری، و هنگامی که برمی خیزی پروردگارت را تسبیح و حمد گوی. (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
(همچنین) به هنگام شب او را تسبیح کن و به هنگام پشت کردن ستارگان و طلوع صبح. (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند. (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که هرگز دوست شما (محمد) منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است. (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید. (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آنچه آورده چیزی جز وحی نیست که به او وحی شده است. (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آنکس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده. (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
همان کس که توانائی فوق العاده و سلطه بر همه چیز دارد. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالی که در افق اعلی قرار داشت. (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد. (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود. (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
قلب او در آنچه دید هرگز دروغ نمیگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید. (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و بار دیگر او را مشاهده کرد. (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزد سدرة المنتهی! (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنت الماءوی در آنجا است. (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
در آن هنگام که چیزی (نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
و چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان ننمود. (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را مشاهده کرد. (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید آیا بتهای «لات» و «عزی»… (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات که سومین آنها است (دختران خدا هستند)؟! (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالی که به زعم شما دختران کم ارزش تر از پسرانند). (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیمی است غیر عادلانه! (22)
سوره 75: القیامة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
سوگند به روز قیامت. (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
و سوگند به نفس لوامه، وجدان بیدار و ملامتگر، (که رستاخیز حق است). (2)
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آیا انسان میپندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟ (3)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم. (4)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
(انسان شک در معاد ندارد) بلکه او میخواهد (آزاد باشد و) مادام العمر گناه کند. (5)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
(لذا) میپرسد قیامت کی خواهد آمد. (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
در آن هنگام چشمها از شدت وحشت به گردش در میآید. (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و ماه بینور گردد. (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
و خورشید و ماه یکجا جمع شوند. (9)
یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
آن روز انسان میگوید: را فرار کجاست ؟ (10)
کَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
هرگز چنین نیست، راه فرار و پناهگاهی وجود ندارد. (11)