- 348
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عامر الکاظمی سوره مبارکه زخرف
تلاوت ترتیل سوره ای عامر الکاظمی - با ترجمه شیخ حسین انصاریان
زخرف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿1﴾
حم [حا میم] (1)
وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
سوگند به کتاب روشنگر (2)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿3﴾
ما آن را به هیئت قرآنى عربى پدید آورده ایم، باشد که تعقل کنید (3)
وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿4﴾
و آن بلندمرتبه و حکمت آمیز است و در امالکتاب در نزد ماست (4)
أَفَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحًا أَنْ کُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِینَ ﴿5﴾
آیا به خاطر آنکه شما قومى گزافکار هستید، پند [قرآن] را از شما باز داریم؟ (5)
وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ ﴿6﴾
و چه بسیار پیامبر در میان پیشینیان فرستاده ایم (6)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿7﴾
و هیچ پیامبرى به نزد آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند کردند (7)
فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ ﴿8﴾
آنگاه دست درازتر از آنان را نابود کردیم، و سرنوشت پیشینیان تکرار شد (8)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿9﴾
و اگر از آنان پرسى که آسمانها و زمین را چه کسى آفریده است، بىشک گویند خداوند پیروزمند دانا آنها را آفریده است (9)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿10﴾
همان کسى که زمین را آسایشگاه شما ساخت و در آن راه هایى پدید آورد باشد که راه یابید (10)
وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ﴿11﴾
و همان کسى که از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاد، آنگاه بدان سرزمینى پژمرده را زنده ساختیم، [شما هم] بدینسان [از گورها] بیرون آورده شوید (11)
وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ ﴿12﴾
و همان کسى که همه گونهها را آفرید و براى شما از کشتیها و چارپایان مرکوب ساخت (12)
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿13﴾
که بر پشت آن برآیید و سپس نعمت پروردگارتان را آنگاه که بر آن بر آمدید، یاد کنید و بگویید پاکا کسى که این را رام ما ساخت و ما بر آن توانا نبودیم (13)
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ ﴿14﴾
و ما به [درگاه] پروردگارمان روى مى آوریم (14)
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ ﴿15﴾
و براى او از بندگانش فرزندى قائل شدند، بىگمان انسان، ناسپاسى آشکار است (15)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُمْ بِالْبَنِینَ ﴿16﴾
آیا از آنچه آفریده است براى خود دختران را برگزیده است و شما را به داشتن پسران، برگزیده است؟ (16)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ﴿17﴾
و چون هر یک از آنان را به آنچه براى خداوند مثل مىزند [دختر]، خبر دهند، چهره اش سیاه شود و اندوه خود را فرو خورد (17)
أَوَمَنْ یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ ﴿18﴾
آیا کسى که در زر و زیور پرورش یافته است [دختر] که در جدل هم ناتوان است [شایسته نسبت دادن به خداوند است؟] (18)
وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ ﴿19﴾
و مدعى شدند که فرشتگان که خود بندگان خداوند رحماناند، مادینهاند، آیا آفرینش آنان را شاهد بوده اند؟ که [در این صورت] زودا که شهادت ایشان نوشته شود، و بازخواست شوند (19)
وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿20﴾
و گویند اگر خداوند رحمان مىخواست ما آنان [فرشتگان] را نمىپرستیدیم، آنان را به این امر، علمى نیست، ایشان جز دروغ نمى بافند (20)
أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ ﴿21﴾
یا شاید به آنان کتابى پیش از آن داده ایم که ایشان به آن متمسکاند؟ (21)
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ﴿22﴾
بلکه گویند ما پدرانمان را بر شیوه اى یافته ایم، و با پیروى از آنان رهیافته ایم (22)
وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ ﴿23﴾
و بدینسان پیش از تو در هیچ آبادى، هشداردهنده اى نفرستادیم مگر آنکه ناز پروردگانش گفتند ما پدرانمان را بر شیوه اى یافته ایم، و ما در پى آنان دنباله روانیم (23)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آبَاءَکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ ﴿24﴾
بگو حتى اگر براى شما راهنماتر از آنچه پدرانتان را پیرو آن یافتید، بیاورم؟ گفتند ما رسالت شما را منکریم (24)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿25﴾
آنگاه از ایشان داد ستاندیم، پس بنگر که سرانجام دروغ انگاران چه بوده است (25)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ ﴿26﴾
و چنین بود که ابراهیم به پدرش و قومش گفت همانا من از آنچه مىپرستید برى و برکنارم (26)
إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ﴿27﴾
مگر از کسى که مرا آفریده است و همو مرا هدایت فرماید (27)
وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿28﴾
و آن [اندیشه توحید] را سخنى ماندگار در میان احفاد او قرار داد، باشد که به راه آیند (28)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِینٌ ﴿29﴾
آرى اینان و پدرانشان را بهره مند ساختهام تا آنکه [دین] حق و پیامبرى آشکار به نزد آنان آمد (29)
وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ کَافِرُونَ ﴿30﴾
و چون [دین] حق به نزد آنان آمد، گفتند این جادوست و ما منکر آنیم (30)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ ﴿31﴾
و گفتند چرا این قرآن بر مردى بزرگ از آن دو شهر [مکه و طائف] فرود نیامده است (31)
أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ﴿32﴾
آیا ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند [نه بلکه] ما زیست مایه شان را در زندگانى دنیا در میان آنان تقسیم مىکنیم، و بعضى از ایشان را بر بعضى دیگر به درجاتى برتر داشتیم تا بعضى از آنان بعضى دیگر را به بیگارى بگیرند، و رحمت پروردگارت بهتر است از آنچه گرد مى آورند (32)
وَلَوْلَا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ﴿33﴾
و اگر این نبود که [نمىخواستیم] مردم امت یگانه اى [در کفر] شوند، براى خانههاى کسانى که بر خداوند رحمان کفر مى ورزیدند، سقف هایى سیمین پدید مىآوردیم، و نیز نردبانهایى [از سیم] که بر آنها بالا روند (33)
وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِئُونَ ﴿34﴾
و نیز براى خانه هایشان درهایى [از سیم] و تخت هایى [قرار مىدادیم] که بر آنها تکیه زنند (34)
وَزُخْرُفًا وَإِنْ کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿35﴾
و زر و زیورهایى، و همه اینها کالاى زندگانى دنیاست، و آخرت در نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است (35)
وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿36﴾
و هر کس از یاد خداى رحمان دل بگرداند، براى او شیطانى بگماریم که او همنشین اوست (36)
وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿37﴾
و آنان ایشان را از راه [راست] باز دارند، و گمان برند که خود رهیافته اند (37)
حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ﴿38﴾
تا آنکه به نزد ما آید [و به آن شیطان] گوید کاش بین من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، و چه بد همنشینى است (38)
وَلَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿39﴾
و هرگز چون ستم [شرک]ورزیده اید، این روز [این امر] سودتان ندهد که در عذاب مشترکید (39)
أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَمَنْ کَانَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿40﴾
آیا تو به ناشنوایان [پیام خود را] مىشنوانى، یا نابینایان و کسى را که در گمراهى آشکار است، هدایت مىکنى؟ (40)
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ ﴿41﴾
پس اگر تو را [از دنیا] ببریم، در آن صورت از ایشان داد مىستانیم (41)
أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِمْ مُقْتَدِرُونَ ﴿42﴾
یا اگر به تو آنچه [از عذاب] به ایشان وعده داده ایم نشان دهیم، در هر صورت، بر ایشان تواناییم (42)
فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿43﴾
به آنچه بر تو وحى شده است، تمسک کن [و بدان که] تو بر راه راست هستى (43)
وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿44﴾
و آن یادآورى براى تو و قوم توست، و زودا که باز خواست شوید (44)
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ ﴿45﴾
و از [پیروان] پیامبران ما، کسانى که پیش از تو فرستاده ایم بپرس، که آیا به جاى خداوند رحمان، خدایانى را حکم کردهایم که پرستیده شوند؟ (45)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿46﴾
و به راستى موسى را همراه با پدیدههاى شگرفمان به سوى فرعون و بزرگان قومش فرستادیم، آنگاه گفت من پیامبر پروردگار جهانیانیم (46)
فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآیَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَضْحَکُونَ ﴿47﴾
چون پدیده هاى شگرف ما را براى آنان آورد، آنگاه بود که به آنها مىخندیدند (47)
وَمَا نُرِیهِمْ مِنْ آیَةٍ إِلَّا هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿48﴾
و هیچ پدیده شگرفى به آنان ننمایاندیم مگر آنکه از همانندش بزرگتر بود، و ایشان را با عذاب فرو گرفتیم باشد که به راه آیند (48)
وَقَالُوا یَا أَیُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ﴿49﴾
و گفتند اى ساحر [ارجمند] براى ما به درگاه پروردگارت -با عهدى که با تو دارد دعا کن که ما هم رهیافته ایم (49)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ ﴿50﴾
و چون عذاب را از آنان بر طرف ساختیم، آنگاه بود که پیمان شکنى کردند (50)
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿51﴾
و فرعون در میان قومش [چنین] آواز در داد که اى قوم من آیا فرمانروایى مصر از آن من نیست و آیا این رودها از زیر [کوشک] من روان نیست، آیا نمىنگرید؟ (51)
أَمْ أَنَا خَیْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَلَا یَکَادُ یُبِینُ ﴿52﴾
بلکه من بهترم از این کسى که بىمقدار است، و نزدیک نیست که سخن واضح بگوید (52)
فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ﴿53﴾
پس چرا دستبندهایى زرین براى او نازل نشده، یا چرا با او فرشتگانى نیامده اند که همراهى کنند؟ (53)
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿54﴾
پس قومش را از راه به در برد، آنگاه از او پیروى کردند که ایشان [در برابر خداوند] قومى نافرمان بودند (54)
فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿55﴾
و چون ما را به خشم آوردند، از ایشان انتقام گرفتیم، و همگیشان را غرقه ساختیم (55)
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِینَ ﴿56﴾
و آنان را پیشینه و مایه عبرت واپسینان گرداندیم (56)
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ ﴿57﴾
و چون [آفرینش] پسر مریم مثل زده شد، آنگاه قوم تو از آن بانگ [به ریشخند] برداشتند (57)
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَیْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ﴿58﴾
و گفتند آیا خدایان ما بهترند یا او؟ و این مثل را براى تو نزدند مگر از راه جدل، آرى که قومى ستیزه جو هستند (58)
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿59﴾
او جز بندهاى نیست که بر او نعمتها ارزانى داشته ایم، و او را براى بنى اسرائیل مایه عبرت ساخته ایم (59)
وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْکُمْ مَلَائِکَةً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ ﴿60﴾
و اگر مىخواستیم به جاى شما فرشتگانى در روى زمین پدید مى آوردیم که جانشین شوند (60)
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ﴿61﴾
و همانا او [عیسى یا قرآن] نشانه قیامت است، پس هرگز در آن شک نداشته باشید، و از من پیروى کنید، این راهى راست است (61)
وَلَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿62﴾
و شیطان راه شما را نزند، که او دشمن آشکار شماست (62)
وَلَمَّا جَاءَ عِیسَى بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَلِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿63﴾
و چون عیسى پدیده هاى شگرف را آورد، گفت به راستى براى شما حکمت آورده ام، و براى شما بعضى از امورى را که در آن اختلاف نظر دارید روشن مى سازم، پس از خداوند پروا و از من پیروى کنید (63)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿64﴾
بىگمان خداوند پروردگار من است و پروردگار شماست، او را بپرستید که راه راست همین است (64)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ﴿65﴾
ولى گروه مشرکان در میان خود به اختلاف سخن گفتند، پس واى بر ستمگران [مشرک] از عذاب روزى سهمگین (65)
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿66﴾
انتظار ندارند مگر قیامت را که به ناگهان به سراغشان آید و ایشان ناآگاه باشند (66)
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ ﴿67﴾
دوستان در چنین روزى، بعضى دشمن بعض دیگر باشند، مگر پرهیزگاران (67)
یَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿68﴾
اى بندگانم امروز نه بیمى بر شماست و نه اندوهگین شوید (68)
الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿69﴾
کسانى که به آیات ما ایمان آورده اند و مسلمان هستند (69)
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ ﴿70﴾
شما و همسرانتان شادمانه به بهشت درآیید (70)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنْتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿71﴾
برگرد آنان سینىه اى زرین و کوزه ها را به گردش درآورند و در آنجا هر چه دلها خواهد و دیدگان بپسندد، هست و شما در آنجا جاودانه هستید (71)
وَتِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿72﴾
و این بهشتى است که به خاطر کار و کردارتان به شما رسیده است (72)
لَکُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿73﴾
براى شما در آنجا میوه هاى بسیار هست که از آنها مىخورید (73)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿74﴾
بىگمان گناهکاران در عذاب دوزخ جاویدانند (74)
لَا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿75﴾
[عذاب] از ایشان کاهش نیابد و آنان در آن حال دلسردند (75)
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ ﴿76﴾
و ما در حق ایشان ستم نکردیم، بلکه خود [در حق خویش] ستمکار بودند (76)
وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُمْ مَاکِثُونَ ﴿77﴾
و ندا در دهنداى "مالک" کاش پروردگارت کار ما را یکسره کند، گوید شما ماندگارید (77)
لَقَدْ جِئْنَاکُمْ بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿78﴾
به راستى که براى شما [دین و سخن] حق را آورده ایم، ولى بیشترینه شما ناخواهان حق هستید (78)
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ﴿79﴾
یا در کار خود عزم و جزم داشتند، ما نیز جازم هستیم (79)
أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ﴿80﴾
یا شاید گمان کنند که ما راز و رازگویىشان را نمىشنویم؟ آرى مىشنویم، و فرشتگان ما نزد ایشان [کار و کردارشان را] مىنویسند (80)
قُلْ إِنْ کَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ ﴿81﴾
بگو اگر براى خداى رحمان فرزندى بود، من خود نخستین پرستنده بودم (81)
سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿82﴾
منزه و فراتر است پروردگار آسمانها و زمین صاحب عرش، از آنچه مىگویند (82)
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿83﴾
پس بگذارشان تا ژاژخایى و بازیگوشى کنند تا به دیدار آن روزشان که وعده اش را به ایشان داده اند، برسند (83)
وَهُوَ الَّذِی فِی السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِی الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿84﴾
و او کسى است که هم در آسمان خداست و هم در زمین خداست، و او فرزانه داناست (84)
وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿85﴾
و بزرگا کسى که فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن اوست و آگاهى از قیامت با اوست و به نزد او باز گردانده مىشوید (85)
وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿86﴾
و کسانى که [کافران] به جاى او [خداوند] به پرستش مىخوانند، داراى شفاعت نیستند، مگر [براى] آن کسى که شاهد و ناظر حق باشد و ایشان مىدانند (86)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿87﴾
و اگر از ایشان بپرسى چه کسى ایشان را آفریده است، بى شک خواهند گفت خداوند، پس چگونه بیراهه مىروند؟ (87)
وَقِیلِهِ یَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿88﴾
و سوگند به سخن او [محمد] که یارب گوید، اینان قومى هستند که ایمان نمى آورند (88)
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿89﴾
از ایشان درگذر و بگو سلام، زودا که بدانند (89)
زخرف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿1﴾
حم [حا میم] (1)
وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
سوگند به کتاب روشنگر (2)
إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿3﴾
ما آن را به هیئت قرآنى عربى پدید آورده ایم، باشد که تعقل کنید (3)
وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ ﴿4﴾
و آن بلندمرتبه و حکمت آمیز است و در امالکتاب در نزد ماست (4)
أَفَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحًا أَنْ کُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِینَ ﴿5﴾
آیا به خاطر آنکه شما قومى گزافکار هستید، پند [قرآن] را از شما باز داریم؟ (5)
وَکَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ ﴿6﴾
و چه بسیار پیامبر در میان پیشینیان فرستاده ایم (6)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿7﴾
و هیچ پیامبرى به نزد آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند کردند (7)
فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ ﴿8﴾
آنگاه دست درازتر از آنان را نابود کردیم، و سرنوشت پیشینیان تکرار شد (8)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ ﴿9﴾
و اگر از آنان پرسى که آسمانها و زمین را چه کسى آفریده است، بىشک گویند خداوند پیروزمند دانا آنها را آفریده است (9)
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿10﴾
همان کسى که زمین را آسایشگاه شما ساخت و در آن راه هایى پدید آورد باشد که راه یابید (10)
وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ﴿11﴾
و همان کسى که از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاد، آنگاه بدان سرزمینى پژمرده را زنده ساختیم، [شما هم] بدینسان [از گورها] بیرون آورده شوید (11)
وَالَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ ﴿12﴾
و همان کسى که همه گونهها را آفرید و براى شما از کشتیها و چارپایان مرکوب ساخت (12)
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ ﴿13﴾
که بر پشت آن برآیید و سپس نعمت پروردگارتان را آنگاه که بر آن بر آمدید، یاد کنید و بگویید پاکا کسى که این را رام ما ساخت و ما بر آن توانا نبودیم (13)
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ ﴿14﴾
و ما به [درگاه] پروردگارمان روى مى آوریم (14)
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ ﴿15﴾
و براى او از بندگانش فرزندى قائل شدند، بىگمان انسان، ناسپاسى آشکار است (15)
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاکُمْ بِالْبَنِینَ ﴿16﴾
آیا از آنچه آفریده است براى خود دختران را برگزیده است و شما را به داشتن پسران، برگزیده است؟ (16)
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ﴿17﴾
و چون هر یک از آنان را به آنچه براى خداوند مثل مىزند [دختر]، خبر دهند، چهره اش سیاه شود و اندوه خود را فرو خورد (17)
أَوَمَنْ یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَهُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ ﴿18﴾
آیا کسى که در زر و زیور پرورش یافته است [دختر] که در جدل هم ناتوان است [شایسته نسبت دادن به خداوند است؟] (18)
وَجَعَلُوا الْمَلَائِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَیُسْأَلُونَ ﴿19﴾
و مدعى شدند که فرشتگان که خود بندگان خداوند رحماناند، مادینهاند، آیا آفرینش آنان را شاهد بوده اند؟ که [در این صورت] زودا که شهادت ایشان نوشته شود، و بازخواست شوند (19)
وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿20﴾
و گویند اگر خداوند رحمان مىخواست ما آنان [فرشتگان] را نمىپرستیدیم، آنان را به این امر، علمى نیست، ایشان جز دروغ نمى بافند (20)
أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ ﴿21﴾
یا شاید به آنان کتابى پیش از آن داده ایم که ایشان به آن متمسکاند؟ (21)
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ﴿22﴾
بلکه گویند ما پدرانمان را بر شیوه اى یافته ایم، و با پیروى از آنان رهیافته ایم (22)
وَکَذَلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ ﴿23﴾
و بدینسان پیش از تو در هیچ آبادى، هشداردهنده اى نفرستادیم مگر آنکه ناز پروردگانش گفتند ما پدرانمان را بر شیوه اى یافته ایم، و ما در پى آنان دنباله روانیم (23)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آبَاءَکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ ﴿24﴾
بگو حتى اگر براى شما راهنماتر از آنچه پدرانتان را پیرو آن یافتید، بیاورم؟ گفتند ما رسالت شما را منکریم (24)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿25﴾
آنگاه از ایشان داد ستاندیم، پس بنگر که سرانجام دروغ انگاران چه بوده است (25)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ ﴿26﴾
و چنین بود که ابراهیم به پدرش و قومش گفت همانا من از آنچه مىپرستید برى و برکنارم (26)
إِلَّا الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ ﴿27﴾
مگر از کسى که مرا آفریده است و همو مرا هدایت فرماید (27)
وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿28﴾
و آن [اندیشه توحید] را سخنى ماندگار در میان احفاد او قرار داد، باشد که به راه آیند (28)
بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِینٌ ﴿29﴾
آرى اینان و پدرانشان را بهره مند ساختهام تا آنکه [دین] حق و پیامبرى آشکار به نزد آنان آمد (29)
وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ کَافِرُونَ ﴿30﴾
و چون [دین] حق به نزد آنان آمد، گفتند این جادوست و ما منکر آنیم (30)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ ﴿31﴾
و گفتند چرا این قرآن بر مردى بزرگ از آن دو شهر [مکه و طائف] فرود نیامده است (31)
أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ ﴿32﴾
آیا ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند [نه بلکه] ما زیست مایه شان را در زندگانى دنیا در میان آنان تقسیم مىکنیم، و بعضى از ایشان را بر بعضى دیگر به درجاتى برتر داشتیم تا بعضى از آنان بعضى دیگر را به بیگارى بگیرند، و رحمت پروردگارت بهتر است از آنچه گرد مى آورند (32)
وَلَوْلَا أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ ﴿33﴾
و اگر این نبود که [نمىخواستیم] مردم امت یگانه اى [در کفر] شوند، براى خانههاى کسانى که بر خداوند رحمان کفر مى ورزیدند، سقف هایى سیمین پدید مىآوردیم، و نیز نردبانهایى [از سیم] که بر آنها بالا روند (33)
وَلِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّکِئُونَ ﴿34﴾
و نیز براى خانه هایشان درهایى [از سیم] و تخت هایى [قرار مىدادیم] که بر آنها تکیه زنند (34)
وَزُخْرُفًا وَإِنْ کُلُّ ذَلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ ﴿35﴾
و زر و زیورهایى، و همه اینها کالاى زندگانى دنیاست، و آخرت در نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است (35)
وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿36﴾
و هر کس از یاد خداى رحمان دل بگرداند، براى او شیطانى بگماریم که او همنشین اوست (36)
وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿37﴾
و آنان ایشان را از راه [راست] باز دارند، و گمان برند که خود رهیافته اند (37)
حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ﴿38﴾
تا آنکه به نزد ما آید [و به آن شیطان] گوید کاش بین من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، و چه بد همنشینى است (38)
وَلَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ ﴿39﴾
و هرگز چون ستم [شرک]ورزیده اید، این روز [این امر] سودتان ندهد که در عذاب مشترکید (39)
أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَمَنْ کَانَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿40﴾
آیا تو به ناشنوایان [پیام خود را] مىشنوانى، یا نابینایان و کسى را که در گمراهى آشکار است، هدایت مىکنى؟ (40)
فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ ﴿41﴾
پس اگر تو را [از دنیا] ببریم، در آن صورت از ایشان داد مىستانیم (41)
أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِمْ مُقْتَدِرُونَ ﴿42﴾
یا اگر به تو آنچه [از عذاب] به ایشان وعده داده ایم نشان دهیم، در هر صورت، بر ایشان تواناییم (42)
فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿43﴾
به آنچه بر تو وحى شده است، تمسک کن [و بدان که] تو بر راه راست هستى (43)
وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿44﴾
و آن یادآورى براى تو و قوم توست، و زودا که باز خواست شوید (44)
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ ﴿45﴾
و از [پیروان] پیامبران ما، کسانى که پیش از تو فرستاده ایم بپرس، که آیا به جاى خداوند رحمان، خدایانى را حکم کردهایم که پرستیده شوند؟ (45)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿46﴾
و به راستى موسى را همراه با پدیدههاى شگرفمان به سوى فرعون و بزرگان قومش فرستادیم، آنگاه گفت من پیامبر پروردگار جهانیانیم (46)
فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآیَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَضْحَکُونَ ﴿47﴾
چون پدیده هاى شگرف ما را براى آنان آورد، آنگاه بود که به آنها مىخندیدند (47)
وَمَا نُرِیهِمْ مِنْ آیَةٍ إِلَّا هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ﴿48﴾
و هیچ پدیده شگرفى به آنان ننمایاندیم مگر آنکه از همانندش بزرگتر بود، و ایشان را با عذاب فرو گرفتیم باشد که به راه آیند (48)
وَقَالُوا یَا أَیُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ﴿49﴾
و گفتند اى ساحر [ارجمند] براى ما به درگاه پروردگارت -با عهدى که با تو دارد دعا کن که ما هم رهیافته ایم (49)
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ ﴿50﴾
و چون عذاب را از آنان بر طرف ساختیم، آنگاه بود که پیمان شکنى کردند (50)
وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿51﴾
و فرعون در میان قومش [چنین] آواز در داد که اى قوم من آیا فرمانروایى مصر از آن من نیست و آیا این رودها از زیر [کوشک] من روان نیست، آیا نمىنگرید؟ (51)
أَمْ أَنَا خَیْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَلَا یَکَادُ یُبِینُ ﴿52﴾
بلکه من بهترم از این کسى که بىمقدار است، و نزدیک نیست که سخن واضح بگوید (52)
فَلَوْلَا أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِکَةُ مُقْتَرِنِینَ﴿53﴾
پس چرا دستبندهایى زرین براى او نازل نشده، یا چرا با او فرشتگانى نیامده اند که همراهى کنند؟ (53)
فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿54﴾
پس قومش را از راه به در برد، آنگاه از او پیروى کردند که ایشان [در برابر خداوند] قومى نافرمان بودند (54)
فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ ﴿55﴾
و چون ما را به خشم آوردند، از ایشان انتقام گرفتیم، و همگیشان را غرقه ساختیم (55)
فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِینَ ﴿56﴾
و آنان را پیشینه و مایه عبرت واپسینان گرداندیم (56)
وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ ﴿57﴾
و چون [آفرینش] پسر مریم مثل زده شد، آنگاه قوم تو از آن بانگ [به ریشخند] برداشتند (57)
وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَیْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ﴿58﴾
و گفتند آیا خدایان ما بهترند یا او؟ و این مثل را براى تو نزدند مگر از راه جدل، آرى که قومى ستیزه جو هستند (58)
إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿59﴾
او جز بندهاى نیست که بر او نعمتها ارزانى داشته ایم، و او را براى بنى اسرائیل مایه عبرت ساخته ایم (59)
وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْکُمْ مَلَائِکَةً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ ﴿60﴾
و اگر مىخواستیم به جاى شما فرشتگانى در روى زمین پدید مى آوردیم که جانشین شوند (60)
وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ﴿61﴾
و همانا او [عیسى یا قرآن] نشانه قیامت است، پس هرگز در آن شک نداشته باشید، و از من پیروى کنید، این راهى راست است (61)
وَلَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿62﴾
و شیطان راه شما را نزند، که او دشمن آشکار شماست (62)
وَلَمَّا جَاءَ عِیسَى بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَلِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ ﴿63﴾
و چون عیسى پدیده هاى شگرف را آورد، گفت به راستى براى شما حکمت آورده ام، و براى شما بعضى از امورى را که در آن اختلاف نظر دارید روشن مى سازم، پس از خداوند پروا و از من پیروى کنید (63)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿64﴾
بىگمان خداوند پروردگار من است و پروردگار شماست، او را بپرستید که راه راست همین است (64)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ﴿65﴾
ولى گروه مشرکان در میان خود به اختلاف سخن گفتند، پس واى بر ستمگران [مشرک] از عذاب روزى سهمگین (65)
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿66﴾
انتظار ندارند مگر قیامت را که به ناگهان به سراغشان آید و ایشان ناآگاه باشند (66)
الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ ﴿67﴾
دوستان در چنین روزى، بعضى دشمن بعض دیگر باشند، مگر پرهیزگاران (67)
یَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿68﴾
اى بندگانم امروز نه بیمى بر شماست و نه اندوهگین شوید (68)
الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا مُسْلِمِینَ ﴿69﴾
کسانى که به آیات ما ایمان آورده اند و مسلمان هستند (69)
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ ﴿70﴾
شما و همسرانتان شادمانه به بهشت درآیید (70)
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنْتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿71﴾
برگرد آنان سینىه اى زرین و کوزه ها را به گردش درآورند و در آنجا هر چه دلها خواهد و دیدگان بپسندد، هست و شما در آنجا جاودانه هستید (71)
وَتِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿72﴾
و این بهشتى است که به خاطر کار و کردارتان به شما رسیده است (72)
لَکُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿73﴾
براى شما در آنجا میوه هاى بسیار هست که از آنها مىخورید (73)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿74﴾
بىگمان گناهکاران در عذاب دوزخ جاویدانند (74)
لَا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿75﴾
[عذاب] از ایشان کاهش نیابد و آنان در آن حال دلسردند (75)
وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ ﴿76﴾
و ما در حق ایشان ستم نکردیم، بلکه خود [در حق خویش] ستمکار بودند (76)
وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُمْ مَاکِثُونَ ﴿77﴾
و ندا در دهنداى "مالک" کاش پروردگارت کار ما را یکسره کند، گوید شما ماندگارید (77)
لَقَدْ جِئْنَاکُمْ بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿78﴾
به راستى که براى شما [دین و سخن] حق را آورده ایم، ولى بیشترینه شما ناخواهان حق هستید (78)
أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ﴿79﴾
یا در کار خود عزم و جزم داشتند، ما نیز جازم هستیم (79)
أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ﴿80﴾
یا شاید گمان کنند که ما راز و رازگویىشان را نمىشنویم؟ آرى مىشنویم، و فرشتگان ما نزد ایشان [کار و کردارشان را] مىنویسند (80)
قُلْ إِنْ کَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ ﴿81﴾
بگو اگر براى خداى رحمان فرزندى بود، من خود نخستین پرستنده بودم (81)
سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿82﴾
منزه و فراتر است پروردگار آسمانها و زمین صاحب عرش، از آنچه مىگویند (82)
فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿83﴾
پس بگذارشان تا ژاژخایى و بازیگوشى کنند تا به دیدار آن روزشان که وعده اش را به ایشان داده اند، برسند (83)
وَهُوَ الَّذِی فِی السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِی الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ﴿84﴾
و او کسى است که هم در آسمان خداست و هم در زمین خداست، و او فرزانه داناست (84)
وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿85﴾
و بزرگا کسى که فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست از آن اوست و آگاهى از قیامت با اوست و به نزد او باز گردانده مىشوید (85)
وَلَا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿86﴾
و کسانى که [کافران] به جاى او [خداوند] به پرستش مىخوانند، داراى شفاعت نیستند، مگر [براى] آن کسى که شاهد و ناظر حق باشد و ایشان مىدانند (86)
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ ﴿87﴾
و اگر از ایشان بپرسى چه کسى ایشان را آفریده است، بى شک خواهند گفت خداوند، پس چگونه بیراهه مىروند؟ (87)
وَقِیلِهِ یَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿88﴾
و سوگند به سخن او [محمد] که یارب گوید، اینان قومى هستند که ایمان نمى آورند (88)
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿89﴾
از ایشان درگذر و بگو سلام، زودا که بدانند (89)