- 171
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل خلیفه طنیجی سوره قمر
تلاوت ترتیل سوره ای با صدای خلیفه طنیجی
سوره 54: القمر
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
و هر گاه نشانهاى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (4)
وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (5)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مىکند (6)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ ﴿6﴾
در حالى که دیدگان خود را فروهشتهاند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمىآیند (7)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ﴿7﴾
به سرعتسوى آن دعوتگر مىشتابند کافران مىگویند امروز [چه] روز دشوارى است (8)
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانهاى است و [بسى] آزار کشید (9)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (10)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿10﴾
پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (11)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ﴿11﴾
و از زمین چشمهها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (12)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و او را بر [کشتى] تختهدار و میخآجین سوار کردیم (13)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (14)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرندهاى هست (15)
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿15﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (16)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردهایم پس آیا پندگیرندهاى هست (17)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿17﴾
عادیان به تکذیب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (18)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستادیم (19)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ﴿19﴾
[که] مردم را از جا مىکند گویى تنههاى نخلى بودند که ریشهکن شده بودند (20)
تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ ﴿20﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (21)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿21﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردهایم پس آیا پندگیرندهاى هست (22)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿22﴾
قوم ثمود هشداردهندگان را تکذیب کردند (23)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
و گفتند آیا تنها بشرى از خودمان را پیروى کنیم در این صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهیم بود (24)
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿24﴾
آیا از میان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلکه او دروغگویى گستاخ است (25)
أَؤُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿25﴾
به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ کیست (26)
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿26﴾
ما براى آزمایش آنان [آن] مادهشتر را فرستادیم و [به صالح گفتیم]مراقب آنان باش و شکیبایى کن (27)
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿27﴾
و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شدهاست هر کدام را آب به نوبتخواهد بود (28)
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ﴿28﴾
پس رفیقشان را صدا کردند و [او] شمشیر کشید و [شتر را] پى کرد (29)
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿29﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (30)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿30﴾
ما بر [سر]شان یک فریاد [مرگبار] فرستادیم و چون گیاه خشکیده [کومهها] ریزریز شدند (31)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿31﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرندهاى هست (32)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿32﴾
قوم لوط هشداردهندگان را تکذیب کردند (33)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
ما بر [سر] آنان سنگبارانى [انفجارى] فروفرستادیم [و] فقط خانواده لوط بودند که سحرگاهشان رهانیدیم (34)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ ﴿34﴾
[و این] رحمتى از جانب ما بود هر که سپاس دارد بدینسان [او را] پاداش مىدهیم (35)
نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ ﴿35﴾
و [لوط] آنها را از عذاب ما سخت بیم داده بود و[لى] در تهدیدها[ى ما] به جدال برخاستند (36)
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
و از مهمان[هاى] او کام دل خواستند پس فروغ دیدگانشان را ستردیم و [گفتیم] [مزه] عذاب و هشدارهاى مرا بچشید (37)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿37﴾
و به راستى که سپیدهدم عذابى پیگیر به سر وقت آنان آمد (38)
وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ ﴿38﴾
پس عذاب و هشدارهاى مرا بچشید (39)
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿39﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرندهاى هست (40)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿40﴾
و در حقیقت هشداردهندگان به جانب فرعونیان آمدند (41)
وَلَقَدْ جَاء آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿41﴾
[اما آنها] همه معجزات ما را تکذیب کردند تا چون زبردستى زورمند [گریبان] آنان را گرفتیم (42)
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿42﴾
آیا کافران شما از اینان [که برشمردیم] برترند یا شما را در نوشتهها[ى آسمانى] خط امانى است (43)
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم بَرَاءةٌ فِی الزُّبُرِ ﴿43﴾
یا مىگویند ما همگى انتقامگیرنده [و یار و یاور همدیگر]یم (44)
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ ﴿44﴾
زودا که این جمع در هم شکسته شود و پشت کنند (45)
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿45﴾
بلکه موعدشان قیامت است و قیامت [بسى] سختتر و تلختر است (46)
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿46﴾
قطعا بزهکاران در گمراهى و جنونند (47)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿47﴾
روزى که در آتش به رو کشیده مىشوند [و به آنان گفته مىشود] لهیب آتش را بچشید [و احساس کنید] (48)
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿48﴾
ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریدهایم (49)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنى (50)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و هم مسلکان شما را سخت به هلاکت رساندیم پس آیا پندگیرندهاى هست (51)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿51﴾
و هر چه کردهاند در کتابها[ى اعمالشان درج] است (52)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر خرد و بزرگى [در آن] نوشته شده (53)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها (54)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانایند (55)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿55﴾
سوره 54: القمر
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه (1)
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
و هر گاه نشانهاى ببینند روى بگردانند و گویند سحرى دایم است (2)
وَإِن یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و به تکذیب دست زدند و هوسهاى خویش را دنبال کردند و [لى] هر کارى را [آخر] قرارى است (3)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و قطعا از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید (4)
وَلَقَدْ جَاءهُم مِّنَ الْأَنبَاء مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
حکمت بالغه [حق این بود] ولى هشدارها سود نکرد (5)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
پس از آنان روى برتاب روزى که داعى [حق] به سوى امرى دهشتناک دعوت مىکند (6)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُّکُرٍ ﴿6﴾
در حالى که دیدگان خود را فروهشتهاند چون ملخهاى پراکنده از گورها[ى خود] برمىآیند (7)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ ﴿7﴾
به سرعتسوى آن دعوتگر مىشتابند کافران مىگویند امروز [چه] روز دشوارى است (8)
مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانهاى است و [بسى] آزار کشید (9)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس (10)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿10﴾
پس درهاى آسمان را به آبى ریزان گشودیم (11)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ ﴿11﴾
و از زمین چشمهها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] براى امرى که مقدر شده بود به هم پیوستند (12)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و او را بر [کشتى] تختهدار و میخآجین سوار کردیم (13)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
[کشتى] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسى بود که مورد انکار واقع شده بود (14)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاء لِّمَن کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
و به راستى آن [سفینه] را بر جاى نهادیم [تا] عبرتى [باشد] پس آیا پندگیرندهاى هست (15)
وَلَقَد تَّرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿15﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (16)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردهایم پس آیا پندگیرندهاى هست (17)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿17﴾
عادیان به تکذیب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (18)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستادیم (19)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ﴿19﴾
[که] مردم را از جا مىکند گویى تنههاى نخلى بودند که ریشهکن شده بودند (20)
تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ ﴿20﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (21)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿21﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردهایم پس آیا پندگیرندهاى هست (22)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿22﴾
قوم ثمود هشداردهندگان را تکذیب کردند (23)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
و گفتند آیا تنها بشرى از خودمان را پیروى کنیم در این صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهیم بود (24)
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿24﴾
آیا از میان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلکه او دروغگویى گستاخ است (25)
أَؤُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿25﴾
به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ کیست (26)
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿26﴾
ما براى آزمایش آنان [آن] مادهشتر را فرستادیم و [به صالح گفتیم]مراقب آنان باش و شکیبایى کن (27)
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿27﴾
و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شدهاست هر کدام را آب به نوبتخواهد بود (28)
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاء قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ﴿28﴾
پس رفیقشان را صدا کردند و [او] شمشیر کشید و [شتر را] پى کرد (29)
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿29﴾
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من] (30)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿30﴾
ما بر [سر]شان یک فریاد [مرگبار] فرستادیم و چون گیاه خشکیده [کومهها] ریزریز شدند (31)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿31﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرندهاى هست (32)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿32﴾
قوم لوط هشداردهندگان را تکذیب کردند (33)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
ما بر [سر] آنان سنگبارانى [انفجارى] فروفرستادیم [و] فقط خانواده لوط بودند که سحرگاهشان رهانیدیم (34)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّیْنَاهُم بِسَحَرٍ ﴿34﴾
[و این] رحمتى از جانب ما بود هر که سپاس دارد بدینسان [او را] پاداش مىدهیم (35)
نِعْمَةً مِّنْ عِندِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَن شَکَرَ ﴿35﴾
و [لوط] آنها را از عذاب ما سخت بیم داده بود و[لى] در تهدیدها[ى ما] به جدال برخاستند (36)
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
و از مهمان[هاى] او کام دل خواستند پس فروغ دیدگانشان را ستردیم و [گفتیم] [مزه] عذاب و هشدارهاى مرا بچشید (37)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿37﴾
و به راستى که سپیدهدم عذابى پیگیر به سر وقت آنان آمد (38)
وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُکْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ ﴿38﴾
پس عذاب و هشدارهاى مرا بچشید (39)
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿39﴾
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان کردیم پس آیا پندگیرندهاى هست (40)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿40﴾
و در حقیقت هشداردهندگان به جانب فرعونیان آمدند (41)
وَلَقَدْ جَاء آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿41﴾
[اما آنها] همه معجزات ما را تکذیب کردند تا چون زبردستى زورمند [گریبان] آنان را گرفتیم (42)
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿42﴾
آیا کافران شما از اینان [که برشمردیم] برترند یا شما را در نوشتهها[ى آسمانى] خط امانى است (43)
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أُوْلَئِکُمْ أَمْ لَکُم بَرَاءةٌ فِی الزُّبُرِ ﴿43﴾
یا مىگویند ما همگى انتقامگیرنده [و یار و یاور همدیگر]یم (44)
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُّنتَصِرٌ ﴿44﴾
زودا که این جمع در هم شکسته شود و پشت کنند (45)
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿45﴾
بلکه موعدشان قیامت است و قیامت [بسى] سختتر و تلختر است (46)
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿46﴾
قطعا بزهکاران در گمراهى و جنونند (47)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿47﴾
روزى که در آتش به رو کشیده مىشوند [و به آنان گفته مىشود] لهیب آتش را بچشید [و احساس کنید] (48)
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿48﴾
ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریدهایم (49)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنى (50)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و هم مسلکان شما را سخت به هلاکت رساندیم پس آیا پندگیرندهاى هست (51)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّکِرٍ ﴿51﴾
و هر چه کردهاند در کتابها[ى اعمالشان درج] است (52)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر خرد و بزرگى [در آن] نوشته شده (53)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها (54)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانایند (55)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿55﴾