- 128
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل زکی داغستانی سوره مبارکه بلد
تلاوت ترتیل سوره ای زکی داغستانی با ترجمه شیخ حسین انصاریان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
قسم می خورم به این شهر، (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
در حالی که تو در آن جای داری (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛ (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم. (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا گمان می کند که هرگز کسی بر او دست نیابد؟! (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
می گوید: ثروت فراوانی را [برای مبارزه با پیامبر و اسلام] تباه کرده ام! (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا گمان می کند که هیچ کس او را ندیده است [که همه اعمال و کردارش را ثبت کند؟] (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا برای او دو چشم قرار ندادیم؟ (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و یک زبان و دو لب؟ (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و او را به راه خیر و شر هدایت نکردیم [تا راه خیر را بگزیند و راه شر را واگذارد؟] (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛ (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه می دانی آن گردنه سخت چیست؟ (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
آزاد کردن برده، (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا طعام دادن در روز گرسنگی و قحطی، (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمی خویشاوند، (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا مستمندی خاک نشین؛ (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر [انجام] این [تکالیف]، از کسانی باشد که ایمان آورده اند و یکدیگر را به صبر و مهربانی سفارش کرده اند؛ (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینان سعادتمندان اند؛ (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند، آنان شقاوتمندان اند (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشی سرپوشیده احاطه دارد [که هیچ راه گریزی از آن ندارند.] (20)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
قسم می خورم به این شهر، (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
در حالی که تو در آن جای داری (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
و سوگند به پدر و آنچه زاده است؛ (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم. (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا گمان می کند که هرگز کسی بر او دست نیابد؟! (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
می گوید: ثروت فراوانی را [برای مبارزه با پیامبر و اسلام] تباه کرده ام! (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا گمان می کند که هیچ کس او را ندیده است [که همه اعمال و کردارش را ثبت کند؟] (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا برای او دو چشم قرار ندادیم؟ (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و یک زبان و دو لب؟ (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و او را به راه خیر و شر هدایت نکردیم [تا راه خیر را بگزیند و راه شر را واگذارد؟] (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد؛ (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه می دانی آن گردنه سخت چیست؟ (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
آزاد کردن برده، (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا طعام دادن در روز گرسنگی و قحطی، (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمی خویشاوند، (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا مستمندی خاک نشین؛ (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر [انجام] این [تکالیف]، از کسانی باشد که ایمان آورده اند و یکدیگر را به صبر و مهربانی سفارش کرده اند؛ (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینان سعادتمندان اند؛ (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند، آنان شقاوتمندان اند (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشی سرپوشیده احاطه دارد [که هیچ راه گریزی از آن ندارند.] (20)