- 109
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل زکی داغستانی سوره مبارکه نازعات
تلاوت ترتیل سوره ای زکی داغستانی با ترجمه شیخ حسین انصاریان
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿1﴾
سوگند به فرشتگانى که در گرفتن جان [کافران] به سختى کوشند (1)
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿2﴾
و سوگند به فرشتگانى که جان [مؤمنان] به نرمى گیرند (2)
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿3﴾
و سوگند به فرشتگانى که شنا کنان هبوط کنند (3)
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا ﴿4﴾
و سوگند به فرشتگان پیشتاز (4)
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿5﴾
و به فرشتگانى که کار سازند (5)
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿6﴾
روزى که [زمین] لرزنده بلرزد (6)
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿7﴾
و پیایند در پى آن آید (7)
قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿8﴾
در چنین روز دلهایى ترسان و لرزان باشند (8)
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿9﴾
دیدگان ایشان فروشده (9)
یَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ ﴿10﴾
گویند آیا ما به حالت نخستین [زندگى] باز گردانده شویم (10)
أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا نَخِرَةً ﴿11﴾
آنگاه که استخوانهایى پوسیده شدیم؟ (11)
قَالُوا تِلْکَ إِذًا کَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿12﴾
گویند این در آن صورت بازگشتى زیانبار خواهد بود (12)
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
آن همین یک بانگ یگانه است (13)
فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ﴿14﴾
آنگاه ایشان در هامون [رستاخیز] باشند (14)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿15﴾
آیا داستان موسى به تو رسیده است؟ (15)
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿16﴾
چون پروردگارش او را در وادى مقدس طوى ندا داد (16)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿17﴾
[فرمود] به سوى فرعون برو که او سر به طغیان بر داشته است (17)
فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَى أَنْ تَزَکَّى ﴿18﴾
و بگو آیا بر آن هستى که پاکدلى پیشه کنى؟ (18)
وَأَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى ﴿19﴾
و تو را به سوى پروردگارت راه نمایم و خشیت یابى؟ (19)
فَأَرَاهُ الْآیَةَ الْکُبْرَى ﴿20﴾
و به او معجزه سترگ نشان داد (20)
فَکَذَّبَ وَعَصَى ﴿21﴾
پس او انکار کرد و سرکشید (21)
ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَى ﴿22﴾
سپس شتابان روى برتافت (22)
فَحَشَرَ فَنَادَى ﴿23﴾
و [سپاه جادوگران را] گردآورد و ندا [به ادعا] در داد (23)
فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى ﴿24﴾
و گفت من پروردگار برتر شما هستم (24)
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آنگاه خداوند به عقوبت [گناه] واپسین و نخستین او را فرو گرفت (25)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿26﴾
بىگمان در این براى هر کس که خشیت داشته باشد، عبرتى است (26)
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا شما استوار آفریدهترید یا آسمان که آن را برافراشت (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقف آن را بلند برکشید و آن را استوار کرد (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شب آن را تاریک کرد و روز آن را برآورد (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و بعد از آن زمین را گستراند (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
از آن آب و چراگاه بیرون آورد (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را استوار بداشت (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
براى برخوردارى شما و چارپایانتان (33)
إِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿34﴾
آنگاه که هنگامه بزرگ فرارسد (34)
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿35﴾
روزى که انسان از آنچه کوشیده است، یاد آورد (35)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرَى ﴿36﴾
و جهنم براى هر که درنگرد آشکار شود (36)
فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿37﴾
آنگاه هر کس طغیانورزیده باشد (37)
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿38﴾
و زندگانى دنیا را برگزیده باشد (38)
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿39﴾
بىشک جهنم جایگاه اوست (39)
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
و اما هر کس که از ایستادن [در موضع حساب و حشر] در پیشگاه پروردگارش ترسیده و نفس را از هوى و هوس بازداشته باشد (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
بىگمان بهشت جایگاه اوست (41)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿42﴾
از تو درباره قیامت پرسند که استقرار آن چه وقت است؟ (42)
فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿43﴾
تو در مقامى نیستى که از آن یاد کنى (43)
إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿44﴾
منتهاى علم آن با پروردگارت توست (44)
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا ﴿45﴾
تو فقط هشدار دهنده کسى هستى که از آن بهراسد (45)
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿46﴾
روزى که آن را بنگرند گویى جز شبانگاهى یا بامدادش [در دنیا] به سر نبرده اند (46)
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿1﴾
سوگند به فرشتگانى که در گرفتن جان [کافران] به سختى کوشند (1)
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿2﴾
و سوگند به فرشتگانى که جان [مؤمنان] به نرمى گیرند (2)
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿3﴾
و سوگند به فرشتگانى که شنا کنان هبوط کنند (3)
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا ﴿4﴾
و سوگند به فرشتگان پیشتاز (4)
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿5﴾
و به فرشتگانى که کار سازند (5)
یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿6﴾
روزى که [زمین] لرزنده بلرزد (6)
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿7﴾
و پیایند در پى آن آید (7)
قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿8﴾
در چنین روز دلهایى ترسان و لرزان باشند (8)
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿9﴾
دیدگان ایشان فروشده (9)
یَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ ﴿10﴾
گویند آیا ما به حالت نخستین [زندگى] باز گردانده شویم (10)
أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا نَخِرَةً ﴿11﴾
آنگاه که استخوانهایى پوسیده شدیم؟ (11)
قَالُوا تِلْکَ إِذًا کَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿12﴾
گویند این در آن صورت بازگشتى زیانبار خواهد بود (12)
فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
آن همین یک بانگ یگانه است (13)
فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ﴿14﴾
آنگاه ایشان در هامون [رستاخیز] باشند (14)
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿15﴾
آیا داستان موسى به تو رسیده است؟ (15)
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿16﴾
چون پروردگارش او را در وادى مقدس طوى ندا داد (16)
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿17﴾
[فرمود] به سوى فرعون برو که او سر به طغیان بر داشته است (17)
فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَى أَنْ تَزَکَّى ﴿18﴾
و بگو آیا بر آن هستى که پاکدلى پیشه کنى؟ (18)
وَأَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى ﴿19﴾
و تو را به سوى پروردگارت راه نمایم و خشیت یابى؟ (19)
فَأَرَاهُ الْآیَةَ الْکُبْرَى ﴿20﴾
و به او معجزه سترگ نشان داد (20)
فَکَذَّبَ وَعَصَى ﴿21﴾
پس او انکار کرد و سرکشید (21)
ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَى ﴿22﴾
سپس شتابان روى برتافت (22)
فَحَشَرَ فَنَادَى ﴿23﴾
و [سپاه جادوگران را] گردآورد و ندا [به ادعا] در داد (23)
فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى ﴿24﴾
و گفت من پروردگار برتر شما هستم (24)
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آنگاه خداوند به عقوبت [گناه] واپسین و نخستین او را فرو گرفت (25)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿26﴾
بىگمان در این براى هر کس که خشیت داشته باشد، عبرتى است (26)
أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿27﴾
آیا شما استوار آفریدهترید یا آسمان که آن را برافراشت (27)
رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿28﴾
سقف آن را بلند برکشید و آن را استوار کرد (28)
وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿29﴾
و شب آن را تاریک کرد و روز آن را برآورد (29)
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿30﴾
و بعد از آن زمین را گستراند (30)
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿31﴾
از آن آب و چراگاه بیرون آورد (31)
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿32﴾
و کوهها را استوار بداشت (32)
مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿33﴾
براى برخوردارى شما و چارپایانتان (33)
إِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿34﴾
آنگاه که هنگامه بزرگ فرارسد (34)
یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿35﴾
روزى که انسان از آنچه کوشیده است، یاد آورد (35)
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرَى ﴿36﴾
و جهنم براى هر که درنگرد آشکار شود (36)
فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿37﴾
آنگاه هر کس طغیانورزیده باشد (37)
وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿38﴾
و زندگانى دنیا را برگزیده باشد (38)
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿39﴾
بىشک جهنم جایگاه اوست (39)
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
و اما هر کس که از ایستادن [در موضع حساب و حشر] در پیشگاه پروردگارش ترسیده و نفس را از هوى و هوس بازداشته باشد (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
بىگمان بهشت جایگاه اوست (41)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿42﴾
از تو درباره قیامت پرسند که استقرار آن چه وقت است؟ (42)
فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿43﴾
تو در مقامى نیستى که از آن یاد کنى (43)
إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿44﴾
منتهاى علم آن با پروردگارت توست (44)
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا ﴿45﴾
تو فقط هشدار دهنده کسى هستى که از آن بهراسد (45)
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿46﴾
روزى که آن را بنگرند گویى جز شبانگاهى یا بامدادش [در دنیا] به سر نبرده اند (46)