- 501
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل هانی الرفاعی سوره ی قمر
ترتیل سوره ای هانی الرفاعی و ترجمه استاد الهی قمشه ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
آن ساعت (قیامت یا قیام رسول حق) نزدیک آمد و ماه آسمان شکافته شد (این آیه راجع به شقّ القمر است که کفّار از رسول اکرم درخواست کردند). (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و اگر کافران، بزرگ آیت و معجزی (چون شکافتن ماه) هم ببینند باز اعراض کرده و گویند که این سحری نیرومند و کامل است. (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و آنها (رسول حق را) تکذیب کرده و پیرو هوای نفس باطل خود شدند و هر (حق و باطل) امری را عاقبت (در بهشت یا دوزخ) مقرّی خواهد بود. (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
و اخباری که مایه عبرت و انزجار از معصیت است کاملا به مردم رسید. (4)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
(قرآن) حکمت بالغه خداست و (اگر از آن پند نگیرید) دیگر از این پس هیچ اندرز و پند (شما را) سودی نخواهد بخشید. (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ ﴿6﴾
پس روی از کافران بگردان (تا) روزی که ندا کنندهای (چون اسرافیل، خلق را) به عالمی حیرت آور و قیامتی هولانگیز دعوت کند. (6)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿7﴾
که (از هول آن) کافران به خواری چشم بر هم نهند و سر از قبرها بر آورده مانند ملخ به عرصه محشر منتشر شوند. (7)
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
در آن حال منادی محشر را ناچار به سرعت اجابت کنند، کافران با هم گویند: این روز همان روز سخت است (که ما انکار میکردیم). (8)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
پیش از اینان هم قوم نوح بنده ما نوح را تکذیب کردند و گفتند: او مردی دیوانه است، و (با زجر و ستم بسیار که از آنها کشید از دعوت به حق) بازداشته شد. (9)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿10﴾
تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شدهام تو مرا یاری فرما. (10)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿11﴾
ما هم درهای آسمان گشودیم و سیلابی از آسمان فرو ریختیم. (11)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و در زمین چشمهها جاری ساختیم تا آب آسمان و زمین با هم به طوفانی که مقدّر حتمی بود اجتماع یافت. (12)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
و نوح را در کشتی محکم اساس برنشاندیم. (13)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
که آن کشتی با نظر و حفظ و عنایت ما روان میگشت (و چنین کردیم) تا به نوح که مورد کفر و انکار قوم قرار گرفت پاداش دهیم. (14)
وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿15﴾
و آن کشتی را محفوظ داشتیم تا آیت عبرت خلق شود، آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (15)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
پس (ای بدکاران عالم بنگرید که) سختی عذاب و تنبیه من چگونه بود! (16)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (17)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
قوم عاد نیز (پیغمبرشان هود را) تکذیب کردند، پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود! (18)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿19﴾
ما بر هلاک آنها تند بادی در روز نحسی پایدار فرستادیم. (19)
تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿20﴾
که آن باد مردم را از جا بر میکند چنانکه ساق درخت خرما از ریشه افکنند. (20)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿21﴾
پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود! (21)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿22﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (22)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
قوم ثمود هم آیات حق را تکذیب کردند. (23)
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿24﴾
و گفتند: آیا سزد که ما یک بشری از جنس خودمان را پیروی کنیم؟ در این صورت به گمراهی و جنون سخت در افتادهایم. (24)
أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿25﴾
آیا بین ما افراد بشر تنها بر او وحی رسید؟! (چنین نیست) بلکه او مرد دروغگوی بیباک و خودپسندی است. (25)
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿26﴾
این منکران به زودی فردای قیامت کاملا معلومشان شود که دروغگوی بیباک و خودپسند کیست. (26)
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿27﴾
ما (به صالح گفتیم که) برای امتحان آنها ناقه را (به درخواست آنها از سنگ) بیرون میفرستیم و تو مراقب حالشان باش و (بر آزارشان) صبر پیشه گیر. (27)
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿28﴾
و به آنها خبر ده که نوشیدن آب چشمه بین آنها و ناقه تقسیم شده (که یک روز سهم ناقه و روزی برای آنهاست) و هر یک بر سهم خود حاضر آیند. (28)
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿29﴾
آن قوم شقی صاحب و رئیس خود را خواندند تا مجهز شد و ناقه را پی کرد. (29)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿30﴾
پس (باز بنگرید که) عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود! (30)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿31﴾
ما بر هلاک آنها یک صیحه (عذاب آسمانی) فرستادیم و همه مانند گیاه خشک و خرد شدند. (31)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿32﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (32)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
قوم لوط نیز آیات و رسول حق را تکذیب کردند. (33)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿34﴾
ما هم جز خانواده لوط که به وقت سحر نجاتشان دادیم همه آنان را به سنگباران هلاک نابود کردیم. (34)
نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ ﴿35﴾
نجات اهل بیت لوط هم به نعمت و لطف ما بود، بلی ما چنین شکرگزاران را پاداش میدهیم. (35)
وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
لوط آن قوم را از قهر و مؤاخذه ما ترسانید باز آنها در آیات ما شک و انکار کردند. (36)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿37﴾
و قوم از او مهمانانش را (که فرشتگانی زیبا بودند، بر سوء قصد) طلبیدند، ما هم چشم آنها را بینور و نابینا کردیم (و گفتیم که) اینک عذاب قهر و انتقام مرا بچشید. (37)
وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ ﴿38﴾
و شبی به صبحگاه رسید که (مرگ آمد و) عذاب دایم (دوزخ) گریبانشان گرفت. (38)
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿39﴾
(و گفتیم) اینک عذاب قهر و انتقام مرا بچشید. (39)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿40﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (40)
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿41﴾
و بر ارشاد فرعونیان هم رسول و آیات الهی آمد. (41)
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿42﴾
آنها همه آیات ما را تکذیب کردند، ما هم به قهر و اقتدار خود از آنها سخت مؤاخذه کردیم. (42)
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولَئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ ﴿43﴾
آیا کفار شما (مکّیان) بهتر (و قویتر) از آن امم گذشتهاند یا شما را برائت و امانی در کتب (آسمانی از عذاب خدا) هست؟ (43)
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿44﴾
بلکه میگویند: ما با هم مجتمع و بسیاریم و پیروزیم. (44)
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿45﴾
به زودی آن جماعت (در جنگ بدر) شکست خورده و به جنگ پشت کنند. (45)
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿46﴾
بلکه ساعت قیامت وعدهگاه آنهاست و آن روزی بسیار سختتر و ناگوارتر (از روز بدر) است. (46)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿47﴾
البته بدکاران عالم (در دنیا) به گمراهی و (در آخرت) در آتش سوزان دوزخند. (47)
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿48﴾
روزی که آنها را به رو در آتش دوزخ کشند (و گویند) اینک الم جهنم را بچشید! (48)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم. (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما (در همه عالم) یکی است (و هیچ تبدیلپذیر نیست چه در امر ایجاد و چه در کار معاد، و در سرعت) به مانند چشم به هم زدنی انجام یابد. (50)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿51﴾
و ما بسیاری از پیشینیان امثال شما را هلاک کردیم آیا کسی هست که از آن پند و عبرت گیرد؟ (51)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر عملی که کردند در کتبنامه عملشان ثبت است. (52)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
و هر امر کوچک و بزرگ (در آنجا) نگاشته است. (53)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
محققا اهل تقوا در باغها و کنار نهرها (ی بهشت ابد) منزل گزینند. (54)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿55﴾
در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانی متنعّمند. (55)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
آن ساعت (قیامت یا قیام رسول حق) نزدیک آمد و ماه آسمان شکافته شد (این آیه راجع به شقّ القمر است که کفّار از رسول اکرم درخواست کردند). (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و اگر کافران، بزرگ آیت و معجزی (چون شکافتن ماه) هم ببینند باز اعراض کرده و گویند که این سحری نیرومند و کامل است. (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و آنها (رسول حق را) تکذیب کرده و پیرو هوای نفس باطل خود شدند و هر (حق و باطل) امری را عاقبت (در بهشت یا دوزخ) مقرّی خواهد بود. (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
و اخباری که مایه عبرت و انزجار از معصیت است کاملا به مردم رسید. (4)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
(قرآن) حکمت بالغه خداست و (اگر از آن پند نگیرید) دیگر از این پس هیچ اندرز و پند (شما را) سودی نخواهد بخشید. (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ ﴿6﴾
پس روی از کافران بگردان (تا) روزی که ندا کنندهای (چون اسرافیل، خلق را) به عالمی حیرت آور و قیامتی هولانگیز دعوت کند. (6)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿7﴾
که (از هول آن) کافران به خواری چشم بر هم نهند و سر از قبرها بر آورده مانند ملخ به عرصه محشر منتشر شوند. (7)
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
در آن حال منادی محشر را ناچار به سرعت اجابت کنند، کافران با هم گویند: این روز همان روز سخت است (که ما انکار میکردیم). (8)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
پیش از اینان هم قوم نوح بنده ما نوح را تکذیب کردند و گفتند: او مردی دیوانه است، و (با زجر و ستم بسیار که از آنها کشید از دعوت به حق) بازداشته شد. (9)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿10﴾
تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شدهام تو مرا یاری فرما. (10)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿11﴾
ما هم درهای آسمان گشودیم و سیلابی از آسمان فرو ریختیم. (11)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و در زمین چشمهها جاری ساختیم تا آب آسمان و زمین با هم به طوفانی که مقدّر حتمی بود اجتماع یافت. (12)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
و نوح را در کشتی محکم اساس برنشاندیم. (13)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
که آن کشتی با نظر و حفظ و عنایت ما روان میگشت (و چنین کردیم) تا به نوح که مورد کفر و انکار قوم قرار گرفت پاداش دهیم. (14)
وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿15﴾
و آن کشتی را محفوظ داشتیم تا آیت عبرت خلق شود، آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (15)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
پس (ای بدکاران عالم بنگرید که) سختی عذاب و تنبیه من چگونه بود! (16)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (17)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
قوم عاد نیز (پیغمبرشان هود را) تکذیب کردند، پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود! (18)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿19﴾
ما بر هلاک آنها تند بادی در روز نحسی پایدار فرستادیم. (19)
تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿20﴾
که آن باد مردم را از جا بر میکند چنانکه ساق درخت خرما از ریشه افکنند. (20)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿21﴾
پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود! (21)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿22﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (22)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
قوم ثمود هم آیات حق را تکذیب کردند. (23)
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿24﴾
و گفتند: آیا سزد که ما یک بشری از جنس خودمان را پیروی کنیم؟ در این صورت به گمراهی و جنون سخت در افتادهایم. (24)
أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿25﴾
آیا بین ما افراد بشر تنها بر او وحی رسید؟! (چنین نیست) بلکه او مرد دروغگوی بیباک و خودپسندی است. (25)
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿26﴾
این منکران به زودی فردای قیامت کاملا معلومشان شود که دروغگوی بیباک و خودپسند کیست. (26)
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿27﴾
ما (به صالح گفتیم که) برای امتحان آنها ناقه را (به درخواست آنها از سنگ) بیرون میفرستیم و تو مراقب حالشان باش و (بر آزارشان) صبر پیشه گیر. (27)
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿28﴾
و به آنها خبر ده که نوشیدن آب چشمه بین آنها و ناقه تقسیم شده (که یک روز سهم ناقه و روزی برای آنهاست) و هر یک بر سهم خود حاضر آیند. (28)
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿29﴾
آن قوم شقی صاحب و رئیس خود را خواندند تا مجهز شد و ناقه را پی کرد. (29)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿30﴾
پس (باز بنگرید که) عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود! (30)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿31﴾
ما بر هلاک آنها یک صیحه (عذاب آسمانی) فرستادیم و همه مانند گیاه خشک و خرد شدند. (31)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿32﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (32)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
قوم لوط نیز آیات و رسول حق را تکذیب کردند. (33)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿34﴾
ما هم جز خانواده لوط که به وقت سحر نجاتشان دادیم همه آنان را به سنگباران هلاک نابود کردیم. (34)
نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ ﴿35﴾
نجات اهل بیت لوط هم به نعمت و لطف ما بود، بلی ما چنین شکرگزاران را پاداش میدهیم. (35)
وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
لوط آن قوم را از قهر و مؤاخذه ما ترسانید باز آنها در آیات ما شک و انکار کردند. (36)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿37﴾
و قوم از او مهمانانش را (که فرشتگانی زیبا بودند، بر سوء قصد) طلبیدند، ما هم چشم آنها را بینور و نابینا کردیم (و گفتیم که) اینک عذاب قهر و انتقام مرا بچشید. (37)
وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ ﴿38﴾
و شبی به صبحگاه رسید که (مرگ آمد و) عذاب دایم (دوزخ) گریبانشان گرفت. (38)
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿39﴾
(و گفتیم) اینک عذاب قهر و انتقام مرا بچشید. (39)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿40﴾
و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟ (40)
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿41﴾
و بر ارشاد فرعونیان هم رسول و آیات الهی آمد. (41)
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿42﴾
آنها همه آیات ما را تکذیب کردند، ما هم به قهر و اقتدار خود از آنها سخت مؤاخذه کردیم. (42)
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولَئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ ﴿43﴾
آیا کفار شما (مکّیان) بهتر (و قویتر) از آن امم گذشتهاند یا شما را برائت و امانی در کتب (آسمانی از عذاب خدا) هست؟ (43)
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿44﴾
بلکه میگویند: ما با هم مجتمع و بسیاریم و پیروزیم. (44)
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿45﴾
به زودی آن جماعت (در جنگ بدر) شکست خورده و به جنگ پشت کنند. (45)
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿46﴾
بلکه ساعت قیامت وعدهگاه آنهاست و آن روزی بسیار سختتر و ناگوارتر (از روز بدر) است. (46)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿47﴾
البته بدکاران عالم (در دنیا) به گمراهی و (در آخرت) در آتش سوزان دوزخند. (47)
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿48﴾
روزی که آنها را به رو در آتش دوزخ کشند (و گویند) اینک الم جهنم را بچشید! (48)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم. (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما (در همه عالم) یکی است (و هیچ تبدیلپذیر نیست چه در امر ایجاد و چه در کار معاد، و در سرعت) به مانند چشم به هم زدنی انجام یابد. (50)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿51﴾
و ما بسیاری از پیشینیان امثال شما را هلاک کردیم آیا کسی هست که از آن پند و عبرت گیرد؟ (51)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر عملی که کردند در کتبنامه عملشان ثبت است. (52)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
و هر امر کوچک و بزرگ (در آنجا) نگاشته است. (53)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
محققا اهل تقوا در باغها و کنار نهرها (ی بهشت ابد) منزل گزینند. (54)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿55﴾
در منزلگاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانی متنعّمند. (55)