- 2555
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق شحات محمد انور سوره نازعات آیات 40 تا آخر، فجر
تلاوت تحقیق شحات محمد انور، این تلاوت در سال 1370 در شهر اصفهان اجرا گردیده است.
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
و اما کسى که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس باز داشت (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
پس جایگاه او همان بهشت است (41)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿42﴾
در باره رستاخیز از تو مى پرسند که فرارسیدنش چه وقت است (42)
فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿43﴾
تو را چه به گفتگو در آن (43)
إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿44﴾
علم آن با پروردگار تو است (44)
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا ﴿45﴾
تو فقط کسى را که از آن مى ترسد هشدار مى دهى (45)
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿46﴾
روزى که آن را مى بینند گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکرده اند (46)
سوره 89: الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْفَجْرِ ﴿1﴾
سوگند به سپیده دم (1)
وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿2﴾
و به شبهاى دهگانه (2)
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿3﴾
و به جفت و تاق (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ﴿4﴾
و به شب وقتى سپرى شود (4)
هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ﴿5﴾
آیا در این براى خردمند [نیاز به] سوگندى [دیگر] است (5)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿6﴾
مگر ندانسته اى که پروردگارت با عاد چه کرد (6)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿7﴾
با عمارات ستوندار ارم (7)
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿8﴾
که مانندش در شهرها ساخته نشده بود (8)
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿9﴾
و با ثمود همانان که در دره تخته سنگها را مى بریدند (9)
وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿10﴾
و با فرعون صاحب خرگاه ها [و بناهاى بلند] (10)
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿11﴾
همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند (11)
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿12﴾
و در آنها بسیار تبهکارى کردند (12)
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿13﴾
[تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت (13)
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿14﴾
زیرا پروردگار تو سخت در کمین است (14)
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ﴿15﴾
اما انسان هنگامى که پروردگارش وى را مى آزماید و عزیزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مى گوید پروردگارم مرا گرامى داشته است (15)
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿16﴾
و اما چون وى را مى آزماید و روزى اش را بر او تنگ مى گرداند مى گوید پروردگارم مرا خوار کرده است (16)
کَلَّا بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿17﴾
ولى نه بلکه یتیم را نمى نوازید (17)
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿18﴾
و بر خوراک[دادن] بینوا همدیگر را بر نمى انگیزید (18)
وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَمًّا ﴿19﴾
و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه مى خورید (19)
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿20﴾
و مال را دوست دارید دوست داشتنى بسیار (20)
کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿21﴾
نه چنان است آنگاه که زمین سخت در هم کوبیده شود (21)
وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ﴿22﴾
و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صفدرصف آیند (22)
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لى] کجا او را جاى پندگرفتن باشد (23)
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
گوید کاش براى زندگانى خود [چیزى] پیش فرستاده بودم (24)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او عذاب نکند (25)
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچ کس چون دربندکشیدن او دربند نکشد (26)
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
اى نفس مطمئنه (27)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (28)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در میان بندگان من درآى (29)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشت من داخل شو (30)
سوره 79: النازعات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
و اما کسى که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس باز داشت (40)
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
پس جایگاه او همان بهشت است (41)
یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿42﴾
در باره رستاخیز از تو مى پرسند که فرارسیدنش چه وقت است (42)
فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿43﴾
تو را چه به گفتگو در آن (43)
إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿44﴾
علم آن با پروردگار تو است (44)
إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشَاهَا ﴿45﴾
تو فقط کسى را که از آن مى ترسد هشدار مى دهى (45)
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿46﴾
روزى که آن را مى بینند گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکرده اند (46)
سوره 89: الفجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالْفَجْرِ ﴿1﴾
سوگند به سپیده دم (1)
وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿2﴾
و به شبهاى دهگانه (2)
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿3﴾
و به جفت و تاق (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ﴿4﴾
و به شب وقتى سپرى شود (4)
هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ﴿5﴾
آیا در این براى خردمند [نیاز به] سوگندى [دیگر] است (5)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿6﴾
مگر ندانسته اى که پروردگارت با عاد چه کرد (6)
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿7﴾
با عمارات ستوندار ارم (7)
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿8﴾
که مانندش در شهرها ساخته نشده بود (8)
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿9﴾
و با ثمود همانان که در دره تخته سنگها را مى بریدند (9)
وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿10﴾
و با فرعون صاحب خرگاه ها [و بناهاى بلند] (10)
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿11﴾
همانان که در شهرها سر به طغیان برداشتند (11)
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿12﴾
و در آنها بسیار تبهکارى کردند (12)
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿13﴾
[تا آنکه] پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت (13)
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿14﴾
زیرا پروردگار تو سخت در کمین است (14)
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ﴿15﴾
اما انسان هنگامى که پروردگارش وى را مى آزماید و عزیزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مى گوید پروردگارم مرا گرامى داشته است (15)
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿16﴾
و اما چون وى را مى آزماید و روزى اش را بر او تنگ مى گرداند مى گوید پروردگارم مرا خوار کرده است (16)
کَلَّا بَلْ لَا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿17﴾
ولى نه بلکه یتیم را نمى نوازید (17)
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿18﴾
و بر خوراک[دادن] بینوا همدیگر را بر نمى انگیزید (18)
وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلًا لَمًّا ﴿19﴾
و میراث [ضعیفان] را چپاولگرانه مى خورید (19)
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿20﴾
و مال را دوست دارید دوست داشتنى بسیار (20)
کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿21﴾
نه چنان است آنگاه که زمین سخت در هم کوبیده شود (21)
وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ﴿22﴾
و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صفدرصف آیند (22)
وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿23﴾
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است که انسان پند گیرد و[لى] کجا او را جاى پندگرفتن باشد (23)
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿24﴾
گوید کاش براى زندگانى خود [چیزى] پیش فرستاده بودم (24)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿25﴾
پس در آن روز هیچ کس چون عذاب کردن او عذاب نکند (25)
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿26﴾
و هیچ کس چون دربندکشیدن او دربند نکشد (26)
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿27﴾
اى نفس مطمئنه (27)
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿28﴾
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد (28)
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿29﴾
و در میان بندگان من درآى (29)
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿30﴾
و در بهشت من داخل شو (30)