- 582
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق مصطفی اسماعیل سوره قمر آیات 49 تا آخر، رحمن 1 تا 27، حاقه 1 تا 24، طارق، بلد، شمس، علق 1 تا 5
تلاوت تحقیق مصطفی اسماعیل، این تلاوت در سال 1959 میلادی در کشور مصر، شهر اسکندریه اجرا گردیده است.
سوره 54: القمر
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریده ایم (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنى (50)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿51﴾
و هم مسلکان شما را سخت به هلاکت رساندیم پس آیا پندگیرنده اى هست (51)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر چه کرده اند در کتابها[ى اعمالشان درج] است (52)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
و هر خرد و بزرگى [در آن] نوشته شده (53)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها (54)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿55﴾
در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانایند (55)
سوره 55: الرحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الرَّحْمَنُ ﴿1﴾
[خداى] رحمان (1)
عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿2﴾
قرآن را یاد داد (2)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿3﴾
انسان را آفرید (3)
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿4﴾
به او بیان آموخت (4)
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿5﴾
خورشید و ماه بر حسابى [روان]اند (5)
وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿6﴾
و بوته و درخت چهره سایانند (6)
وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿7﴾
و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت (7)
أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿8﴾
تا مبادا از اندازه درگذرید (8)
وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿9﴾
و وزن را به انصاف برپا دارید و در سنجش مکاهید (9)
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿10﴾
و زمین را براى مردم نهاد (10)
فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿11﴾
در آن میوه [ها] و نخلها با خوشه هاى غلاف دار (11)
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿12﴾
و دانه هاى پوست دار و گیاهان خوشبوست (12)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿13﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (13)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿14﴾
انسان را از گل خشکیده اى سفال مانند آفرید (14)
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿15﴾
و جن را از تشعشعى از آتش خلق کرد (15)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿16﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (16)
رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿17﴾
پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر (17)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿18﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (18)
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿19﴾
دو دریا را [به گونه اى] روان کرد [که] با هم برخورد کنند (19)
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ ﴿20﴾
میان آن دو حد فاصلى است که به هم تجاوز نمى کنند (20)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿21﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (21)
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿22﴾
از هر دو [دریا] مروارید و مرجان برآید (22)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿23﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (23)
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿24﴾
و او راست در دریا سفینه هاى بادباندار بلند همچون کوهها (24)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿25﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (25)
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿26﴾
هر چه بر [زمین] است فانیشونده است (26)
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿27﴾
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند (27)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿28﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (28)
یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿29﴾
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مى کند هر زمان او در کارى است (29)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿30﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (30)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾ا
ما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى دارند (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى شوید [و] پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسى که کارنامه اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مى رسم (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتى برین (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24)
سوره 86: الطارق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ ﴿1﴾
سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿2﴾
و تو چه دانى که اختر شبگرد چیست (2)
النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿3﴾
آن اختر فروزان (3)
إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ ﴿4﴾
هیچ کس نیست مگر اینکه نگاهبانى بر او [گماشته شده] است (4)
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است (5)
خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ ﴿6﴾
از آب جهنده اى خلق شده (6)
یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾
[که] از صلب مرد و میان استخوانهاى سینه زن بیرون مى آید (7)
إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿8﴾
در حقیقت او [= خدا] بر بازگردانیدن وى بخوبى تواناست (8)
یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ ﴿9﴾
آن روز که رازها [همه] فاش شود (9)
فَمَا لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ ﴿10﴾
پس او را نه نیرویى ماند و نه یارى (10)
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿11﴾
سوگند به آسمان بارشانگیز (11)
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿12﴾
سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت] (12)
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿13﴾
[که] در حقیقت قرآن گفتارى قاطع و روشنگر است (13)
وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿14﴾
و آن شوخى نیست (14)
إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا ﴿15﴾
آنان دست به نیرنگ مى زنند (15)
وَأَکِیدُ کَیْدًا ﴿16﴾
و [من نیز] دست به نیرنگ مى زنم (16)
فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا ﴿17﴾
پس کافران را مهلت ده و کمى آنان را به حال خود واگذار (17)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده ایم (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده اى را آزادکردن (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام دادن (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده اند (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)
سوره 96: العلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿1﴾
بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. (1)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾
همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد. (2)
اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿3﴾
بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. (3)
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾
همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود. (4)
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿5﴾
و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد. (5)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
به خورشید و گسترش نور آن سوگند! (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
و به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آید (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
و به روز هنگامی که صفحه زمین را روشن سازد (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمین را بپوشاند (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و قسم به آسمان و کسی که آسمان را بنا کرده. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و قسم به زمین و کسی که آن را گسترانیده. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
و سوگند به نفس آدمی و آن کس که آن را منظم ساخته، (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس فجور و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس نفس خود را تزکیه کرده، رستگار شده (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است. (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
قوم ثمود بر اثر طغیان (پیامبرشان را) تکذیب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقی ترین آنها بپاخاست. (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و فرستاده الهی (صالح) به آنها گفت ناقه خدا را با آبشخورش واگذارید (و مزاحم آن نشوید). (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
ولی آنها او را تکذیب نمودند و ناقه را پی کردند و به هلاکت رساندند، لذا پروردگارشان آنها را به خاطر گناهی که مرتکب شده بودند در هم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح نمود! (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و او هرگز از فرجام این کار بیم ندارد (15)
سوره 54: القمر
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریده ایم (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنى (50)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿51﴾
و هم مسلکان شما را سخت به هلاکت رساندیم پس آیا پندگیرنده اى هست (51)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر چه کرده اند در کتابها[ى اعمالشان درج] است (52)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
و هر خرد و بزرگى [در آن] نوشته شده (53)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها (54)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿55﴾
در قرارگاه صدق نزد پادشاهى توانایند (55)
سوره 55: الرحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الرَّحْمَنُ ﴿1﴾
[خداى] رحمان (1)
عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿2﴾
قرآن را یاد داد (2)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿3﴾
انسان را آفرید (3)
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿4﴾
به او بیان آموخت (4)
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿5﴾
خورشید و ماه بر حسابى [روان]اند (5)
وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿6﴾
و بوته و درخت چهره سایانند (6)
وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿7﴾
و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت (7)
أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿8﴾
تا مبادا از اندازه درگذرید (8)
وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿9﴾
و وزن را به انصاف برپا دارید و در سنجش مکاهید (9)
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿10﴾
و زمین را براى مردم نهاد (10)
فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿11﴾
در آن میوه [ها] و نخلها با خوشه هاى غلاف دار (11)
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿12﴾
و دانه هاى پوست دار و گیاهان خوشبوست (12)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿13﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (13)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿14﴾
انسان را از گل خشکیده اى سفال مانند آفرید (14)
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿15﴾
و جن را از تشعشعى از آتش خلق کرد (15)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿16﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (16)
رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿17﴾
پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر (17)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿18﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (18)
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿19﴾
دو دریا را [به گونه اى] روان کرد [که] با هم برخورد کنند (19)
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ ﴿20﴾
میان آن دو حد فاصلى است که به هم تجاوز نمى کنند (20)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿21﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (21)
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿22﴾
از هر دو [دریا] مروارید و مرجان برآید (22)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿23﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (23)
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿24﴾
و او راست در دریا سفینه هاى بادباندار بلند همچون کوهها (24)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿25﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (25)
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿26﴾
هر چه بر [زمین] است فانیشونده است (26)
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿27﴾
و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند (27)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿28﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (28)
یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿29﴾
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست مى کند هر زمان او در کارى است (29)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿30﴾
پس کدام یک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید (30)
سوره 69: الحاقة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَاقَّةُ ﴿1﴾
آن رخ دهنده (1)
مَا الْحَاقَّةُ ﴿2﴾
چیست آن رخ دهنده (2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿3﴾
و چه دانى که آن رخ دهنده چیست (3)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿4﴾
ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذیب کردند (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَةِ ﴿5﴾ا
ما ثمود به [سزاى] سرکشى [خود] به هلاکت رسیدند (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ ﴿6﴾
و اما عاد به [وسیله] تندبادى توفنده سرکش هلاک شدند (6)
سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَةَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِیهَا صَرْعَى کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَةٍ ﴿7﴾
[که خدا] آن را هفت شب و هشت روز پیاپى بر آنان بگماشت در آن [مدت] مردم را فرو افتاده مى دیدى گویى آنها تنه هاى نخلهاى میان تهى اند (7)
فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِیَةٍ ﴿8﴾
آیا از آنان کسى را بر جاى مى بینى (8)
وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِکَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿9﴾
و فرعون و کسانى که پیش از او بودند و [مردم] شهرهاى سرنگون شده [سدوم و عاموره] مرتکب خطا شدند (9)
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِیَةً ﴿10﴾
و از امر فرستاده پروردگارشان سرپیچى کردند و [خدا هم] آنان را به گرفتنى سخت فرو گرفت (10)
إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاکُمْ فِی الْجَارِیَةِ ﴿11﴾
ما چون آب طغیان کرد شما را بر کشتى سوار نمودیم (11)
لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ ﴿12﴾
تا آن را براى شما [مایه] تذکرى گردانیم و گوشهاى شنوا آن را نگاه دارد (12)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿13﴾
پس آنگاه که در صور یک بار دمیده شود (13)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿14﴾
و زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها با یک تکان ریز ریز گردند (14)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿15﴾
پس آن روز است که واقعه [آنچنانى] وقوع یابد (15)
وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿16﴾
و آسمان از هم بشکافد و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (16)
وَالْمَلَکُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿17﴾
و فرشتگان در اطراف [آسمان]اند و عرش پروردگارت را آن روز هشت [فرشته ] بر سر خود بر مى دارند (17)
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿18﴾
در آن روز شما [به پیشگاه خدا] عرضه مى شوید [و] پوشیده اى از شما پوشیده نمى ماند (18)
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿19﴾
اما کسى که کارنامه اش به دست راستش داده شود گوید بیایید و کتابم را بخوانید (19)
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿20﴾
من یقین داشتم که به حساب خود مى رسم (20)
فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿21﴾
پس او در یک زندگى خوش است (21)
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿22﴾
در بهشتى برین (22)
قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿23﴾
[که] میوه هایش در دسترس است (23)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿24﴾
بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید (24)
سوره 86: الطارق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ ﴿1﴾
سوگند به آسمان و آن اختر شبگرد (1)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿2﴾
و تو چه دانى که اختر شبگرد چیست (2)
النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿3﴾
آن اختر فروزان (3)
إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ ﴿4﴾
هیچ کس نیست مگر اینکه نگاهبانى بر او [گماشته شده] است (4)
فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿5﴾
پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است (5)
خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ ﴿6﴾
از آب جهنده اى خلق شده (6)
یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿7﴾
[که] از صلب مرد و میان استخوانهاى سینه زن بیرون مى آید (7)
إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿8﴾
در حقیقت او [= خدا] بر بازگردانیدن وى بخوبى تواناست (8)
یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ ﴿9﴾
آن روز که رازها [همه] فاش شود (9)
فَمَا لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ ﴿10﴾
پس او را نه نیرویى ماند و نه یارى (10)
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿11﴾
سوگند به آسمان بارشانگیز (11)
وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿12﴾
سوگند به زمین شکافدار [آماده کشت] (12)
إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿13﴾
[که] در حقیقت قرآن گفتارى قاطع و روشنگر است (13)
وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿14﴾
و آن شوخى نیست (14)
إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا ﴿15﴾
آنان دست به نیرنگ مى زنند (15)
وَأَکِیدُ کَیْدًا ﴿16﴾
و [من نیز] دست به نیرنگ مى زنم (16)
فَمَهِّلِ الْکَافِرِینَ أَمْهِلْهُمْ رُوَیْدًا ﴿17﴾
پس کافران را مهلت ده و کمى آنان را به حال خود واگذار (17)
سوره 90: البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿1﴾
سوگند به این شهر (1)
وَأَنْتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿2﴾
و حال آنکه تو در این شهر جاى دارى (2)
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿3﴾
سوگند به پدرى [چنان] و آن کسى را که به وجود آورد (3)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿4﴾
براستى که انسان را در رنج آفریده ایم (4)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿5﴾
آیا پندارد که هیچ کس هرگز بر او دست نتواند یافت (5)
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿6﴾
گوید مال فراوانى تباه کردم (6)
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿7﴾
آیا پندارد که هیچ کس او را ندیده است (7)
أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ ﴿8﴾
آیا دو چشمش نداده ایم (8)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿9﴾
و زبانى و دو لب (9)
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿10﴾
و هر دو راه [خیر و شر] را بدو نمودیم (10)
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿11﴾
و[لى] نخواست از گردنه [عاقبت نگرى] بالا رود (11)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿12﴾
و تو چه دانى که آن گردنه [سخت] چیست (12)
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿13﴾
بنده اى را آزادکردن (13)
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿14﴾
یا در روز گرسنگى طعام دادن (14)
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿15﴾
به یتیمى خویشاوند (15)
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿16﴾
یا بینوایى خاکنشین (16)
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿17﴾
علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کرده اند (17)
أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿18﴾
اینانند خجستگان (18)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿19﴾
و کسانى که به انکار نشانه هاى ما پرداخته اند آنانند ناخجستگان شوم (19)
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿20﴾
بر آنان آتشى سرپوشیده احاطه دارد (20)
سوره 96: العلق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿1﴾
بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید. (1)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿2﴾
همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد. (2)
اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿3﴾
بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. (3)
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿4﴾
همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود. (4)
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿5﴾
و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد. (5)
سوره 91: الشمس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿1﴾
به خورشید و گسترش نور آن سوگند! (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿2﴾
و به ماه در آن هنگام که بعد از آن در آید (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿3﴾
و به روز هنگامی که صفحه زمین را روشن سازد (3)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿4﴾
و قسم به شب آن هنگام که صفحه زمین را بپوشاند (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿5﴾
و قسم به آسمان و کسی که آسمان را بنا کرده. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿6﴾
و قسم به زمین و کسی که آن را گسترانیده. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿7﴾
و سوگند به نفس آدمی و آن کس که آن را منظم ساخته، (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿8﴾
سپس فجور و تقوا (شر و خیر) را به او الهام کرده است (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا ﴿9﴾
که هر کس نفس خود را تزکیه کرده، رستگار شده (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿10﴾
و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است. (10)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿11﴾
قوم ثمود بر اثر طغیان (پیامبرشان را) تکذیب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿12﴾
آنگاه که شقی ترین آنها بپاخاست. (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا ﴿13﴾
و فرستاده الهی (صالح) به آنها گفت ناقه خدا را با آبشخورش واگذارید (و مزاحم آن نشوید). (13)
فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿14﴾
ولی آنها او را تکذیب نمودند و ناقه را پی کردند و به هلاکت رساندند، لذا پروردگارشان آنها را به خاطر گناهی که مرتکب شده بودند در هم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح نمود! (14)
وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿15﴾
و او هرگز از فرجام این کار بیم ندارد (15)