- 1215
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق حمدی زامل سوره شعراء آیات 1 تا 68 و 192 تا 195
تلاوت تحقیق حمدی زامل، این تلاوت در کشور مصر، شهر المنصوره، روستای سلامون اجرا گردیده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طسم ﴿1﴾
طا سین میم (1)
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
این است آیه هاى کتاب روشنگر (2)
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿3﴾
شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمى آورند جان خود را تباه سازى (3)
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿4﴾
اگر بخواهیم معجزه اى از آسمان بر آنان فرود مى آوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (4)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿5﴾
و هیچ تذکر جدیدى از سوى [خداى] رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روى برمى تافتند (5)
فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿6﴾
[آنان] در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودى خبر آنچه که بدان ریشخند مى کردند بدیشان خواهد رسید (6)
أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿7﴾
مگر در زمین ننگریسته اند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهاى زیبا رویانیده ایم (7)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿8﴾
قطعا در این [هنرنمایى] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نیستند (8)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿9﴾
و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (9)
وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿10﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت موسى را ندا درداد که به سوى قوم ستمکار برو (10)
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿11﴾
قوم فرعون آیا پروا ندارند (11)
قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿12﴾
گفت پروردگارا مى ترسم مرا تکذیب کنند (12)
وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿13﴾
و سینه ام تنگ مى گردد و زبانم باز نمى شود پس به سوى هارون بفرست (13)
وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿14﴾
و [از طرفى] آنان بر [گردن] من خونى دارند و مى ترسم مرا بکشند (14)
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿15﴾
فرمود نه چنین نیست نشانه هاى ما را [براى آنان] ببرید که ما با شما شنونده ایم (15)
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿16﴾
پس به سوى فرعون بروید و بگویید ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (16)
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿17﴾
فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (17)
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿18﴾
[فرعون] گفت آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت را پیش ما نماندى (18)
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿19﴾
و [سرانجام] کار خود را کردى و تو از ناسپاسانى (19)
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿20﴾
گفت آن را هنگامى مرتکب شدم که از گمراهان بودم (20)
فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿21﴾
و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (21)
وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿22﴾
و [آیا] اینکه فرزندان اسرائیل را بنده [خود] ساخته اى نعمتى است که منتش را بر من مى نهى (22)
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿23﴾
فرعون گفت و پروردگار جهانیان چیست (23)
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ﴿24﴾
گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو استاگر اهل یقین باشید (24)
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿25﴾
[فرعون] به کسانى که پیرامونش بودند گفت آیا نمى شنوید (25)
قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿26﴾
[موسى دوباره] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (26)
قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿27﴾
[فرعون] گفت واقعا این پیامبرى که به سوى شما فرستاده شده سخت دیوانه است (27)
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿28﴾
[موسى] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو استاگر تعقل کنید (28)
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿29﴾
[فرعون] گفت اگر خدایى غیر از من اختیار کنى قطعا تو را از [جمله] زندانیان خواهم ساخت (29)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ ﴿30﴾
گفت گر چه براى تو چیزى آشکار بیاورم (30)
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿31﴾
گفت اگر راست مى گویى آن را بیاور (31)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿32﴾
پس عصاى خود بیفکند و بناگاه آن اژدرى نمایان شد (32)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿33﴾
و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن براى تماشاگران سپید مى نمود (33)
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿34﴾
[فرعون] به سرانى که پیرامونش بودند گفت واقعا این ساحرى بسیار داناست (34)
یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿35﴾
مى خواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه راى مى دهید (35)
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿36﴾
گفتند او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست (36)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿37﴾
تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بیاورند (37)
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿38﴾
پس ساحران براى موعد روزى معلوم گردآورى شدند (38)
وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿39﴾
و به توده مردم گفته شد آیا شما هم جمع خواهید شد (39)
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿40﴾
بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروى کنیم (40)
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿41﴾
و چون ساحران پیش فرعون آمدند گفتند آیا اگر ما غالب آییم واقعا براى ما مزدى خواهد بود (41)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿42﴾
گفت آرى و در آن صورت شما حتما از [زمره] مقربان خواهید شد (42)
قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿43﴾
موسى به آنان گفت آنچه را شما مى اندازید بیندازید (43)
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿44﴾
پس ریسمانها و چوبدستى هایشان را انداختند و گفتند به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (44)
فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿45﴾
پس موسى عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (45)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿46﴾
در نتیجه ساحران به حالت سجده درافتادند (46)
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿47﴾
گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (47)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿48﴾
پروردگار موسى و هارون (48)
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿49﴾
گفت [آیا] پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودى خواهید دانست حتما دستها و پاهاى شما را از چپ و راست خواهم برید و همه تان را به دار خواهم آویخت (49)
قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿50﴾
گفتند باکى نیست ما روى به سوى پروردگار خود مى آوریم (50)
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿51﴾
ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید [چرا] که نخستین ایمان آورندگان بودیم (51)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿52﴾
و به موسى وحى کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (52)
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿53﴾
پس فرعون ماموران جمعآورى [خود را] به شهرها فرستاد (53)
إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿54﴾
[و گفت] اینها عده اى ناچیزند (54)
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿55﴾
و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده اند (55)
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿56﴾
و[لى] ما همگى به حال آماده باش درآمده ایم (56)
فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿57﴾
سرانجام ما آنان را از باغستانها و چشمه سارها (57)
وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿58﴾
و گنجینه ها و جایگاه هاى پر ناز و نعمت بیرون کردیم (58)
کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿59﴾
[اراده ما] چنین بود و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (59)
فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ﴿60﴾
پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب کردند (60)
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿61﴾
چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد (61)
قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿62﴾
گفت چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد کرد (62)
فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿63﴾
پس به موسى وحى کردیم با عصاى خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پاره اى همچون کوهى سترگ بود (63)
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿64﴾
و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (64)
وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿65﴾
و موسى و همه کسانى را که همراه او بودند نجات دادیم (65)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿66﴾
آنگاه دیگران را غرق کردیم (66)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿67﴾
مسلما در این [واقعه] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (67)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿68﴾
و قطعا پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (68)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (193)
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
به زبان عربى روشن (195)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طسم ﴿1﴾
طا سین میم (1)
تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ﴿2﴾
این است آیه هاى کتاب روشنگر (2)
لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ﴿3﴾
شاید تو از اینکه [مشرکان] ایمان نمى آورند جان خود را تباه سازى (3)
إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ ﴿4﴾
اگر بخواهیم معجزه اى از آسمان بر آنان فرود مى آوریم تا در برابر آن گردنهایشان خاضع گردد (4)
وَمَا یَأْتِیهِمْ مِنْ ذِکْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا کَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِینَ ﴿5﴾
و هیچ تذکر جدیدى از سوى [خداى] رحمان برایشان نیامد جز اینکه همواره از آن روى برمى تافتند (5)
فَقَدْ کَذَّبُوا فَسَیَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿6﴾
[آنان] در حقیقت به تکذیب پرداختند و به زودى خبر آنچه که بدان ریشخند مى کردند بدیشان خواهد رسید (6)
أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ کَمْ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ ﴿7﴾
مگر در زمین ننگریسته اند که چه قدر در آن از هر گونه جفتهاى زیبا رویانیده ایم (7)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿8﴾
قطعا در این [هنرنمایى] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نیستند (8)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿9﴾
و در حقیقت پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (9)
وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿10﴾
و [یاد کن] هنگامى را که پروردگارت موسى را ندا درداد که به سوى قوم ستمکار برو (10)
قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یَتَّقُونَ ﴿11﴾
قوم فرعون آیا پروا ندارند (11)
قَالَ رَبِّ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ ﴿12﴾
گفت پروردگارا مى ترسم مرا تکذیب کنند (12)
وَیَضِیقُ صَدْرِی وَلَا یَنْطَلِقُ لِسَانِی فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ ﴿13﴾
و سینه ام تنگ مى گردد و زبانم باز نمى شود پس به سوى هارون بفرست (13)
وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿14﴾
و [از طرفى] آنان بر [گردن] من خونى دارند و مى ترسم مرا بکشند (14)
قَالَ کَلَّا فَاذْهَبَا بِآیَاتِنَا إِنَّا مَعَکُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿15﴾
فرمود نه چنین نیست نشانه هاى ما را [براى آنان] ببرید که ما با شما شنونده ایم (15)
فَأْتِیَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿16﴾
پس به سوى فرعون بروید و بگویید ما پیامبر پروردگار جهانیانیم (16)
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿17﴾
فرزندان اسرائیل را با ما بفرست (17)
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ ﴿18﴾
[فرعون] گفت آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت را پیش ما نماندى (18)
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِی فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ ﴿19﴾
و [سرانجام] کار خود را کردى و تو از ناسپاسانى (19)
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّینَ ﴿20﴾
گفت آن را هنگامى مرتکب شدم که از گمراهان بودم (20)
فَفَرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِی رَبِّی حُکْمًا وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿21﴾
و چون از شما ترسیدم از شما گریختم تا پروردگارم به من دانش بخشید و مرا از پیامبران قرار داد (21)
وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿22﴾
و [آیا] اینکه فرزندان اسرائیل را بنده [خود] ساخته اى نعمتى است که منتش را بر من مى نهى (22)
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿23﴾
فرعون گفت و پروردگار جهانیان چیست (23)
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ﴿24﴾
گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو استاگر اهل یقین باشید (24)
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿25﴾
[فرعون] به کسانى که پیرامونش بودند گفت آیا نمى شنوید (25)
قَالَ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿26﴾
[موسى دوباره] گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما (26)
قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿27﴾
[فرعون] گفت واقعا این پیامبرى که به سوى شما فرستاده شده سخت دیوانه است (27)
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿28﴾
[موسى] گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو استاگر تعقل کنید (28)
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَیْرِی لَأَجْعَلَنَّکَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ ﴿29﴾
[فرعون] گفت اگر خدایى غیر از من اختیار کنى قطعا تو را از [جمله] زندانیان خواهم ساخت (29)
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ ﴿30﴾
گفت گر چه براى تو چیزى آشکار بیاورم (30)
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ﴿31﴾
گفت اگر راست مى گویى آن را بیاور (31)
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعْبَانٌ مُبِینٌ ﴿32﴾
پس عصاى خود بیفکند و بناگاه آن اژدرى نمایان شد (32)
وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ ﴿33﴾
و دستش را بیرون کشید و بناگاه آن براى تماشاگران سپید مى نمود (33)
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ ﴿34﴾
[فرعون] به سرانى که پیرامونش بودند گفت واقعا این ساحرى بسیار داناست (34)
یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿35﴾
مى خواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه راى مى دهید (35)
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿36﴾
گفتند او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست (36)
یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَحَّارٍ عَلِیمٍ ﴿37﴾
تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بیاورند (37)
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿38﴾
پس ساحران براى موعد روزى معلوم گردآورى شدند (38)
وَقِیلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿39﴾
و به توده مردم گفته شد آیا شما هم جمع خواهید شد (39)
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ ﴿40﴾
بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروى کنیم (40)
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ ﴿41﴾
و چون ساحران پیش فرعون آمدند گفتند آیا اگر ما غالب آییم واقعا براى ما مزدى خواهد بود (41)
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿42﴾
گفت آرى و در آن صورت شما حتما از [زمره] مقربان خواهید شد (42)
قَالَ لَهُمْ مُوسَى أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿43﴾
موسى به آنان گفت آنچه را شما مى اندازید بیندازید (43)
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِیَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿44﴾
پس ریسمانها و چوبدستى هایشان را انداختند و گفتند به عزت فرعون که ما حتما پیروزیم (44)
فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ تَلْقَفُ مَا یَأْفِکُونَ ﴿45﴾
پس موسى عصایش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعید (45)
فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿46﴾
در نتیجه ساحران به حالت سجده درافتادند (46)
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿47﴾
گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم (47)
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ﴿48﴾
پروردگار موسى و هارون (48)
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿49﴾
گفت [آیا] پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید قطعا او همان بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است به زودى خواهید دانست حتما دستها و پاهاى شما را از چپ و راست خواهم برید و همه تان را به دار خواهم آویخت (49)
قَالُوا لَا ضَیْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿50﴾
گفتند باکى نیست ما روى به سوى پروردگار خود مى آوریم (50)
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایَانَا أَنْ کُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿51﴾
ما امیدواریم که پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشاید [چرا] که نخستین ایمان آورندگان بودیم (51)
وَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِی إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿52﴾
و به موسى وحى کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید گرفت (52)
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِی الْمَدَائِنِ حَاشِرِینَ ﴿53﴾
پس فرعون ماموران جمعآورى [خود را] به شهرها فرستاد (53)
إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ ﴿54﴾
[و گفت] اینها عده اى ناچیزند (54)
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿55﴾
و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده اند (55)
وَإِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ ﴿56﴾
و[لى] ما همگى به حال آماده باش درآمده ایم (56)
فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿57﴾
سرانجام ما آنان را از باغستانها و چشمه سارها (57)
وَکُنُوزٍ وَمَقَامٍ کَرِیمٍ ﴿58﴾
و گنجینه ها و جایگاه هاى پر ناز و نعمت بیرون کردیم (58)
کَذَلِکَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِی إِسْرَائِیلَ ﴿59﴾
[اراده ما] چنین بود و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائیل میراث دادیم (59)
فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِینَ ﴿60﴾
پس هنگام برآمدن آفتاب آنها را تعقیب کردند (60)
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ ﴿61﴾
چون دو گروه همدیگر را دیدند یاران موسى گفتند ما قطعا گرفتار خواهیم شد (61)
قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿62﴾
گفت چنین نیست زیرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمایى خواهد کرد (62)
فَأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکَانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ ﴿63﴾
پس به موسى وحى کردیم با عصاى خود بر این دریا بزن تا از هم شکافت و هر پاره اى همچون کوهى سترگ بود (63)
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِینَ ﴿64﴾
و دیگران را بدانجا نزدیک گردانیدیم (64)
وَأَنْجَیْنَا مُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِینَ ﴿65﴾
و موسى و همه کسانى را که همراه او بودند نجات دادیم (65)
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿66﴾
آنگاه دیگران را غرق کردیم (66)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿67﴾
مسلما در این [واقعه] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند (67)
وَإِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿68﴾
و قطعا پروردگار تو همان شکست ناپذیر مهربان است (68)
وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿192﴾
و راستى که این [قرآن] وحى پروردگار جهانیان است (192)
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ ﴿193﴾
روح الامین آن را بر دلت نازل کرد (193)
عَلَى قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ ﴿194﴾
تا از [جمله] هشداردهندگان باشى (194)
بِلِسَانٍ عَرَبِیٍّ مُبِینٍ ﴿195﴾
به زبان عربى روشن (195)