- 497
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق دوره ای محمود علی البناء 105-تلاوت تحقیق قاریان غیر ایرانی
آیات 38 تا 60 سوره مبارکه ذاریات و آیه 1تا 49 سوره طور و آیات 1تا 30 سوره نجم باصدای محمود علی البناء و ترجمه قرآنی:آقای فولادوند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
و [نیز] در [ماجراى] موسى چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (38)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
پس [فرعون] با ارکان [دولت] خود روى برتافت و گفت [این شخص] ساحر یا دیوانه اى است (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
[تا] او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او [در آخرین لحظه] نکوهشگر [خود] بود (40)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
و در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مى گردانید (42)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
و در [ماجراى] ثمود [نیز عبرتى بود] آنگاه که به ایشان گفته شد تا چندى برخوردار شوید (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿44﴾
تا [آنکه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مى نگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنْتَصِرِینَ ﴿45﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و قوم نوح [نیز] پیش از آن [اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند] زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بى گمان ما [آسمان]گستریم (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و زمین را گسترانیده ایم و چه نیکو گسترندگانیم (48)
وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
و از هر چیزى دو گونه [یعنى نر و ماده] آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿50﴾
پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم دهنده اى آشکارم (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿51﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهنده اى آشکارم (51)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند ساحر یا دیوانه اى است (52)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند [نه] بلکه آنان مردمى سرکش بودند (53)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
پس از آنان روى بگردان که تو در خور نکوهش نیستى (54)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (55)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (56)
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
از آنان هیچ روزیى نمى خواهم و نمى خواهم که مرا خوراک دهند (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (58)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾
پس براى کسانى که ستم کردند بهره اى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران [قبلى]شان پس [بگو] در خواستن عذاب از من شتابزدگى نکنند (59)
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿60﴾
پس واى بر کسانى که کافر شده اند از آن روزى که وعده یافته اند (60)
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
سوگند به طور (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
و کتابى نگاشته شده (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
در طومارى گسترده (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
سوگند به آن خانه آباد [خدا] (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
سوگند به بام بلند [آسمان] (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
و آن دریاى سرشار [و افروخته] (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
که عذاب پروردگارت واقعشدنى است (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
آن را هیچ بازدارنده اى نیست (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
روزى که آسمان سخت در تب و تاب افتد (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها [جمله] به حرکت درآیند (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
پس واى بر تکذیب کنندگان در آن روز (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿12﴾
آنان که به یاوه سرگرمند (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
روزى که به سوى آتش جهنم کشیده مى شوند [چه] کشیدنى (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
[و به آنان گویند] این همان آتشى است که دروغش مى پنداشتید (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا این افسون است یا شما [درست] نمى بینید (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
به آن درآیید خواه بشکیبید یا نشکیبید به حال شما یکسان است تنها به آنچه میکردید مجازات مى یابید (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
پرهیزگاران در باغهایى و [در] ناز و نعمتند (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشته است (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
[به آنان گویند] به [پاداش] آنچه به جاى مى آوردید بخورید و بنوشید گواراتان باد (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
بر تختهایى ردیف هم تکیه زده اند و حوران درشت چشم را همسر آنان گردانده ایم (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
و کسانى که گرویده و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروى کرده اند فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد و چیزى از کار[ها]شان را نمى کاهیم هر کسى در گرو دستاورد خویش است (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
با [هر نوع] میوه و گوشتى که دلخواه آنهاست آنان را مدد [و تقویت] مى کنیم (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
در آنجا جامى از دست هم مى ربایند [و بر سرش همچشمى مى کنند] که در آن نه یاوه گویى است و نه گناه (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و براى [خدمت] آنان پسرانى است که بر گردشان همى گردند انگارى آنها مرواریدى اند که [در صدف] نهفته است (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
و برخیشان رو به برخى کنند [و] از هم پرسند (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
گویند ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ کرد (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
ما از دیرباز او را مى خواندیم که او همان نیکوکار مهربان است (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنى و نه دیوانه (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
یا مى گویند شاعرى است که انتظار مرگش را مى بریم [و چشم به راه بد زمانه بر اوییم] (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو منتظر باشید که من [نیز] با شما از منتظرانم (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
آیا پندارهایشان آنان را به این [موضعگیرى] وا مى دارد یا [نه] آنها مردمى سرکشند (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
یا مى گویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
پس اگر راست مى گویند سخنى مثل آن بیاورند (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا از هیچ خلق شده اند یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
آیا آسمانها و زمین را [آنان] خلق کرده اند [نه] بلکه یقین ندارند (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنهاست یا ایشان تسلط [تام] دارند (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
آیا نردبانى دارند که بر آن [بر شوند و] بشنوند پس باید شنونده آنان برهانى آشکار بیاورد (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا خدا را دختران است و شما را پسران (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا از آنها مزدى مطالبه مى کنى و آنان از [تعهد اداى] تاوان گرانبارند (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
آیا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مى نویسند (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
یا مى خواهند نیرنگى بزنند و [لى] آنان که کافر شده اند خود دچار نیرنگ شده اند (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
آیا ایشان را جز خدا معبودى است منزه است خدا از آنچه [با او] شریک مى گردانند (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
و اگر پاره سنگى را در حال سقوط از آسمان ببینند مى گویند ابرى متراکم است (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
پس بگذارشان تا به آن روزى که در آن بیهوش مى افتند برسند (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
روزى که نیرنگشان به هیچوجه به کارشان نیاید و حمایت نیابند (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و در حقیقت غیر از این [مجازات] عذابى [دیگر] براى کسانى که ظلم کرده اند خواهد بود ولى بیشترشان نمى دانند [که آن عذاب چیست] (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که [از خواب] بر مى خیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و [نیز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوى او باش (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مى آید (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و از سر هوس سخن نمى گوید (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مى شود نیست (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مى کنید (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
آنگاه که درخت سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کرده اید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمى کنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى ﴿27﴾
در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى نهند (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى کنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى رساند (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه تر است (30)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
و [نیز] در [ماجراى] موسى چون او را با حجتى آشکار به سوى فرعون گسیل داشتیم (38)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
پس [فرعون] با ارکان [دولت] خود روى برتافت و گفت [این شخص] ساحر یا دیوانه اى است (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
[تا] او و سپاهیانش را گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم در حالى که او [در آخرین لحظه] نکوهشگر [خود] بود (40)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
و در [ماجراى] عاد [نیز] چون بر [سر] آنها آن باد مهلک را فرستادیم (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
به هر چه مىوزید آن را چون خاکستر استخوان مرده مى گردانید (42)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
و در [ماجراى] ثمود [نیز عبرتى بود] آنگاه که به ایشان گفته شد تا چندى برخوردار شوید (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿44﴾
تا [آنکه] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى که آنها مى نگریستند آذرخش آنان را فرو گرفت (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنْتَصِرِینَ ﴿45﴾
در نتیجه نه توانستند به پاى خیزند و نه طلب یارى کنند (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و قوم نوح [نیز] پیش از آن [اقوام نامبرده همین گونه هلاک شدند] زیرا آنها مردمى نافرمان بودند (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و آسمان را به قدرت خود برافراشتیم و بى گمان ما [آسمان]گستریم (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و زمین را گسترانیده ایم و چه نیکو گسترندگانیم (48)
وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
و از هر چیزى دو گونه [یعنى نر و ماده] آفریدیم امید که شما عبرت گیرید (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿50﴾
پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم دهنده اى آشکارم (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿51﴾
و با خدا معبودى دیگر قرار مدهید که من از جانب او هشداردهنده اى آشکارم (51)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿52﴾
بدین سان بر کسانى که پیش از آنها بودند هیچ پیامبرى نیامد جز اینکه گفتند ساحر یا دیوانه اى است (52)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند [نه] بلکه آنان مردمى سرکش بودند (53)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
پس از آنان روى بگردان که تو در خور نکوهش نیستى (54)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و پند ده که مؤمنان را پند سود بخشد (55)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند (56)
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
از آنان هیچ روزیى نمى خواهم و نمى خواهم که مرا خوراک دهند (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
خداست که خود روزى بخش نیرومند استوار است (58)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾
پس براى کسانى که ستم کردند بهره اى است از عذاب همانند بهره عذاب یاران [قبلى]شان پس [بگو] در خواستن عذاب از من شتابزدگى نکنند (59)
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿60﴾
پس واى بر کسانى که کافر شده اند از آن روزى که وعده یافته اند (60)
سوره 52: الطور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
سوگند به طور (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
و کتابى نگاشته شده (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
در طومارى گسترده (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
سوگند به آن خانه آباد [خدا] (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
سوگند به بام بلند [آسمان] (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
و آن دریاى سرشار [و افروخته] (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
که عذاب پروردگارت واقعشدنى است (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
آن را هیچ بازدارنده اى نیست (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
روزى که آسمان سخت در تب و تاب افتد (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها [جمله] به حرکت درآیند (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
پس واى بر تکذیب کنندگان در آن روز (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿12﴾
آنان که به یاوه سرگرمند (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
روزى که به سوى آتش جهنم کشیده مى شوند [چه] کشیدنى (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
[و به آنان گویند] این همان آتشى است که دروغش مى پنداشتید (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا این افسون است یا شما [درست] نمى بینید (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
به آن درآیید خواه بشکیبید یا نشکیبید به حال شما یکسان است تنها به آنچه میکردید مجازات مى یابید (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
پرهیزگاران در باغهایى و [در] ناز و نعمتند (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشته است (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
[به آنان گویند] به [پاداش] آنچه به جاى مى آوردید بخورید و بنوشید گواراتان باد (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
بر تختهایى ردیف هم تکیه زده اند و حوران درشت چشم را همسر آنان گردانده ایم (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
و کسانى که گرویده و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروى کرده اند فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد و چیزى از کار[ها]شان را نمى کاهیم هر کسى در گرو دستاورد خویش است (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
با [هر نوع] میوه و گوشتى که دلخواه آنهاست آنان را مدد [و تقویت] مى کنیم (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
در آنجا جامى از دست هم مى ربایند [و بر سرش همچشمى مى کنند] که در آن نه یاوه گویى است و نه گناه (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و براى [خدمت] آنان پسرانى است که بر گردشان همى گردند انگارى آنها مرواریدى اند که [در صدف] نهفته است (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
و برخیشان رو به برخى کنند [و] از هم پرسند (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
گویند ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ کرد (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
ما از دیرباز او را مى خواندیم که او همان نیکوکار مهربان است (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنى و نه دیوانه (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
یا مى گویند شاعرى است که انتظار مرگش را مى بریم [و چشم به راه بد زمانه بر اوییم] (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو منتظر باشید که من [نیز] با شما از منتظرانم (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
آیا پندارهایشان آنان را به این [موضعگیرى] وا مى دارد یا [نه] آنها مردمى سرکشند (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
یا مى گویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
پس اگر راست مى گویند سخنى مثل آن بیاورند (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
آیا از هیچ خلق شده اند یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
آیا آسمانها و زمین را [آنان] خلق کرده اند [نه] بلکه یقین ندارند (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنهاست یا ایشان تسلط [تام] دارند (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
آیا نردبانى دارند که بر آن [بر شوند و] بشنوند پس باید شنونده آنان برهانى آشکار بیاورد (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
آیا خدا را دختران است و شما را پسران (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
آیا از آنها مزدى مطالبه مى کنى و آنان از [تعهد اداى] تاوان گرانبارند (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
آیا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مى نویسند (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
یا مى خواهند نیرنگى بزنند و [لى] آنان که کافر شده اند خود دچار نیرنگ شده اند (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
آیا ایشان را جز خدا معبودى است منزه است خدا از آنچه [با او] شریک مى گردانند (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
و اگر پاره سنگى را در حال سقوط از آسمان ببینند مى گویند ابرى متراکم است (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
پس بگذارشان تا به آن روزى که در آن بیهوش مى افتند برسند (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
روزى که نیرنگشان به هیچوجه به کارشان نیاید و حمایت نیابند (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و در حقیقت غیر از این [مجازات] عذابى [دیگر] براى کسانى که ظلم کرده اند خواهد بود ولى بیشترشان نمى دانند [که آن عذاب چیست] (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾
و در برابر دستور پروردگارت شکیبایى پیشه کن که تو خود در حمایت مایى و هنگامى که [از خواب] بر مى خیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و [نیز] پاره اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوى او باش (49)
سوره 53: النجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مى آید (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
[که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و از سر هوس سخن نمى گوید (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
این سخن بجز وحیى که وحى مى شود نیست (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
[سروش] نیرومندى که [مسلط] درایستاد (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
در حالى که او در افق اعلى بود (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] کمان یا نزدیکتر شد (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحى کند وحى فرمود (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا در آنچه دیده است با او جدال مى کنید (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
نزدیک سدرالمنتهى (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
در همان جا که جنةالماوى است (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
آنگاه که درخت سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به راستى که [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
به من خبر دهید از لات و عزى (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و منات آن سومین دیگر (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذارى کرده اید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروى نمى کنند با آنکه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آن سرا و این سرا از آن خداست (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و بسا فرشتگانى که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کارى نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى ﴿27﴾
در حقیقت کسانى که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى نهند (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى کنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى رساند (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
پس از هر کس که از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسى که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسى که راه یافته [نیز] آگاه تر است (30)