- 1647
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت تحقیق دوره ای عبدالباسط محمد عبدالصمد 60- تحقیق دوره ای عبدالباسط
آیات 36 تا 118سوره مبارکه مومنون با ترجمه قرآنی: آقای فولادوند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿36﴾
وه چه دور است آنچه که وعده داده مى شوید (36)
إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿37﴾
جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مى میریم و زندگى مى کنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (37)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿38﴾
او جز مردى که بر خدا دروغ مى بندد نیست و ما به او اعتقاد نداریم (38)
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿39﴾
گفت پروردگارا از آن روى که مرا دروغزن خواندند یاریم کن (39)
قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿40﴾
فرمود به زودى سخت پشیمان خواهند شد (40)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿41﴾
پس فریاد [مرگبار] آنان را به حق فرو گرفت و آنها را [چون] خاشاکى که بر آب افتد گردانیدیم دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمکاران (41)
ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿42﴾
آنگاه پس از آنان نسلهاى دیگرى پدید آوردیم (42)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿43﴾
هیچ امتى نه از اجل خود پیشى مى گیرد و نه باز پس مى ماند (43)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَى کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿44﴾
باز فرستادگان خود را پیاپى روانه کردیم هر بار براى [هدایت] امتى پیامبرش آمد او را تکذیب کردند پس [ما امتهاى سرکش را] یکى پس از دیگرى آوردیم و آنها را مایه عبرت [و زبانزد مردم] گردانیدیم دور باد [از رحمت خدا] مردمى که ایمان نمى آورند (44)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿45﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم (45)
إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿46﴾
به سوى فرعون و سران [قوم] او ولى تکبر نمودند و مردمى گردنکش بودند (46)
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿47﴾
پس گفتند آیا به دو بشر که مثل خود ما هستند و طایفه آنها بندگان ما مى باشند ایمان بیاوریم (47)
فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿48﴾
در نتیجه آن دو را دروغزن خواندند پس از زمره هلاک شدگان گشتند (48)
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿49﴾
و به یقین ما به موسى کتاب [آسمانى] دادیم باشد که آنان به راه راست روند (49)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿50﴾
و پسر مریم و مادرش را نشانه اى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و [داراى] آب زلال بود جاى دادیم (50)
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿51﴾
اى پیامبران از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام مى دهید دانایم (51)
وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿52﴾
و در حقیقت این امت شماست که امتى یگانه است و من پروردگار شمایم پساز من پروا دارید (52)
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿53﴾
تا کار [دین]شان را میان خود قطعه قطعه کردند [و] دسته دسته شدند هر دسته اى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند (53)
فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ﴿54﴾
پس آنها را در ورطه گمراهیشان تا چندى واگذار (54)
أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِینَ ﴿55﴾
آیا مى پندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مى دهیم (55)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَلْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿56﴾
[از آن روى است که] مى خواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم [نه] بلکه نمى فهمند (56)
إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿57﴾
در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند (57)
وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿58﴾
و کسانى که به نشانه هاى پروردگارشان ایمان مى آورند (58)
وَالَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿59﴾
و آنان که به پروردگارشان شرک نمى آورند (59)
وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿60﴾
و کسانى که آنچه را دادند [در راه خدا] مى دهند در حالى که دلهایشان ترسان است [و مى دانند] که به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت (60)
أُولَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿61﴾
آنانند که در کارهاى نیک شتاب مى ورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت مى جویند (61)
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿62﴾
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى کنیم و نزد ما کتابى است که به حق سخن مى گوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (62)
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِنْ دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿63﴾
[نه] بلکه دلهاى آنان از این [حقیقت] در غفلت است و آنان غیر از این [گناهان] کردارهایى [دیگر] دارند که به انجام آن مبادرت مى ورزند (63)
حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿64﴾
تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم بناگاه به زارى درمى آیند (64)
لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ ﴿65﴾
امروز زارى مکنید که قطعا شما از جانب ما یارى نخواهید شد (65)
قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنْکِصُونَ ﴿66﴾
در حقیقت آیات من بر شما خوانده مى شد و شما بودید که همواره به قهقرا مى رفتید (66)
مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿67﴾
در حالى که از [پذیرفتن] آن تکبر مى ورزیدید و شب هنگام [در محافل خود] بدگویى میکردید (67)
أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿68﴾
آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیده اند یا چیزى براى آنان آمده که براى پدران پیشین آنها نیامده است (68)
أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿69﴾
یا پیامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انکار او پرداخته اند (69)
أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿70﴾
یا مى گویند او جنونى دارد [نه] بلکه [او] حق را براى ایشان آورده و[لى] بیشترشان حقیقت را خوش ندارند (70)
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِکْرِهِمْ مُعْرِضُونَ ﴿71﴾
و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى میکرد قطعا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه مى شد [نه] بلکه یادنامه شان را به آنان داده ایم ولى آنها از [پیروى] یادنامه خود رویگردانند (71)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿72﴾
یا از ایشان مزدى مطالبه مى کنى و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزى دهندگان است (72)
وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿73﴾
و در حقیقت این تویى که جدا آنها را به راه راست مى خوانى (73)
وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿74﴾
و به راستى کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه [درست] سخت منحرفند (74)
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿75﴾
و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار مى ورزند (75)
وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿76﴾
و به راستى ایشان را به عذاب گرفتار کردیم و[لى] نسبت به پروردگارشان فروتنى نکردند و به زارى درنیامدند (76)
حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿77﴾
تا وقتى که درى از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن [حال] نومید شدند (77)
وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿78﴾
و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (78)
وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿79﴾
و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوى اوست که گرد آورده خواهید شد (79)
وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿80﴾
و اوست آن کس که زنده مى کند و مى میراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمى اندیشید (80)
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿81﴾
[نه] بلکه آنان [نیز] مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (81)
قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿82﴾
گفتند آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (82)
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿83﴾
درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانه هاى پیشینیان [چیزى] نیست (83)
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِیهَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿84﴾
بگو اگر میدانید [بگویید] زمین و هر که در آن است به چه کسى تعلق دارد (84)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿85﴾
خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمى گیرید (85)
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿86﴾
بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (86)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿87﴾
خواهند گفت خدا بگو آیا پرهیزگارى نمى کنید (87)
قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿88﴾
بگو فرمانروایى هر چیزى به دست کیست و اگر میدانید [کیست آنکه] او پناه مى دهد و در پناه کسى نمى رود (88)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿89﴾
خواهند گفت خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده اید (89)
بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿90﴾
[نه] بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (90)
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿91﴾
خدا فرزندى اختیار نکرده و با او معبودى [دیگر] نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایى آنچه را آفریده [بود] باخود مى برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى دیگر تفوق مى جستند منزه است خدا از آنچه وصف مى کنند (91)
عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿92﴾
داناى نهان و آشکار و برتر است از آنچه [با او] شریک مى گردانند (92)
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿93﴾
بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى (93)
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿94﴾
پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (94)
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿95﴾
و به راستى که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده داده ایم بر تو بنمایانیم (95)
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿96﴾
بدى را به شیوه اى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مى کنند داناتریم (96)
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿97﴾
و بگو پروردگارا از وسوسه هاى شیطانها به تو پناه مى برم (97)
وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ ﴿98﴾
و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مى برم (98)
حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿99﴾
تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مى گوید پروردگارا مرا بازگردانید (99)
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿100﴾
شاید من در آنچه وانهاده ام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد (100)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ ﴿101﴾
پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمى پرسند (101)
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿102﴾
پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (102)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿103﴾
و کسانى که کفه میزان [اعمال]شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مى مانند (103)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿104﴾
آتش چهره آنها را مى سوزاند و آنان در آنجا ترشرویند (104)
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾
آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمى دادید (105)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾
مى گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم (106)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾
پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم [به بدى] برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (107)
قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾
مى فرماید [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید (108)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾
در حقیقت دسته اى از بندگان من بودند که مى گفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشاى و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانى (109)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾
و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مى خندیدید (110)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾
من [هم] امروز به [پاس] آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آرى ایشانند که رستگارانند (111)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾
مى فرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (112)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ ﴿113﴾
مى گویند یک روز یا پاره اى از یک روز ماندیم از شما گران [خود] بپرس (113)
قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾
مى فرماید جز اندکى درنگ نکردید کاش شما مى دانستید (114)
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿115﴾
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمى شوید (115)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿116﴾
پس والاست خدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه (116)
وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿117﴾
و هر کس با خدا معبود دیگرى بخواند براى آن برهانى نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش مى باشد در حقیقت کافران رستگار نمى شوند (117)
وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿118﴾
و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانى (118)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿36﴾
وه چه دور است آنچه که وعده داده مى شوید (36)
إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿37﴾
جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مى میریم و زندگى مى کنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (37)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿38﴾
او جز مردى که بر خدا دروغ مى بندد نیست و ما به او اعتقاد نداریم (38)
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿39﴾
گفت پروردگارا از آن روى که مرا دروغزن خواندند یاریم کن (39)
قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿40﴾
فرمود به زودى سخت پشیمان خواهند شد (40)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً فَبُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿41﴾
پس فریاد [مرگبار] آنان را به حق فرو گرفت و آنها را [چون] خاشاکى که بر آب افتد گردانیدیم دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمکاران (41)
ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿42﴾
آنگاه پس از آنان نسلهاى دیگرى پدید آوردیم (42)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿43﴾
هیچ امتى نه از اجل خود پیشى مى گیرد و نه باز پس مى ماند (43)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَى کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا کَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿44﴾
باز فرستادگان خود را پیاپى روانه کردیم هر بار براى [هدایت] امتى پیامبرش آمد او را تکذیب کردند پس [ما امتهاى سرکش را] یکى پس از دیگرى آوردیم و آنها را مایه عبرت [و زبانزد مردم] گردانیدیم دور باد [از رحمت خدا] مردمى که ایمان نمى آورند (44)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿45﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم (45)
إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿46﴾
به سوى فرعون و سران [قوم] او ولى تکبر نمودند و مردمى گردنکش بودند (46)
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿47﴾
پس گفتند آیا به دو بشر که مثل خود ما هستند و طایفه آنها بندگان ما مى باشند ایمان بیاوریم (47)
فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿48﴾
در نتیجه آن دو را دروغزن خواندند پس از زمره هلاک شدگان گشتند (48)
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿49﴾
و به یقین ما به موسى کتاب [آسمانى] دادیم باشد که آنان به راه راست روند (49)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿50﴾
و پسر مریم و مادرش را نشانه اى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و [داراى] آب زلال بود جاى دادیم (50)
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿51﴾
اى پیامبران از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید که من به آنچه انجام مى دهید دانایم (51)
وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿52﴾
و در حقیقت این امت شماست که امتى یگانه است و من پروردگار شمایم پساز من پروا دارید (52)
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿53﴾
تا کار [دین]شان را میان خود قطعه قطعه کردند [و] دسته دسته شدند هر دسته اى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند (53)
فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ﴿54﴾
پس آنها را در ورطه گمراهیشان تا چندى واگذار (54)
أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِینَ ﴿55﴾
آیا مى پندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مى دهیم (55)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ بَلْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿56﴾
[از آن روى است که] مى خواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم [نه] بلکه نمى فهمند (56)
إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿57﴾
در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند (57)
وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿58﴾
و کسانى که به نشانه هاى پروردگارشان ایمان مى آورند (58)
وَالَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿59﴾
و آنان که به پروردگارشان شرک نمى آورند (59)
وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿60﴾
و کسانى که آنچه را دادند [در راه خدا] مى دهند در حالى که دلهایشان ترسان است [و مى دانند] که به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت (60)
أُولَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿61﴾
آنانند که در کارهاى نیک شتاب مى ورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت مى جویند (61)
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿62﴾
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى کنیم و نزد ما کتابى است که به حق سخن مى گوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (62)
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِنْ هَذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِنْ دُونِ ذَلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿63﴾
[نه] بلکه دلهاى آنان از این [حقیقت] در غفلت است و آنان غیر از این [گناهان] کردارهایى [دیگر] دارند که به انجام آن مبادرت مى ورزند (63)
حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِمْ بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿64﴾
تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم بناگاه به زارى درمى آیند (64)
لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ إِنَّکُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ ﴿65﴾
امروز زارى مکنید که قطعا شما از جانب ما یارى نخواهید شد (65)
قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ تَنْکِصُونَ ﴿66﴾
در حقیقت آیات من بر شما خوانده مى شد و شما بودید که همواره به قهقرا مى رفتید (66)
مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿67﴾
در حالى که از [پذیرفتن] آن تکبر مى ورزیدید و شب هنگام [در محافل خود] بدگویى میکردید (67)
أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُمْ مَا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿68﴾
آیا در [عظمت] این سخن نیندیشیده اند یا چیزى براى آنان آمده که براى پدران پیشین آنها نیامده است (68)
أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْکِرُونَ ﴿69﴾
یا پیامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انکار او پرداخته اند (69)
أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿70﴾
یا مى گویند او جنونى دارد [نه] بلکه [او] حق را براى ایشان آورده و[لى] بیشترشان حقیقت را خوش ندارند (70)
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِکْرِهِمْ مُعْرِضُونَ ﴿71﴾
و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى میکرد قطعا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه مى شد [نه] بلکه یادنامه شان را به آنان داده ایم ولى آنها از [پیروى] یادنامه خود رویگردانند (71)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿72﴾
یا از ایشان مزدى مطالبه مى کنى و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزى دهندگان است (72)
وَإِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿73﴾
و در حقیقت این تویى که جدا آنها را به راه راست مى خوانى (73)
وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿74﴾
و به راستى کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه [درست] سخت منحرفند (74)
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿75﴾
و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان [وارد آمده] است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار مى ورزند (75)
وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿76﴾
و به راستى ایشان را به عذاب گرفتار کردیم و[لى] نسبت به پروردگارشان فروتنى نکردند و به زارى درنیامدند (76)
حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿77﴾
تا وقتى که درى از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن [حال] نومید شدند (77)
وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿78﴾
و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (78)
وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿79﴾
و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوى اوست که گرد آورده خواهید شد (79)
وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿80﴾
و اوست آن کس که زنده مى کند و مى میراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمى اندیشید (80)
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿81﴾
[نه] بلکه آنان [نیز] مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (81)
قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿82﴾
گفتند آیا چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (82)
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿83﴾
درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانه هاى پیشینیان [چیزى] نیست (83)
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِیهَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿84﴾
بگو اگر میدانید [بگویید] زمین و هر که در آن است به چه کسى تعلق دارد (84)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿85﴾
خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمى گیرید (85)
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿86﴾
بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (86)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿87﴾
خواهند گفت خدا بگو آیا پرهیزگارى نمى کنید (87)
قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿88﴾
بگو فرمانروایى هر چیزى به دست کیست و اگر میدانید [کیست آنکه] او پناه مى دهد و در پناه کسى نمى رود (88)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿89﴾
خواهند گفت خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده اید (89)
بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿90﴾
[نه] بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (90)
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿91﴾
خدا فرزندى اختیار نکرده و با او معبودى [دیگر] نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایى آنچه را آفریده [بود] باخود مى برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى دیگر تفوق مى جستند منزه است خدا از آنچه وصف مى کنند (91)
عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿92﴾
داناى نهان و آشکار و برتر است از آنچه [با او] شریک مى گردانند (92)
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿93﴾
بگو پروردگارا اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى (93)
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿94﴾
پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (94)
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿95﴾
و به راستى که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده داده ایم بر تو بنمایانیم (95)
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿96﴾
بدى را به شیوه اى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مى کنند داناتریم (96)
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿97﴾
و بگو پروردگارا از وسوسه هاى شیطانها به تو پناه مى برم (97)
وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ ﴿98﴾
و پروردگارا از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه مى برم (98)
حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿99﴾
تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مى گوید پروردگارا مرا بازگردانید (99)
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿100﴾
شاید من در آنچه وانهاده ام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد (100)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ ﴿101﴾
پس آنگاه که در صور دمیده شود [دیگر] میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از [حال] یکدیگر نمى پرسند (101)
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿102﴾
پس کسانى که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (102)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿103﴾
و کسانى که کفه میزان [اعمال]شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم مى مانند (103)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿104﴾
آتش چهره آنها را مى سوزاند و آنان در آنجا ترشرویند (104)
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿105﴾
آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمى دادید (105)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿106﴾
مى گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم (106)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿107﴾
پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم [به بدى] برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (107)
قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿108﴾
مى فرماید [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید (108)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿109﴾
در حقیقت دسته اى از بندگان من بودند که مى گفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشاى و به ما رحم کن [که] تو بهترین مهربانى (109)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿110﴾
و شما آنان [=مؤمنان] را به ریشخند گرفتید تا [با این کار] یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مى خندیدید (110)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿111﴾
من [هم] امروز به [پاس] آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آرى ایشانند که رستگارانند (111)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿112﴾
مى فرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (112)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ ﴿113﴾
مى گویند یک روز یا پاره اى از یک روز ماندیم از شما گران [خود] بپرس (113)
قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿114﴾
مى فرماید جز اندکى درنگ نکردید کاش شما مى دانستید (114)
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿115﴾
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمى شوید (115)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿116﴾
پس والاست خدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست [اوست] پروردگار عرش گرانمایه (116)
وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿117﴾
و هر کس با خدا معبود دیگرى بخواند براى آن برهانى نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش مى باشد در حقیقت کافران رستگار نمى شوند (117)
وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿118﴾
و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن [که] تو بهترین بخشایندگانى (118)