- 737
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عبدالله خیاط تلاوت ترتیل عبدالله خیاط (تحدیر) - جزء 27
آیات 31 تا آخر سوره مبارکه ذاریات و سوره های طور، نجم، قمر، رحمن، واقعه و حدید، با ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿31﴾
گفت اى فرشتگان کار و بار شما چیست؟ (31)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿32﴾
گفتند ما به سر وقت قومى گنهکار فرستاده شده ایم (32)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِینٍ ﴿33﴾
تا بر آنان سنگ واره اى از گل فروباریم (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿34﴾
که [هر یک] از جانب پروردگارت نشان کرده است و خاص تجاوزکاران است (34)
فَأَخْرَجْنَا مَنْ کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿35﴾
آنگاه هر کس را که از مؤمنان بود [از آنجا] بیرون بردیم (35)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿36﴾
چندانکه در آنجا جز خانه اى از آن مسلمانان، نیافتیم (36)
وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿37﴾
و در آنجا نشانه اى براى کسانى که از عذاب دردناک مىترسند، باقى نهادیم (37)
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
و در مورد موسى، آنگاه که او را با حجتى آشکار به سوى فرعون فرستادیم (38)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
سپس رو به سپاه خویش برگشت و گفت [او] جادوگر یا دیوانه است (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
سرانجام او و سپاهیانش را فروگرفتیم، سپس او را که نکوهیده بود به دریا انداختیم و [غرقه ساختیم] (40)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
و در مورد عاد، آنگاه که بر آنان بادى سترون فرستادیم (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
که هیچ چیزى که بر آن مى گذشت باقى نمى گذاشت، مگر آنکه آن را مانند خاک و خاشاک مى ساخت (42)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
و در مورد ثمود آنگاه که به آنان گفته شد که تا زمانى [معین] از زندگى برخوردار شوید (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿44﴾
سپس از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند، آنگاه صاعقه[ى مرگ] آنان را که [درمانده وار] مى نگریستند، فروگرفت (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنْتَصِرِینَ ﴿45﴾
آنگاه توان ایستادن هم نداشتند و کینستان نبودند (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و قوم نوح از آن پیش، که آنان قومى نافرمان بودند (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و آسمان را توانمندانه برافراشتیم و ما توانمندیم (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و زمین را گستراندیم چه نیکو گستراننده ایم (48)
وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
و از هر چیز گونه هایى آفریدیم باشد که پند گیرید (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿50﴾
پس در خداوند بگریزید، که من براى شما از جانب او هشدار دهنده اى آشکارم (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿51﴾
و در جنب خداوند خدایى دیگر قائل مشوید که من براى شما از جانب او هشدار دهنده اى آشکارم (51)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ﴿52﴾
بدینسان براى پیشینیان آنان هیچ پیامبرى نیامد مگر آنکه گفتند [او] جادوگر یا دیوانه است (52)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
آیا همدیگر را بدان سفارش کرده اند؟ حق این است که قومى طغیانگرند (53)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
پس، از آنان روى بگردان که تو سزاوار سرزنش نیستى (54)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و پند بده که اندرز مؤمنان را سود دهد (55)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را جز براى آنکه مرا بپرستند، نیافریده ام (56)
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
از آنان رزقى نخواسته ام و نخواسته ام که به من خوراک دهند (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
بى گمان خداوند است که روزى بخش نیرومند استوار است (58)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾
آرى براى [این] ستمکاران هم نصیبى [از عذاب] همانند نصیب یارانشان است، نباید که به شتابش از من بطلبند (59)
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿60﴾
پس واى بر کافران از آن روزشان که وعدهاش را به ایشان داده اند (60)
طور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
سوگند به [کوه] طور (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
و به کتابى نوشته (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
در ورقى سرگشاده (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
و به بیت المعمور (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
و به سقف برافراشته (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
و به دریاى سرشار [از آتش] (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
که عذاب پروردگارت واقع شدنى است (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
و برگردانى ندارد (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
روزى که آسمان به شدت درهم گردد (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها به شدت روان شود (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
آرى در چنین روزى واى بر دروغ انگاران (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿1﴾
کسانى که به ژاژخایى سرگرمند (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
روزى که به سوى آتش جهنم به شدت رانده شوند (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
[و گویند] این همان آتشى است که آن را دروغ مى انگاشتید (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا پس این جادوست، یا آنکه شما [به چشم بصیرت] نمى نگرید؟ (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
وارد آن شوید، و چه صبر کنید، چه صبر نکنید، برایتان یکسان است، فقط در برابر آنچه کرده اید جزا مى یابید (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
پرهیزگاران در بوستان ها و ناز و نعمت اند (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
از آنچه پروردگارشان به آنان ارزانى داشته است، خرمند، و [از اینکه] پروردگارشان از عذاب جهنم در امانشان داشته است (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
به خاطر آنچه کرده اید، به گوارایى بخورید و بیاشامید (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
[آنان] بر تخته اى رج زده تکیه زده اند و آنان را جفت حوریان درشت چشم گردانیم (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
و کسانى که ایمان آورده اند و زاد و رودشان در ایمان از ایشان پیروى کردهاند، زاد و رودشان را به ایشان ملحق سازیم، و چیزى از [جزاى] عملشان نکاهیم، هر انسانى در گرو کار و کردار خویش است (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
و ایشان را پى در پى از میوهها و گوشت [پرندگانى] که خوش دارند مى دهیم (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
در آنجا جامى را که نه مایه بیهوده گویى و نه گناه است، از دست هم مى گیرند (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و بر گرداگرد آنان جوانان [خدمتکار]شان مىگردند که گویى ایشان مروارید نهفته اند (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
و بعضى از آنان به بعضى دیگر به هم پرسى روى آورند (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
گویند ما پیش از این، در میان خانواده مان بیمناک بودیم (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
سپس خداوند بر ما منت نهاد [و نعمت داد] و ما را از عذاب آتشباد [جهنم] در امان داشت (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
ما پیش از این او را [به دعا و نیایش] مىخواندیم، اوست که نیکوکار مهربان است (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
پس پند ده که تو به نعمت پروردگارت نه کاهنى و نه دیوانه (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
مگر گویند شاعرى است که ما در حق او حوادث روزگار [مرگ] را انتظار مىکشیم (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو منتظر باشید که من هم همراه شما از منتظرانم (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
یا مگر خردهایشان آنان را به این امر فرمان مىدهد، یا مگر ایشان قومى طغیانگرند (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
یا گویند آن را از خود بربافته است، حق این است که ایمان نمى ورزند (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
پس اگر راستگو هستند سخنى مانند آن بیاورند (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
یا از هیچ خلق شده اند، یا آنکه خودشان خالق [خود]اند؟ (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
یا آسمانها و زمین را آفریده اند، حق این است که یقین نمى ورزند (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
یا گنجینه هاى پروردگارت نزد آنهاست، یا آنان چیرگانند؟ (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
یا نردبانى دارند که [بر آن بالا رفته] [اسرار را] با آن مىشنوند، در این صورت شنونده آنان دلیلى آشکار بیاورد (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
یا مگر او [خداوند] را دختران و شما را پسران است؟ (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
یا مگر از ایشان مزدى مىطلبى، و ایشان از تاوانى گرانبارند؟ (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
یا مگر غیب در اختیار آنان است و ایشان [هر چه خواهند] مىنویسند (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
یا مگر نیرنگى در سر دارند، ولى کافران خود نیرنگ خورده اند (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
یا مگر ایشان را خدایى غیر از خداوند است، منزه است خداوند از شریکى که می انگارند (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
و چون پاره اى از آسمان را افتاده بینند، گویند ابرى متراکم [و نعمت] است (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
پس ایشان را رها کن تا روز خاصشان را که در آن بیهوش کرده شوند، دیدار کنند (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
روزى که نیرنگشان به کار آنان نیاید و یارى نیابند (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و براى ستمکاران عذابى جز این است، ولى بیشترشان نمىدانند (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ﴿48﴾
و تا رسیدن حکم پروردگارت شکیبایى کن، که تو زیر نظر مایى، و چون [از خواب] برخاستى سپاسگزارانه پروردگارت را تسبیح گوى (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و در شب و به هنگام غائب شدن ستارگان نیز او را نیایش کن (49)
نجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ثریا چون فرو گراید (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که همسخن شما نه سرگشته است و نه گمراه شده است (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و از سر هواى نفس سخن نمىگوید (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آن جز وحیى نیست که به او فرستاده مىشود (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
[فرشته] نیرومند او را آموخته است (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
برومند است و سپس [در برابر او] در ایستاد (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
و او در افق بالا بود (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیک شد و فرود آمد (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا که [فاصله آنها به قدر] دو کمان شد یا کمتر (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنگاه به بنده او آنچه باید وحى کند، وحى کرد (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
دل او در آنچه دید ناراستى نکرد (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا شما با او درباره آنچه دیده است، مجادله مىکنید؟ (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و به راستى که بار دیگر هم او [جبرئیل] را دید (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
در نزدیکى سدرةالمنتهى (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنةالماوى هم نزدیک آن است (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
آنگاه که [درخت] سدره را چیزى که فرو پوشاند، فرو پوشاند (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
دیده[اش] کژتابى و سرپیچى نکرد (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به راستى که نشانه هاى بزرگ پروردگارش را دید (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
آیا شما لات و عزى را نگریسته اید (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و آن دیگرى منات را که سومین است (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا براى شما پسر و براى او [خداوند] دختر است؟ (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیم بندى ناعادلانه اى است (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
آنها چیزى جز نامهایى که شما و پدرانتان نامیده اید، نیست، [و] خداوند بدان حجتى فرو نفرستاده است، جز از پندار و خواسته دلها پیروى نمى کنند، و حال آنکه به راستى براى آنان از سوى پروردگارشان هدایت آمده است (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
یا مگر انسان راست هر چه آرزو کند؟ (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آرى انجام و آغاز، خداوند راست (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و چه بسیار فرشته در آسمانهاست که شفاعت آنان سودى ندارد، مگر پس از آنکه خداوند براى کسى که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى﴿27﴾
بى ایمانان به آخرتند که فرشتگان را مادینه مى نامند (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
و ایشان را به آن علمى نیست، جز از پندار پیروى نمىکنند و بىگمان پندار چیزى از حقیقت را به بار نمى آورد (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
پس از کسى که از یاد ما دل مى گرداند و جز زندگانى دنیا را نمى خواهد، روى بگردان (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این منتهاى علمشان است، بىگمان پروردگارت به کسى که از راه او گمراه شده است آگاه تر است، و همو به کسى که راه یافته است، آگاهتر است (30)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خداوند راست، تا سرانجام بد کرداران را بر وفق کار و کردارشان جزا دهد و نیکوکاران را به پاداش نیکو [بهشت] جزا دهد (31)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
کسانى که از گناهان کبیره و ناشایستی ها پرهیز مىکنند، مگر صغیره، بى گمان پروردگارت گسترده آمرزش است، او آنگاه که شما را از زمین پدید آورد، و آنگاه که جنین هایى در شکم هاى مادرانتان بودید، به شما آگاه تر است پس خودتان را پاکدامن مشمرید، او به آنکه [از ناپسند] مى پرهیزد، آگاه تر است (32)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
آیا کسى را که رویگردان شد نگریسته اى (33)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
و اندکى بخشید و باز ایستاد (34)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
آیا نزد او علم غیب است و او [حقایق را] مىبیند؟ (35)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
یا از آنچه در صحیفههاى موسى است، آگاهش نکرده اند (36)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
و [صحیفههاى] ابراهیم که عهد به جاى آورد (37)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
که هیچ بر دارندهاى بار گناه دیگرى را بر ندارد (38)
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و اینکه براى انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است (39)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
و حاصل کوشش او زودا که دیده شود (40)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿41﴾
سپس پاداش دهند او را به پاداشى هر چه وافى تر (41)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ﴿42﴾
و اینکه سرانجام [همه کار و همه چیز] با پروردگار توست (42)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و اوست که مىخنداند و مى گریاند (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و اوست که مى میراند و زنده مىدارد (44)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿45﴾
و اوست که زوج نرینه و مادینه را آفرید (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
از نطفهاى که [در رحم] فرو مىریزد (46)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و اینکه پدید آوردن نشاه آخرت با اوست (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و اوست که بىنیاز کند و سرمایه دهد (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و اوست که پروردگار شعرى است (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
و اوست که عاد نخستین را نابود کرد (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و ثمود را نیز، باقى نگذاشت (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و نیز پیش از آن قوم نوح را، که ایشان ستمکارتر و سرکش تر بودند (52)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾
و سرزمین نگونسار را واژگون کرد (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
و آن را چنانکه باید، پوشیده داشت (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
پس به کدامیک از نعمتهاى پروردگارت شک و شبهه دارى؟ (55)
هَذَا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
این هشدار دهنده اى از هشدار دهندگان نخستین است (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
[قیامت] فرارسنده، فرارسید (57)
لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
جز خداوند، براى آن آشکارکننده اى نیست (58)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
پس آیا از این سخن عجب مىکنید؟ (59)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و مى خندید و نمى گریید؟ (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
و شمایید که بازى کنانید (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
پس براى خداوند سجده برید و پرستش کنید (62)
قمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
قیامت نزدیک شد و ماه دو پاره شد (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و اگر معجزهاى بینند روى برتابند و گویند جادویى دنباله دار است (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و انکار پیشه کردند و از هوى و هوسهایشان پیروى کردند و هر کارى سرانجامى دارد (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
و به راستى براى آنان از اخبار [پیشینیان] آنچه در آن درس عبرت هست، به میان آمده است (4)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
حکمتى است رسا، و هشدارها سودى نبخشیده است (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ ﴿6﴾
پس از آنان روى بر تاب [تا] روزى که آن دعوتگر به چیزى غریب و ناشناخته دعوت کند (6)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿7﴾
در حالى که دیدگانشان را فروداشته اند، از گورها بیرون آیند، گویى که ملخ هاى پراکنده اند (7)
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
به سوى دعوتگر شتابند، و کافران گویند امروز روزى دشوار است (8)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
پیش از آنان قوم نوح انکار پیشه کردند و بنده ما را دروغزن انگاشتند و گفتند دیوانه است و رانده شد (9)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿10﴾
سپس پروردگارش را به دعا خواند که من درمانده ام [یارى کن و] انتقام [مرا] بگیر (10)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿11﴾
آنگاه درهاى آسمان را به آبى سیل آسا گشودیم (11)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و از زمین چشمههایى بر شکافتیم، سپس آب [بسیار] براى کارى که مقدر بود، به هم بر آمد (12)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
و او [نوح] را بر [کشتى] ساخته و پرداخته از تخته ها و میخ ها سوار کردیم (13)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
که زیر نظر ما روان بود، این پاداش کسى بود که به او ناسپاسى کرده بودند (14)
وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿15﴾
و به راستى آن را به عنوان مایه عبرت باقى گذاردیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (15)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود (16)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و به راستى قرآن را قابل پند گیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (17)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
[قوم] عاد تکذیب کردند، بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود (18)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿19﴾
ما بر آنان بادى سخت سرد در روزى شوم دنباله دار فرو فرستادیم (19)
تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿20﴾
که مردمان را از جا مى کند، گویى که ایشان خرمابنان ریشه کن شده اند (20)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿21﴾
بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود (21)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿22﴾
و به راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (22)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
[قوم] ثمود هشداردهندگان را دروغ زن شمرد (23)
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿24﴾
و گفتند آیا از میان خود، از انسانى تک و تنها پیروى کنیم، در آن صورت دچار گمراهى و سردرگمى خواهیم بود (24)
أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿25﴾
آیا از میان همه ما کتاب آسمانى بر او فرود آمده است، نه بلکه او دروغزن خودپسند است (25)
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿26﴾
زودا که فردا بدانند که دروغزن خودپسند کیست (26)
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿27﴾
ما فرستنده ماده شتر [معجزهآسا] براى آزمایش ایشانیم، پس منتظر ایشان باش و شکیبایى کن (27)
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿28﴾
و به آنان خبر بده که آب در میان آنان تقسیم شده است، هر یک به حص هاى از آب حاضر باشند (28)
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿29﴾
آنگاه رفیقشان را ندا دادند، سپس او دست درازى کرد و [شتر را] پى کرد (29)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿30﴾
بنگر عذاب و هشدار من چگونه بود (30)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿31﴾
ما بر آنان بانگ مرگبارى یگانه فرو فرستادیم، آنگاه مانند خار و خاشاکى شدند که از سایه بان ساز بازماند (31)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿32﴾
و به راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (32)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
قوم لوط هشداردهندگان را دروغزن شمردند (33)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿34﴾
ما بر آنان شنبادى فرو فرستادیم، مگر بر خاندان لوط که سحرگاهى نجاتشان دادیم (34)
نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ ﴿35﴾
که نعمتى از جانب ما بود، بدینسان کسى را که سپاس گزارده است، جزا دهیم (35)
وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
و به راستى [لوط] آنان را از سختگیرى ما هشدار داده بود، ولى در برابر هشدار گردنکشى مىکردند (36)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿37﴾
و به راستى از مهمانان او کام مىخواستند، پس ایشان را نابینا ساختیم [و گفتیم] پس عذاب و هشدار مرا بچشید (37)
وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ ﴿38﴾
و به راستى بامدادى پگاه عذابى پایدار آنان را فرو گرفت (38)
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿39﴾
[و گفتیم] پس عذاب و هشدار مرا بچشید (39)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿40﴾
و به راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (40)
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿41﴾
و به راستى هشداردهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند (41)
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿42﴾
آنان همه معجزات ما را دروغ شمردند، آنگاه آنان را چنان فرو گرفتیم که پیروزمند توانمند گیرد (42)
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولَئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ ﴿43﴾
آیا کافران شما از همه اینان بهترند، یا براى شما امان نامهاى است در کتابهاى آسمانى؟ (43)
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿44﴾
یا مىگویند ما همپشتیم [و] کینستان (44)
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿45﴾
زودا که آن جمع ورشکسته شود و همه پشت کنند (45)
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿46﴾
آرى قیامت موعد [اصلى] ایشان است و قیامت سهمگین تر و تلختر است (46)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿47﴾
آرى که گناهکاران در گمراهى و سردرگمى اند (47)
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿48﴾
روزى که بر چهره هایشان در آتش کشیده شوند [و گویندشان] آسیب دوزخ را بچشید (48)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ما هر چیز را به اندازه آفریده ایم (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما جز [فرمانى] یگانه نیست، مانند چشم برهم زدنى (50)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿51﴾
و به راستى همانندانتان را نابود کردیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (51)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر چیزى که انجام داده اند در نامه هاى اعمال هست (52)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
و هر خرد و بزرگى نوشته شده است (53)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
بىگمان پرهیزگاران در باغها و [جوار] جویبارها هستند (54)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿55﴾
در مقام و منزلتى راستین، نزد فرمانرواى توانا (55)
رحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الرَّحْمَنُ ﴿1﴾
خداوند رحمان (1)
عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿2﴾
قرآن را آموزش داد (2)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿3﴾
انسان را آفرید (3)
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿4﴾
به او زبان آموخت (4)
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿5﴾
خورشید و ماه، حسابى [معین] دارند (5)
وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿6﴾
و گیاه و درخت سجده مىکنند (6)
وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿7﴾
و آسمان را برافراشت و معیار و میزان مقرر داشت (7)
أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿8﴾
از بهر آنکه در ترازو از حد تجاوز مکنید (8)
وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿9﴾
و وزن را دادگرانه به کار آورید و در ترازو کمى و کاستى می اورید (9)
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿10﴾
و زمین را براى جهانیان پدید آورد (10)
فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿11﴾
در آن [همه گونه] میوه و خرماى پوشش دار هست (11)
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿12﴾
و دانه برگدار و گیاه خوشبو (12)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿13﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (13)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿14﴾
انسان را از گل خشک همچون سفال، آفرید (14)
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿15﴾
و جن را از زبانه آتش پدید آورد (15)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿16﴾
پس کدامین نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (16)
رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿17﴾
پروردگار مشرق ها و مغرب ها (17)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿18﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (18)
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿19﴾
دو دریا را که به هم مىرسند درآمیخت (19)
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ ﴿20﴾
در میان آنها برزخى است که به همدیگر تجاوز نکنند (20)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿21﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (21)
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿22﴾
از آن دو در و مرجان بیرون مى آید (22)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿23﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (23)
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿24﴾
و او راست کشتیهاى بادبان برافراشته که چون کوهها در دریا روانند (24)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿25﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (25)
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿26﴾
هر کس که بر روى آن [زمین] است فناپذیر است (26)
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿27﴾
و [سرانجام] ذات پروردگارت که شکوهمند و گرامى است، باقى مىماند (27)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿28﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (28)
یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿29﴾
هر آن کس که در آسمانها و زمین است از او درخواست [امداد] دارد، او هر روزى در کار است (29)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿32﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (30)
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿31﴾
به زودى اى ثقلان [جن و انس] به [حساب] شما مىپردازیم (31)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿32﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (32)
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿33﴾
اى گروه جن و انس اگر توانید که از گوشه و کنار آسمانها و زمین نفوذ کنید، نفوذ کنید، اما جز با نیرویى عظیم، نتوانید به درون راه برید (33)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿34﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (34)
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿35﴾
بر شما شعله اى بى دود و دودى بىشعله فرو فرستاده شود، ولى شما [هماورد نخواهید شد و] کین نخواهید ستاند (35)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿36﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (36)
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ ﴿37﴾
آنگاه که آسمان از هم بشکافد و چون گل سرخ و روغن گداخته باشد (37)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿38﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (38)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿39﴾
در آن روز از هیچ انس و جن درباره گناهش پرسشى نشود (39)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿40﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (40)
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿41﴾
گناهکاران با نشانههایشان شناخته شوند، آنگاه از موهاى پیشانى و پاهایشان گرفته [و به دوزخ افکنده] شوند (41)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿42﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (42)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿43﴾
این همان جهنمى است که گناهکاران انکارش مىکردند (43)
یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿44﴾
در میان آن و میان آب گرمى جوشان مىگردند (44)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿45﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (45)
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾
و براى کسى که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [براى حساب در حشر] هراسیده باشد، دو بوستان است (46)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿47﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (47)
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾
[درختان آن دو بوستان] شاخه در شاخه اند (48)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿49﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (49)
فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿50﴾
در آن دو [بوستان] دو چشمه هست که روانند (50)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿51﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (51)
فِیهِمَا مِنْ کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾
در آن دو [بوستان]از هر میوهاى دو گونه هست (52)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿53﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (53)
مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿54﴾
[بهشتیان] بر فرشهایى آرمیده اند که آسترهاى آنها از ابریشم ستبر است، و میوه هر دو بوستان نزدیک [و دسترس] است (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿55﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (55)
فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾
در آنها [حوریان] چشم فروهشته [قانع به همسر] هستند که پیش از آنان هیچ انسان و هیچ جنى با آنان آمیزش نکرده است (56)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿57﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (57)
کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾
گویى آنان یاقوت و مرجانند (58)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿59﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (59)
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾
آیا جزاى نیکوکارى، جز نیکوکارى است؟ (60)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿61﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (61)
وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾
و جز آن دو نیز دو بوستان است (62)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿63﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (63)
مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾
که سبز سیر سیه تاباند (64)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿65﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (65)
فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾
در آن دو، دو چشمه فواره زن هست (66)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿67﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (67)
فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾
در آن دو [درختان] میوه و خرما و انار هست (68)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿69﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (69)
فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾
در آنها دوشیزگان نیکخو و زیبا روست (70)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿71﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (71)
حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿72﴾
حوریان پردهنشین در خیمه ها (72)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿73﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (73)
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾
پیش از آنان، هیچ انسان و هیچ جنى با آنان آمیزش نکرده است (74)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿75﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (75)
مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾
تکیه زده بر بالش[هاى] سبزرنگ و بر فرش[هاى] گرانمایه نیکو (76)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿77﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (77)
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿78﴾
متبرک باد نام پروردگارت که شکوهمند و گرامى است (78)
واقعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿1﴾
چون واقعه بزرگ [قیامت] واقع شود (1)
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ ﴿2﴾
در وقوع آن دروغى نیست (2)
خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ﴿3﴾
هم فرو دارنده[ى کافران] است و هم فرادارنده[ى مؤمنان] (3)
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿4﴾
آنگاه که زمین به جنبشى سخت جنبانده شود (4)
وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿5﴾
و کوهها سخت خرد و ریز شود (5)
فَکَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ﴿6﴾
و همچون غبارى پراکنده گردد (6)
وَکُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿7﴾
و شما گروههاى سه گانهاى باشید (7)
فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿8﴾
[یکى] اصحاب یمین، و چه حال دارند اصحاب یمین (8)
وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿9﴾
و [دیگرى] اصحاب شمال، و چه حال دارند اصحاب شمال (9)
وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾
و [سومین] سابقان که پیشتازانند (10)
أُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾
اینانند که مقرباند (11)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿12﴾
در بهشت هاى پرناز و نعمت (12)
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿13﴾
گروهى بسیار از پیشینیان (13)
وَقَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ ﴿14﴾
و اندکى از واپسینان (14)
عَلَى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ ﴿15﴾
بر تختهاى گوهرنشان (15)
مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ ﴿16﴾
رودرروى هم بر آنها تکیه زده اند (16)
یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ ﴿17﴾
جاودانه جوانان بر گرد آنان مىگردند (17)
بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿18﴾
همراه با کوزهها و ابریقها و جام هایى از شراب جارى (18)
لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنْزِفُونَ ﴿19﴾
که [بهشتیان] از آن سردرد نگیرند و بد مست نشوند (19)
وَفَاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ ﴿20﴾
و میوههایى از آنچه بر مىگزینند (20)
وَلَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿21﴾
و گوشت مرغ از آنچه خوش دارند (21)
وَحُورٌ عِینٌ ﴿22﴾
و حوریان چشم درشت (22)
کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ ﴿23﴾
که همانندان مروارید نهفته اند (23)
جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿24﴾
این پاداش کارى است که کرده اند (24)
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا ﴿25﴾
در آنجا [سخنان] بیهوده و [گزاف] گناه آلود نشنوند (25)
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿26﴾
نشنوند مگر سخنى که سلام است و سلام (26)
وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ ﴿27﴾
و اصحاب یمین چه حال دارند اصحاب یمین (27)
فِی سِدْرٍ مَخْضُودٍ ﴿28﴾
در جوار درختان سدر بى خار (28)
وَطَلْحٍ مَنْضُودٍ ﴿29﴾
و موزهاى توبرتو (29)
وَظِلٍّ مَمْدُودٍ ﴿30﴾
و سایه گسترده (30)
وَمَاءٍ مَسْکُوبٍ ﴿31﴾
و آبى ریزان (31)
وَفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ ﴿32﴾
و میوه بسیار (32)
لَا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ ﴿33﴾
که نه پایانپذیر است و نه بازداشته (33)
وَفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ ﴿34﴾
و دوشیزگان گرامى (34)
إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً ﴿35﴾
ما ایشان را به ابداع آفریده ایم (35)
فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَارًا ﴿36﴾
و دوشیزهشان داشته ایم (36)
عُرُبًا أَتْرَابًا ﴿37﴾
همسر دوست و هم سن و سال (37)
لِأَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿38﴾
خاص اصحاب یمین (38)
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿39﴾
جماعتى بسیار از پیشینیان (39)
وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِینَ ﴿40﴾
و جماعتى بسیار از واپسینان (40)
وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿41﴾
و اصحاب شمال، چه حال دارند اصحاب شمال (41)
فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ ﴿42﴾
در میان آتشباد و آب جوشند (42)
وَظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ﴿43﴾
و سایهاى از دوده (43)
لَا بَارِدٍ وَلَا کَرِیمٍ ﴿44﴾
که نه خنک است و نه خوش (44)
إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ ﴿45﴾
ایشان پیش از این نازپرورده بودند (45)
وَکَانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِیمِ ﴿46﴾
بر گناه بزرگ مداومت مىکردند (46)
وَکَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿47﴾
و مىگفتند آیا چون مردیم و خاک و استخوانها[ى پوسیده] شدیم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟ (47)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿48﴾
و همچنین نیاکان ما؟ (48)
قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ ﴿49﴾
بگو که پیشینیان و واپسینان (49)
لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿50﴾
براى موعد روزى معین گرد آیند (50)
ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ ﴿51﴾
سپس شمایان اى گمراهان دروغ انگار [و اهل انکار] (51)
لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ ﴿52﴾
خورندگان از درخت زقومید (52)
فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿53﴾
و شکم انباران از آن (53)
فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ ﴿54﴾
و بر آن آب جوش آشامندگانید (54)
فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ ﴿55﴾
و مانند نوشیدن شتران عطش زده مى آشامید (55)
هَذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ ﴿56﴾
این پیشکش ایشان در روز جزاست (56)
نَحْنُ خَلَقْنَاکُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿57﴾
ما شما را آفریده ایم، پس چرا تصدیق نمىکنید؟ (57)
أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ ﴿58﴾
آیا اندیشیده اید آنچه [از منى] را که [در رحم ها] مىریزید (58)
أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿59﴾
آیا شما آن را آفریدهاید یا ما آفریننده ایم (59)
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿60﴾
ما در میان شما مرگ را مقدر داشته ایم، و ما درمانده نیستیم (60)
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَنُنْشِئَکُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿61﴾
که همانندان شما را جانشین شما گردانیم، و شما را در هیئتى که نمىدانید باز آفرینیم (61)
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ ﴿62﴾
و به راستى نشاه نخستین را شناخته اید، پس چرا پند نمىگیرید؟ (62)
أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ﴿63﴾
آیا اندیشیدهاید در آنچه مىکارید؟ (63)
أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿64﴾
آیا شما آن را مىرویانید یا ما رویاننده ایم؟ (64)
لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ ﴿65﴾
اگر خواهیم آن را خرد و ریز گردانیم و شما حسرتزده شوید (65)
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿66﴾
[و گویید] ما غرامت دیدگانیم (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿67﴾
بلکه ما بى بهرگانیم (67)
أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ﴿68﴾
آیا اندیشیدهاید به آبى که مى آشامید؟ (68)
أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ ﴿69﴾
آیا شما آن را از ابر فرو فرستاده ید یا ما فرو فرستنده ایم؟ (69)
لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ ﴿70﴾
اگر خواهیم آن را شور و تلخ گردانیم پس چرا سپاس نمىگزارید؟ (70)
أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿71﴾
آیا اندیشیده اید به آتشى که مى افروزید؟ (71)
أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ ﴿72﴾
آیا شما درختش را آفریده اید یا ما آفریننده ایم؟ (72)
نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْکِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِینَ ﴿73﴾
ما آن را پندآموزى ساخته ایم و توش هاى براى رهروان (73)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿74﴾
پس به نام پروردگارت که بزرگ است تسبیح گوى (74)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿75﴾
سوگند مىخورم به منزلگاه هاى ستارگان (75)
وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ ﴿76﴾
و آن اگر بدانید سوگندى عظیم است (76)
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿77﴾
آن قرآنى کریم است (77)
فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ﴿78﴾
در کتابى نهفته (78)
لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿79﴾
جز پاکیزگان به آن دسترس ندارند (79)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿80﴾
فرو فرستادهاى از سوى پروردگار جهانیان است (80)
أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿81﴾
آیا شما در کار این سخن سستى مىورزید؟ (81)
وَتَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ ﴿82﴾
و سپاس روزیتان را چنان کردهاید که [آن را] انکار مىکنید (82)
فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿83﴾
پس چرا چون جان به گلوگاه رسد (83)
وَأَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ ﴿84﴾
و شما در آن هنگام نظارهگرید (84)
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلَکِنْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿85﴾
و ما به آن [جان شما] از شما نزدیکتریم ولى شما به چشم بصیرت نمىنگرید (85)
فَلَوْلَا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ ﴿86﴾
پس چرا اگر شما جزا دادنى نیستید (86)
تَرْجِعُونَهَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿87﴾
اگر راست مىگویید چرا آن را باز نمىگردانید؟ (87)
فَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿88﴾
سپس آنگاه اگر از مقربان باشد (88)
فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِیمٍ ﴿89﴾
رهایش و گشایش است و بهشت پرناز و نعمت (89)
وَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿90﴾
و اما اگر از اصحاب یمین باشد (90)
فَسَلَامٌ لَکَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿91﴾
پس سلام بر تو باد از اصحاب یمین (91)
وَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ ﴿92﴾
و اما اگر از منکران گمراه باشد (92)
فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ ﴿93﴾
پیشکش [او] از آبجوشان است (93)
وَتَصْلِیَةُ جَحِیمٍ ﴿94﴾
و ورود به جهنم (94)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ ﴿95﴾
این همانا حقالیقین است (95)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿96﴾
پس به نام پروردگارت که بزرگ است، تسبیح بگوى (96)
حدید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿1﴾
آنچه در آسمانها و زمین است، خداوند را تسبیح مىگوید، و اوست پیروزمند فرزانه (1)
لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴿2﴾
او راست فرمانروایى آسمانها و زمین، که زنده مى دارد و مى میراند، و او بر هر کارى تواناست (2)
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿3﴾
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به همه چیز داناست (3)
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿4﴾
اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و سپس بر عرش استیلاء یافت، مىداند که چه چیزى وارد زمین مىشود و چه چیزى از آن بیرون مىرود، و آنچه از آسمان فرو مى آید و آنچه به آن فرا مىرود، و او هرجا که باشید با شماست، و خداوند به آنچه مىکنید بیناست (4)
لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿5﴾
فرمانروایى آسمانها و زمین او راست، و کارها به خداوند باز گردانده شود (5)
یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿6﴾
از شب مى کاهد و بر روز مى افزاید و از روز مى کاهد و بر شب مى افزاید و او به راز دلها داناست (6)
آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿7﴾
به خداوند و پیامبر او ایمان بیاورید و از آنچه شما را در آن جانشین ساخته است انفاق کنید، آرى کسانى از شما که ایمان آورده و انفاق کنند پاداش بزرگى دارند (7)
وَمَا لَکُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِیثَاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿8﴾
و شما را چه مىشود که به خداوند ایمان نمى آورید، حال آنکه پیامبر شما را دعوت مىکند که به پروردگارتان ایمان آورید، و به راستى اگر ایمان داشته باشید از شما پیمانتان را گرفته است (8)
هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿9﴾
اوست که بر بندهاش آیاتى روشنگر فرو فرستاده است تا شما را از تاریکی ها[ى جهل و کفر] به سوى نور [علم و ایمان] بازبرد، و بىگمان خداوند در حق شما رئوف مهربان است (9)
وَمَا لَکُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿10﴾
و شما را چه مىشود که در راه خدا انفاق نمىکنید، و حال آنکه میراث آسمانها و زمین از خداوند است، و از میان شما کسى که پیش از پیروزى [فتح مکه] انفاق و کارزار کرده باشد [با دیگران] برابر نیست، اینان بلندمرتبهترند از کسانى که بعد از آن انفاق و کارزار کرده اند، و همه را خداوند وعده نیکى [بهشت] داده است، و خداوند به آنچه مىکنید آگاه است (10)
مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ﴿11﴾
کیست که در راه خداوند قرض الحسنه دهد، تا برایش دوچندان سازد و براى او پاداشى ارجمند است (11)
یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿12﴾
روزى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را بینى که نورشان پیشاپیش آنان و در سمت راستشان مىشتابد، امروز بشارت شما باغ هایى است که از فرودست آن جویباران جارى است و جاودانه در آن هستید، این همانا رستگارى بزرگ است (12)
یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿13﴾
روزى که مردان منافق و زنان منافق به مؤمنان گویند به خاطر ما درنگ کنید تا از نورتان روشنى فراگیریم، گفته شود پس پشت خویش باز گردید و نورى بجویید، سپس میان آنان دیوارى زده شود که درى دارد، از درونسو در آن رحمت است و از برون سوى آن عذاب است (13)
یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلَکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿14﴾
آنان را ندا دهند که مگر ما با شما نبودیم؟ گویند چرا ولى شما خودتان را در بلا افکندید و چشم به راه [حوادث سوء براى مسلمانان] بودید و شک و شبهه ورزیدید و آرزوها شما را فریفت، تا آنکه فرمان الهى [مرگ] در رسید، و [شیطان] فریبکار شما را در حق خداوند فریب داد (14)
فَالْیَوْمَ لَا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوَاکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلَاکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿15﴾
پس امروز نه از شما و نه از کافران، بدل و بلاگردانى پذیرفته نشود، سرا و سرانجام شما آتش [دوزخ] است، او پناه شماست و چه بد سرانجامى است (15)
أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿16﴾
آیا مؤمنان را هنگام آن نرسیده است که دلهایشان به یاد خداوند، و آنچه از حق که نازل شده است، خشوع یابد، و مانند کسانى نباشند که پیشترها به آنان کتاب آسمانى داده شده است، و سپس روزگارشان دراز نمود، آنگاه دلهایشان سخت شد و بسیارى از آنان نافرمان بودند (16)
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿17﴾
بدانید که خداوند زمین را پس از پژمردنش زنده مىدارد، به راستى که آیات [خود] را براى شما به روشنى بیان کردیم، باشد که تعقل کنید (17)
إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ ﴿18﴾
بىگمان مردان صدقه بخش و زنان صدقهبخش و کسانى که در راه خدا قرضالحسنه داده اند، براى آنان دوچندان شود، و براى آنان پاداشى ارجمند است (18)
وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿19﴾
و کسانى که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده اند، اینانند که صدیقند، و شهیدان نزد پروردگارشان هستند، و اجرشان و نورشان را دارند، و کسانى که کفرورزیدهاند و آیات ما را دروغ انگاشته اند اینانند که دوزخى اند (19)
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿20﴾
بدانید که همانا زندگانى دنیا بازیچه و سرگرمى، و زیور و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و اولاد است، همانند بارانى که کشاورزان را گیاه آن خوش آید، سپس پژمرده شود و آن را زرد شده بینى، سپس خرد و ریز شود، و در آخرت هم عذابى شدید هست و هم آمرزش و خشنودى از جانب خداوند، و زندگانى دنیا جز مایه فریب نیست (20)
سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿21﴾
به سوى آمرزشى از پروردگارتان، و بهشتى که پهناى آن هم چند پهناى آسمان و زمین است و براى مؤمنان به خداوند و پیامبران او آماده شده است، بشتابید، این بخشش الهى است که به هر کس خواهد ارزان ىاش دارد، و خداوند داراى بخشش و بخشایش بیکران است (21)
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿22﴾
هیچ مصیبتى در زمین [به جسم و مال] و به جانهاى شما نرسد مگر آنکه پیش از آنکه آن را آفریده باشیم در کتابى [ثبت] است، بىگمان این امر بر خداوند آسان است (22)
لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿23﴾
تا آنکه بر آنچه از دست شما رود اندوه مخورید و بر آنچه به شما بخشد شادمانى مکنید، و خداوند هیچ متکبر فخر فروشى را دوست ندارد (23)
الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿24﴾
همان کسانى که بخل مىورزند و مردمان را نیز به بخل مىفرمایند، و هر کس روى بر تابد، [بداند که] خداوند بى نیاز ستوده است (24)
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿25﴾
به راستى که پیامبرانمان را همراه با پدیده هاى روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب آسمانى و سنجه فرو فرستادیم، تا مردم به دادگرى برخیزند، و آهن را پدید آوردیم که در آن [مایه] ستیز و صلابت است و نیز سودهایى براى مردم، تا سرانجام خداوند معلوم بدارد که چه کسى در نهان [جانب] او و پیامبرانش را یارى مىدهد، بىگمان خداوند نیرومند پیروزمند است (25)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿26﴾
و به راستى نوح و ابراهیم را به رسالت فرستادیم، و در زاد و رود آن دو، پیامبرى و کتاب آسمانى قرار دادیم، آنگاه بعضى از آنان رهیافته و بسیارى از آنان نافرمانند (26)
ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿27﴾
سپس از پى ایشان پیامبرانمان را آوردیم، و عیسى بن مریم را از پى آوردیم، و به او انجیل دادیم و در دل کسانى که از او پیروى کردند رأفت و رحمت قرار دادیم، و رهبانیتى را به صورت بدعتى در پیش گرفتند که ما آن را بر ایشان واجب نکرده بودیم، مگر آنکه در طلب خشنودى الهى آن را در پیش گرفته بودند، ولى چنانکه شایسته رعایت بود، رعایتش نکردند، آنگاه به مؤمنان آنان پاداششان را بخشیدیم و بسیارى از آنان نافرمانند (27)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿28﴾
اى مؤمنان از خداوند پروا کنید و به پیامبر او ایمان آورید، تا بهره دوچندان از رحمت خویش به شما ارزانى دارد، و براى شما نورى قرار دهد که با آن [به درستى] راه روید و شما را بیامرزد، و خداوند آمرزگار مهربان است (28)
لِئَلَّا یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلَّا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿29﴾
تا اهل کتاب بدانند که صاحب اختیار چیزى از بخشش و بخشایش الهى نیستند، و بخشش و بخشایش به دست خداوند است، به هر کس که خواهد ارزان ىاش دارد، و خداوند داراى بخشش بیکران است (29)
قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿31﴾
گفت اى فرشتگان کار و بار شما چیست؟ (31)
قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ ﴿32﴾
گفتند ما به سر وقت قومى گنهکار فرستاده شده ایم (32)
لِنُرْسِلَ عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِینٍ ﴿33﴾
تا بر آنان سنگ واره اى از گل فروباریم (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ ﴿34﴾
که [هر یک] از جانب پروردگارت نشان کرده است و خاص تجاوزکاران است (34)
فَأَخْرَجْنَا مَنْ کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿35﴾
آنگاه هر کس را که از مؤمنان بود [از آنجا] بیرون بردیم (35)
فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴿36﴾
چندانکه در آنجا جز خانه اى از آن مسلمانان، نیافتیم (36)
وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَةً لِلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ ﴿37﴾
و در آنجا نشانه اى براى کسانى که از عذاب دردناک مىترسند، باقى نهادیم (37)
وَفِی مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
و در مورد موسى، آنگاه که او را با حجتى آشکار به سوى فرعون فرستادیم (38)
فَتَوَلَّى بِرُکْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿39﴾
سپس رو به سپاه خویش برگشت و گفت [او] جادوگر یا دیوانه است (39)
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿40﴾
سرانجام او و سپاهیانش را فروگرفتیم، سپس او را که نکوهیده بود به دریا انداختیم و [غرقه ساختیم] (40)
وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿41﴾
و در مورد عاد، آنگاه که بر آنان بادى سترون فرستادیم (41)
مَا تَذَرُ مِنْ شَیْءٍ أَتَتْ عَلَیْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ کَالرَّمِیمِ ﴿42﴾
که هیچ چیزى که بر آن مى گذشت باقى نمى گذاشت، مگر آنکه آن را مانند خاک و خاشاک مى ساخت (42)
وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿43﴾
و در مورد ثمود آنگاه که به آنان گفته شد که تا زمانى [معین] از زندگى برخوردار شوید (43)
فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ یَنْظُرُونَ ﴿44﴾
سپس از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند، آنگاه صاعقه[ى مرگ] آنان را که [درمانده وار] مى نگریستند، فروگرفت (44)
فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِیَامٍ وَمَا کَانُوا مُنْتَصِرِینَ ﴿45﴾
آنگاه توان ایستادن هم نداشتند و کینستان نبودند (45)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿46﴾
و قوم نوح از آن پیش، که آنان قومى نافرمان بودند (46)
وَالسَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿47﴾
و آسمان را توانمندانه برافراشتیم و ما توانمندیم (47)
وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿48﴾
و زمین را گستراندیم چه نیکو گستراننده ایم (48)
وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ ﴿49﴾
و از هر چیز گونه هایى آفریدیم باشد که پند گیرید (49)
فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿50﴾
پس در خداوند بگریزید، که من براى شما از جانب او هشدار دهنده اى آشکارم (50)
وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿51﴾
و در جنب خداوند خدایى دیگر قائل مشوید که من براى شما از جانب او هشدار دهنده اى آشکارم (51)
کَذَلِکَ مَا أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ﴿52﴾
بدینسان براى پیشینیان آنان هیچ پیامبرى نیامد مگر آنکه گفتند [او] جادوگر یا دیوانه است (52)
أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿53﴾
آیا همدیگر را بدان سفارش کرده اند؟ حق این است که قومى طغیانگرند (53)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿54﴾
پس، از آنان روى بگردان که تو سزاوار سرزنش نیستى (54)
وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿55﴾
و پند بده که اندرز مؤمنان را سود دهد (55)
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ﴿56﴾
و جن و انس را جز براى آنکه مرا بپرستند، نیافریده ام (56)
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ ﴿57﴾
از آنان رزقى نخواسته ام و نخواسته ام که به من خوراک دهند (57)
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ ﴿58﴾
بى گمان خداوند است که روزى بخش نیرومند استوار است (58)
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا یَسْتَعْجِلُونِ ﴿59﴾
آرى براى [این] ستمکاران هم نصیبى [از عذاب] همانند نصیب یارانشان است، نباید که به شتابش از من بطلبند (59)
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ ﴿60﴾
پس واى بر کافران از آن روزشان که وعدهاش را به ایشان داده اند (60)
طور
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالطُّورِ ﴿1﴾
سوگند به [کوه] طور (1)
وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿2﴾
و به کتابى نوشته (2)
فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿3﴾
در ورقى سرگشاده (3)
وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿4﴾
و به بیت المعمور (4)
وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿5﴾
و به سقف برافراشته (5)
وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿6﴾
و به دریاى سرشار [از آتش] (6)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿7﴾
که عذاب پروردگارت واقع شدنى است (7)
مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿8﴾
و برگردانى ندارد (8)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿9﴾
روزى که آسمان به شدت درهم گردد (9)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا ﴿10﴾
و کوهها به شدت روان شود (10)
فَوَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
آرى در چنین روزى واى بر دروغ انگاران (11)
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿1﴾
کسانى که به ژاژخایى سرگرمند (12)
یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿13﴾
روزى که به سوى آتش جهنم به شدت رانده شوند (13)
هَذِهِ النَّارُ الَّتِی کُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿14﴾
[و گویند] این همان آتشى است که آن را دروغ مى انگاشتید (14)
أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿15﴾
آیا پس این جادوست، یا آنکه شما [به چشم بصیرت] نمى نگرید؟ (15)
اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿16﴾
وارد آن شوید، و چه صبر کنید، چه صبر نکنید، برایتان یکسان است، فقط در برابر آنچه کرده اید جزا مى یابید (16)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿17﴾
پرهیزگاران در بوستان ها و ناز و نعمت اند (17)
فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿18﴾
از آنچه پروردگارشان به آنان ارزانى داشته است، خرمند، و [از اینکه] پروردگارشان از عذاب جهنم در امانشان داشته است (18)
کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿19﴾
به خاطر آنچه کرده اید، به گوارایى بخورید و بیاشامید (19)
مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿20﴾
[آنان] بر تخته اى رج زده تکیه زده اند و آنان را جفت حوریان درشت چشم گردانیم (20)
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿21﴾
و کسانى که ایمان آورده اند و زاد و رودشان در ایمان از ایشان پیروى کردهاند، زاد و رودشان را به ایشان ملحق سازیم، و چیزى از [جزاى] عملشان نکاهیم، هر انسانى در گرو کار و کردار خویش است (21)
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿22﴾
و ایشان را پى در پى از میوهها و گوشت [پرندگانى] که خوش دارند مى دهیم (22)
یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لَا لَغْوٌ فِیهَا وَلَا تَأْثِیمٌ ﴿23﴾
در آنجا جامى را که نه مایه بیهوده گویى و نه گناه است، از دست هم مى گیرند (23)
وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿24﴾
و بر گرداگرد آنان جوانان [خدمتکار]شان مىگردند که گویى ایشان مروارید نهفته اند (24)
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿25﴾
و بعضى از آنان به بعضى دیگر به هم پرسى روى آورند (25)
قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿26﴾
گویند ما پیش از این، در میان خانواده مان بیمناک بودیم (26)
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿27﴾
سپس خداوند بر ما منت نهاد [و نعمت داد] و ما را از عذاب آتشباد [جهنم] در امان داشت (27)
إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿28﴾
ما پیش از این او را [به دعا و نیایش] مىخواندیم، اوست که نیکوکار مهربان است (28)
فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿29﴾
پس پند ده که تو به نعمت پروردگارت نه کاهنى و نه دیوانه (29)
أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ ﴿30﴾
مگر گویند شاعرى است که ما در حق او حوادث روزگار [مرگ] را انتظار مىکشیم (30)
قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِینَ ﴿31﴾
بگو منتظر باشید که من هم همراه شما از منتظرانم (31)
أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿32﴾
یا مگر خردهایشان آنان را به این امر فرمان مىدهد، یا مگر ایشان قومى طغیانگرند (32)
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿33﴾
یا گویند آن را از خود بربافته است، حق این است که ایمان نمى ورزند (33)
فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ ﴿34﴾
پس اگر راستگو هستند سخنى مانند آن بیاورند (34)
أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿35﴾
یا از هیچ خلق شده اند، یا آنکه خودشان خالق [خود]اند؟ (35)
أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ ﴿36﴾
یا آسمانها و زمین را آفریده اند، حق این است که یقین نمى ورزند (36)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَیْطِرُونَ ﴿37﴾
یا گنجینه هاى پروردگارت نزد آنهاست، یا آنان چیرگانند؟ (37)
أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ فَلْیَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ ﴿38﴾
یا نردبانى دارند که [بر آن بالا رفته] [اسرار را] با آن مىشنوند، در این صورت شنونده آنان دلیلى آشکار بیاورد (38)
أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿39﴾
یا مگر او [خداوند] را دختران و شما را پسران است؟ (39)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿40﴾
یا مگر از ایشان مزدى مىطلبى، و ایشان از تاوانى گرانبارند؟ (40)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ ﴿41﴾
یا مگر غیب در اختیار آنان است و ایشان [هر چه خواهند] مىنویسند (41)
أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ ﴿42﴾
یا مگر نیرنگى در سر دارند، ولى کافران خود نیرنگ خورده اند (42)
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿43﴾
یا مگر ایشان را خدایى غیر از خداوند است، منزه است خداوند از شریکى که می انگارند (43)
وَإِنْ یَرَوْا کِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا یَقُولُوا سَحَابٌ مَرْکُومٌ ﴿44﴾
و چون پاره اى از آسمان را افتاده بینند، گویند ابرى متراکم [و نعمت] است (44)
فَذَرْهُمْ حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی فِیهِ یُصْعَقُونَ ﴿45﴾
پس ایشان را رها کن تا روز خاصشان را که در آن بیهوش کرده شوند، دیدار کنند (45)
یَوْمَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ ﴿46﴾
روزى که نیرنگشان به کار آنان نیاید و یارى نیابند (46)
وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿47﴾
و براى ستمکاران عذابى جز این است، ولى بیشترشان نمىدانند (47)
وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ﴿48﴾
و تا رسیدن حکم پروردگارت شکیبایى کن، که تو زیر نظر مایى، و چون [از خواب] برخاستى سپاسگزارانه پروردگارت را تسبیح گوى (48)
وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾
و در شب و به هنگام غائب شدن ستارگان نیز او را نیایش کن (49)
نجم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾
سوگند به ثریا چون فرو گراید (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾
که همسخن شما نه سرگشته است و نه گمراه شده است (2)
وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾
و از سر هواى نفس سخن نمىگوید (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾
آن جز وحیى نیست که به او فرستاده مىشود (4)
عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾
[فرشته] نیرومند او را آموخته است (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾
برومند است و سپس [در برابر او] در ایستاد (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾
و او در افق بالا بود (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾
سپس نزدیک شد و فرود آمد (8)
فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾
تا که [فاصله آنها به قدر] دو کمان شد یا کمتر (9)
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾
آنگاه به بنده او آنچه باید وحى کند، وحى کرد (10)
مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾
دل او در آنچه دید ناراستى نکرد (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾
آیا شما با او درباره آنچه دیده است، مجادله مىکنید؟ (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾
و به راستى که بار دیگر هم او [جبرئیل] را دید (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾
در نزدیکى سدرةالمنتهى (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾
که جنةالماوى هم نزدیک آن است (15)
إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾
آنگاه که [درخت] سدره را چیزى که فرو پوشاند، فرو پوشاند (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾
دیده[اش] کژتابى و سرپیچى نکرد (17)
لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى ﴿18﴾
به راستى که نشانه هاى بزرگ پروردگارش را دید (18)
أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾
آیا شما لات و عزى را نگریسته اید (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾
و آن دیگرى منات را که سومین است (20)
أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿21﴾
آیا براى شما پسر و براى او [خداوند] دختر است؟ (21)
تِلْکَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾
در این صورت این تقسیم بندى ناعادلانه اى است (22)
إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّیْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾
آنها چیزى جز نامهایى که شما و پدرانتان نامیده اید، نیست، [و] خداوند بدان حجتى فرو نفرستاده است، جز از پندار و خواسته دلها پیروى نمى کنند، و حال آنکه به راستى براى آنان از سوى پروردگارشان هدایت آمده است (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾
یا مگر انسان راست هر چه آرزو کند؟ (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾
آرى انجام و آغاز، خداوند راست (25)
وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾
و چه بسیار فرشته در آسمانهاست که شفاعت آنان سودى ندارد، مگر پس از آنکه خداوند براى کسى که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد (26)
إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِکَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى﴿27﴾
بى ایمانان به آخرتند که فرشتگان را مادینه مى نامند (27)
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾
و ایشان را به آن علمى نیست، جز از پندار پیروى نمىکنند و بىگمان پندار چیزى از حقیقت را به بار نمى آورد (28)
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾
پس از کسى که از یاد ما دل مى گرداند و جز زندگانى دنیا را نمى خواهد، روى بگردان (29)
ذَلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾
این منتهاى علمشان است، بىگمان پروردگارت به کسى که از راه او گمراه شده است آگاه تر است، و همو به کسى که راه یافته است، آگاهتر است (30)
وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خداوند راست، تا سرانجام بد کرداران را بر وفق کار و کردارشان جزا دهد و نیکوکاران را به پاداش نیکو [بهشت] جزا دهد (31)
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾
کسانى که از گناهان کبیره و ناشایستی ها پرهیز مىکنند، مگر صغیره، بى گمان پروردگارت گسترده آمرزش است، او آنگاه که شما را از زمین پدید آورد، و آنگاه که جنین هایى در شکم هاى مادرانتان بودید، به شما آگاه تر است پس خودتان را پاکدامن مشمرید، او به آنکه [از ناپسند] مى پرهیزد، آگاه تر است (32)
أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾
آیا کسى را که رویگردان شد نگریسته اى (33)
وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَکْدَى ﴿34﴾
و اندکى بخشید و باز ایستاد (34)
أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾
آیا نزد او علم غیب است و او [حقایق را] مىبیند؟ (35)
أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾
یا از آنچه در صحیفههاى موسى است، آگاهش نکرده اند (36)
وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾
و [صحیفههاى] ابراهیم که عهد به جاى آورد (37)
أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾
که هیچ بر دارندهاى بار گناه دیگرى را بر ندارد (38)
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾
و اینکه براى انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است (39)
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾
و حاصل کوشش او زودا که دیده شود (40)
ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿41﴾
سپس پاداش دهند او را به پاداشى هر چه وافى تر (41)
وَأَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنْتَهَى ﴿42﴾
و اینکه سرانجام [همه کار و همه چیز] با پروردگار توست (42)
وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَأَبْکَى ﴿43﴾
و اوست که مىخنداند و مى گریاند (43)
وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾
و اوست که مى میراند و زنده مىدارد (44)
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ﴿45﴾
و اوست که زوج نرینه و مادینه را آفرید (45)
مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾
از نطفهاى که [در رحم] فرو مىریزد (46)
وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾
و اینکه پدید آوردن نشاه آخرت با اوست (47)
وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾
و اوست که بىنیاز کند و سرمایه دهد (48)
وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾
و اوست که پروردگار شعرى است (49)
وَأَنَّهُ أَهْلَکَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾
و اوست که عاد نخستین را نابود کرد (50)
وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾
و ثمود را نیز، باقى نگذاشت (51)
وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾
و نیز پیش از آن قوم نوح را، که ایشان ستمکارتر و سرکش تر بودند (52)
وَالْمُؤْتَفِکَةَ أَهْوَى ﴿53﴾
و سرزمین نگونسار را واژگون کرد (53)
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾
و آن را چنانکه باید، پوشیده داشت (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکَ تَتَمَارَى ﴿55﴾
پس به کدامیک از نعمتهاى پروردگارت شک و شبهه دارى؟ (55)
هَذَا نَذِیرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾
این هشدار دهنده اى از هشدار دهندگان نخستین است (56)
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿57﴾
[قیامت] فرارسنده، فرارسید (57)
لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ کَاشِفَةٌ ﴿58﴾
جز خداوند، براى آن آشکارکننده اى نیست (58)
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾
پس آیا از این سخن عجب مىکنید؟ (59)
وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ ﴿60﴾
و مى خندید و نمى گریید؟ (60)
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾
و شمایید که بازى کنانید (61)
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾
پس براى خداوند سجده برید و پرستش کنید (62)
قمر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿1﴾
قیامت نزدیک شد و ماه دو پاره شد (1)
وَإِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿2﴾
و اگر معجزهاى بینند روى برتابند و گویند جادویى دنباله دار است (2)
وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿3﴾
و انکار پیشه کردند و از هوى و هوسهایشان پیروى کردند و هر کارى سرانجامى دارد (3)
وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ ﴿4﴾
و به راستى براى آنان از اخبار [پیشینیان] آنچه در آن درس عبرت هست، به میان آمده است (4)
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿5﴾
حکمتى است رسا، و هشدارها سودى نبخشیده است (5)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ ﴿6﴾
پس از آنان روى بر تاب [تا] روزى که آن دعوتگر به چیزى غریب و ناشناخته دعوت کند (6)
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿7﴾
در حالى که دیدگانشان را فروداشته اند، از گورها بیرون آیند، گویى که ملخ هاى پراکنده اند (7)
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ ﴿8﴾
به سوى دعوتگر شتابند، و کافران گویند امروز روزى دشوار است (8)
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿9﴾
پیش از آنان قوم نوح انکار پیشه کردند و بنده ما را دروغزن انگاشتند و گفتند دیوانه است و رانده شد (9)
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿10﴾
سپس پروردگارش را به دعا خواند که من درمانده ام [یارى کن و] انتقام [مرا] بگیر (10)
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿11﴾
آنگاه درهاى آسمان را به آبى سیل آسا گشودیم (11)
وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿12﴾
و از زمین چشمههایى بر شکافتیم، سپس آب [بسیار] براى کارى که مقدر بود، به هم بر آمد (12)
وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿13﴾
و او [نوح] را بر [کشتى] ساخته و پرداخته از تخته ها و میخ ها سوار کردیم (13)
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ ﴿14﴾
که زیر نظر ما روان بود، این پاداش کسى بود که به او ناسپاسى کرده بودند (14)
وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿15﴾
و به راستى آن را به عنوان مایه عبرت باقى گذاردیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (15)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿16﴾
بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود (16)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿17﴾
و به راستى قرآن را قابل پند گیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (17)
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿18﴾
[قوم] عاد تکذیب کردند، بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود (18)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿19﴾
ما بر آنان بادى سخت سرد در روزى شوم دنباله دار فرو فرستادیم (19)
تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿20﴾
که مردمان را از جا مى کند، گویى که ایشان خرمابنان ریشه کن شده اند (20)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿21﴾
بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود (21)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿22﴾
و به راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (22)
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿23﴾
[قوم] ثمود هشداردهندگان را دروغ زن شمرد (23)
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿24﴾
و گفتند آیا از میان خود، از انسانى تک و تنها پیروى کنیم، در آن صورت دچار گمراهى و سردرگمى خواهیم بود (24)
أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿25﴾
آیا از میان همه ما کتاب آسمانى بر او فرود آمده است، نه بلکه او دروغزن خودپسند است (25)
سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿26﴾
زودا که فردا بدانند که دروغزن خودپسند کیست (26)
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿27﴾
ما فرستنده ماده شتر [معجزهآسا] براى آزمایش ایشانیم، پس منتظر ایشان باش و شکیبایى کن (27)
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿28﴾
و به آنان خبر بده که آب در میان آنان تقسیم شده است، هر یک به حص هاى از آب حاضر باشند (28)
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿29﴾
آنگاه رفیقشان را ندا دادند، سپس او دست درازى کرد و [شتر را] پى کرد (29)
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿30﴾
بنگر عذاب و هشدار من چگونه بود (30)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿31﴾
ما بر آنان بانگ مرگبارى یگانه فرو فرستادیم، آنگاه مانند خار و خاشاکى شدند که از سایه بان ساز بازماند (31)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿32﴾
و به راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (32)
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿33﴾
قوم لوط هشداردهندگان را دروغزن شمردند (33)
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّیْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿34﴾
ما بر آنان شنبادى فرو فرستادیم، مگر بر خاندان لوط که سحرگاهى نجاتشان دادیم (34)
نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا کَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ ﴿35﴾
که نعمتى از جانب ما بود، بدینسان کسى را که سپاس گزارده است، جزا دهیم (35)
وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿36﴾
و به راستى [لوط] آنان را از سختگیرى ما هشدار داده بود، ولى در برابر هشدار گردنکشى مىکردند (36)
وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿37﴾
و به راستى از مهمانان او کام مىخواستند، پس ایشان را نابینا ساختیم [و گفتیم] پس عذاب و هشدار مرا بچشید (37)
وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ ﴿38﴾
و به راستى بامدادى پگاه عذابى پایدار آنان را فرو گرفت (38)
فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿39﴾
[و گفتیم] پس عذاب و هشدار مرا بچشید (39)
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿40﴾
و به راستى قرآن را قابل پندگیرى گرداندیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (40)
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿41﴾
و به راستى هشداردهندگان به سراغ خاندان فرعون آمدند (41)
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿42﴾
آنان همه معجزات ما را دروغ شمردند، آنگاه آنان را چنان فرو گرفتیم که پیروزمند توانمند گیرد (42)
أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولَئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ ﴿43﴾
آیا کافران شما از همه اینان بهترند، یا براى شما امان نامهاى است در کتابهاى آسمانى؟ (43)
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿44﴾
یا مىگویند ما همپشتیم [و] کینستان (44)
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿45﴾
زودا که آن جمع ورشکسته شود و همه پشت کنند (45)
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿46﴾
آرى قیامت موعد [اصلى] ایشان است و قیامت سهمگین تر و تلختر است (46)
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿47﴾
آرى که گناهکاران در گمراهى و سردرگمى اند (47)
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿48﴾
روزى که بر چهره هایشان در آتش کشیده شوند [و گویندشان] آسیب دوزخ را بچشید (48)
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿49﴾
ما هر چیز را به اندازه آفریده ایم (49)
وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿50﴾
و فرمان ما جز [فرمانى] یگانه نیست، مانند چشم برهم زدنى (50)
وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ ﴿51﴾
و به راستى همانندانتان را نابود کردیم، پس آیا پندپذیرى هست؟ (51)
وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ ﴿52﴾
و هر چیزى که انجام داده اند در نامه هاى اعمال هست (52)
وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿53﴾
و هر خرد و بزرگى نوشته شده است (53)
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿54﴾
بىگمان پرهیزگاران در باغها و [جوار] جویبارها هستند (54)
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿55﴾
در مقام و منزلتى راستین، نزد فرمانرواى توانا (55)
رحمن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الرَّحْمَنُ ﴿1﴾
خداوند رحمان (1)
عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿2﴾
قرآن را آموزش داد (2)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿3﴾
انسان را آفرید (3)
عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿4﴾
به او زبان آموخت (4)
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿5﴾
خورشید و ماه، حسابى [معین] دارند (5)
وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿6﴾
و گیاه و درخت سجده مىکنند (6)
وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿7﴾
و آسمان را برافراشت و معیار و میزان مقرر داشت (7)
أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿8﴾
از بهر آنکه در ترازو از حد تجاوز مکنید (8)
وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿9﴾
و وزن را دادگرانه به کار آورید و در ترازو کمى و کاستى می اورید (9)
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿10﴾
و زمین را براى جهانیان پدید آورد (10)
فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿11﴾
در آن [همه گونه] میوه و خرماى پوشش دار هست (11)
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿12﴾
و دانه برگدار و گیاه خوشبو (12)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿13﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (13)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿14﴾
انسان را از گل خشک همچون سفال، آفرید (14)
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿15﴾
و جن را از زبانه آتش پدید آورد (15)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿16﴾
پس کدامین نعمت هاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (16)
رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿17﴾
پروردگار مشرق ها و مغرب ها (17)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿18﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (18)
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿19﴾
دو دریا را که به هم مىرسند درآمیخت (19)
بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ ﴿20﴾
در میان آنها برزخى است که به همدیگر تجاوز نکنند (20)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿21﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (21)
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿22﴾
از آن دو در و مرجان بیرون مى آید (22)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿23﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (23)
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿24﴾
و او راست کشتیهاى بادبان برافراشته که چون کوهها در دریا روانند (24)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿25﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (25)
کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿26﴾
هر کس که بر روى آن [زمین] است فناپذیر است (26)
وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿27﴾
و [سرانجام] ذات پروردگارت که شکوهمند و گرامى است، باقى مىماند (27)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿28﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (28)
یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿29﴾
هر آن کس که در آسمانها و زمین است از او درخواست [امداد] دارد، او هر روزى در کار است (29)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿32﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (30)
سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿31﴾
به زودى اى ثقلان [جن و انس] به [حساب] شما مىپردازیم (31)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿32﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (32)
یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿33﴾
اى گروه جن و انس اگر توانید که از گوشه و کنار آسمانها و زمین نفوذ کنید، نفوذ کنید، اما جز با نیرویى عظیم، نتوانید به درون راه برید (33)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿34﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (34)
یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿35﴾
بر شما شعله اى بى دود و دودى بىشعله فرو فرستاده شود، ولى شما [هماورد نخواهید شد و] کین نخواهید ستاند (35)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿36﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (36)
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ ﴿37﴾
آنگاه که آسمان از هم بشکافد و چون گل سرخ و روغن گداخته باشد (37)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿38﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (38)
فَیَوْمَئِذٍ لَا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿39﴾
در آن روز از هیچ انس و جن درباره گناهش پرسشى نشود (39)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿40﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (40)
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿41﴾
گناهکاران با نشانههایشان شناخته شوند، آنگاه از موهاى پیشانى و پاهایشان گرفته [و به دوزخ افکنده] شوند (41)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿42﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (42)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿43﴾
این همان جهنمى است که گناهکاران انکارش مىکردند (43)
یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿44﴾
در میان آن و میان آب گرمى جوشان مىگردند (44)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿45﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (45)
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿46﴾
و براى کسى که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش [براى حساب در حشر] هراسیده باشد، دو بوستان است (46)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿47﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (47)
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿48﴾
[درختان آن دو بوستان] شاخه در شاخه اند (48)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿49﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (49)
فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿50﴾
در آن دو [بوستان] دو چشمه هست که روانند (50)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿51﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (51)
فِیهِمَا مِنْ کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿52﴾
در آن دو [بوستان]از هر میوهاى دو گونه هست (52)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿53﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (53)
مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿54﴾
[بهشتیان] بر فرشهایى آرمیده اند که آسترهاى آنها از ابریشم ستبر است، و میوه هر دو بوستان نزدیک [و دسترس] است (54)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿55﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (55)
فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿56﴾
در آنها [حوریان] چشم فروهشته [قانع به همسر] هستند که پیش از آنان هیچ انسان و هیچ جنى با آنان آمیزش نکرده است (56)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿57﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (57)
کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿58﴾
گویى آنان یاقوت و مرجانند (58)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿59﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (59)
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿60﴾
آیا جزاى نیکوکارى، جز نیکوکارى است؟ (60)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿61﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (61)
وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿62﴾
و جز آن دو نیز دو بوستان است (62)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿63﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (63)
مُدْهَامَّتَانِ ﴿64﴾
که سبز سیر سیه تاباند (64)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿65﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (65)
فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿66﴾
در آن دو، دو چشمه فواره زن هست (66)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿67﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (67)
فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿68﴾
در آن دو [درختان] میوه و خرما و انار هست (68)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿69﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (69)
فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿70﴾
در آنها دوشیزگان نیکخو و زیبا روست (70)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿71﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (71)
حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿72﴾
حوریان پردهنشین در خیمه ها (72)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿73﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (73)
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿74﴾
پیش از آنان، هیچ انسان و هیچ جنى با آنان آمیزش نکرده است (74)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿75﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (75)
مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿76﴾
تکیه زده بر بالش[هاى] سبزرنگ و بر فرش[هاى] گرانمایه نیکو (76)
فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿77﴾
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مىکنید؟ (77)
تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿78﴾
متبرک باد نام پروردگارت که شکوهمند و گرامى است (78)
واقعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿1﴾
چون واقعه بزرگ [قیامت] واقع شود (1)
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ ﴿2﴾
در وقوع آن دروغى نیست (2)
خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ﴿3﴾
هم فرو دارنده[ى کافران] است و هم فرادارنده[ى مؤمنان] (3)
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿4﴾
آنگاه که زمین به جنبشى سخت جنبانده شود (4)
وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿5﴾
و کوهها سخت خرد و ریز شود (5)
فَکَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ﴿6﴾
و همچون غبارى پراکنده گردد (6)
وَکُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿7﴾
و شما گروههاى سه گانهاى باشید (7)
فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿8﴾
[یکى] اصحاب یمین، و چه حال دارند اصحاب یمین (8)
وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿9﴾
و [دیگرى] اصحاب شمال، و چه حال دارند اصحاب شمال (9)
وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿10﴾
و [سومین] سابقان که پیشتازانند (10)
أُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿11﴾
اینانند که مقرباند (11)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿12﴾
در بهشت هاى پرناز و نعمت (12)
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿13﴾
گروهى بسیار از پیشینیان (13)
وَقَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ ﴿14﴾
و اندکى از واپسینان (14)
عَلَى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ ﴿15﴾
بر تختهاى گوهرنشان (15)
مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ ﴿16﴾
رودرروى هم بر آنها تکیه زده اند (16)
یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ ﴿17﴾
جاودانه جوانان بر گرد آنان مىگردند (17)
بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿18﴾
همراه با کوزهها و ابریقها و جام هایى از شراب جارى (18)
لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنْزِفُونَ ﴿19﴾
که [بهشتیان] از آن سردرد نگیرند و بد مست نشوند (19)
وَفَاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ ﴿20﴾
و میوههایى از آنچه بر مىگزینند (20)
وَلَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿21﴾
و گوشت مرغ از آنچه خوش دارند (21)
وَحُورٌ عِینٌ ﴿22﴾
و حوریان چشم درشت (22)
کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ ﴿23﴾
که همانندان مروارید نهفته اند (23)
جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿24﴾
این پاداش کارى است که کرده اند (24)
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا ﴿25﴾
در آنجا [سخنان] بیهوده و [گزاف] گناه آلود نشنوند (25)
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿26﴾
نشنوند مگر سخنى که سلام است و سلام (26)
وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ ﴿27﴾
و اصحاب یمین چه حال دارند اصحاب یمین (27)
فِی سِدْرٍ مَخْضُودٍ ﴿28﴾
در جوار درختان سدر بى خار (28)
وَطَلْحٍ مَنْضُودٍ ﴿29﴾
و موزهاى توبرتو (29)
وَظِلٍّ مَمْدُودٍ ﴿30﴾
و سایه گسترده (30)
وَمَاءٍ مَسْکُوبٍ ﴿31﴾
و آبى ریزان (31)
وَفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ ﴿32﴾
و میوه بسیار (32)
لَا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ ﴿33﴾
که نه پایانپذیر است و نه بازداشته (33)
وَفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ ﴿34﴾
و دوشیزگان گرامى (34)
إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً ﴿35﴾
ما ایشان را به ابداع آفریده ایم (35)
فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَارًا ﴿36﴾
و دوشیزهشان داشته ایم (36)
عُرُبًا أَتْرَابًا ﴿37﴾
همسر دوست و هم سن و سال (37)
لِأَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿38﴾
خاص اصحاب یمین (38)
ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ ﴿39﴾
جماعتى بسیار از پیشینیان (39)
وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِینَ ﴿40﴾
و جماعتى بسیار از واپسینان (40)
وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿41﴾
و اصحاب شمال، چه حال دارند اصحاب شمال (41)
فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ ﴿42﴾
در میان آتشباد و آب جوشند (42)
وَظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ﴿43﴾
و سایهاى از دوده (43)
لَا بَارِدٍ وَلَا کَرِیمٍ ﴿44﴾
که نه خنک است و نه خوش (44)
إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ ﴿45﴾
ایشان پیش از این نازپرورده بودند (45)
وَکَانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِیمِ ﴿46﴾
بر گناه بزرگ مداومت مىکردند (46)
وَکَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿47﴾
و مىگفتند آیا چون مردیم و خاک و استخوانها[ى پوسیده] شدیم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟ (47)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿48﴾
و همچنین نیاکان ما؟ (48)
قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ ﴿49﴾
بگو که پیشینیان و واپسینان (49)
لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿50﴾
براى موعد روزى معین گرد آیند (50)
ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ ﴿51﴾
سپس شمایان اى گمراهان دروغ انگار [و اهل انکار] (51)
لَآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ ﴿52﴾
خورندگان از درخت زقومید (52)
فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿53﴾
و شکم انباران از آن (53)
فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ ﴿54﴾
و بر آن آب جوش آشامندگانید (54)
فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ ﴿55﴾
و مانند نوشیدن شتران عطش زده مى آشامید (55)
هَذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ ﴿56﴾
این پیشکش ایشان در روز جزاست (56)
نَحْنُ خَلَقْنَاکُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿57﴾
ما شما را آفریده ایم، پس چرا تصدیق نمىکنید؟ (57)
أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ ﴿58﴾
آیا اندیشیده اید آنچه [از منى] را که [در رحم ها] مىریزید (58)
أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿59﴾
آیا شما آن را آفریدهاید یا ما آفریننده ایم (59)
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿60﴾
ما در میان شما مرگ را مقدر داشته ایم، و ما درمانده نیستیم (60)
عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَنُنْشِئَکُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿61﴾
که همانندان شما را جانشین شما گردانیم، و شما را در هیئتى که نمىدانید باز آفرینیم (61)
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ ﴿62﴾
و به راستى نشاه نخستین را شناخته اید، پس چرا پند نمىگیرید؟ (62)
أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ﴿63﴾
آیا اندیشیدهاید در آنچه مىکارید؟ (63)
أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿64﴾
آیا شما آن را مىرویانید یا ما رویاننده ایم؟ (64)
لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ ﴿65﴾
اگر خواهیم آن را خرد و ریز گردانیم و شما حسرتزده شوید (65)
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿66﴾
[و گویید] ما غرامت دیدگانیم (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿67﴾
بلکه ما بى بهرگانیم (67)
أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ﴿68﴾
آیا اندیشیدهاید به آبى که مى آشامید؟ (68)
أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ ﴿69﴾
آیا شما آن را از ابر فرو فرستاده ید یا ما فرو فرستنده ایم؟ (69)
لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ ﴿70﴾
اگر خواهیم آن را شور و تلخ گردانیم پس چرا سپاس نمىگزارید؟ (70)
أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿71﴾
آیا اندیشیده اید به آتشى که مى افروزید؟ (71)
أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ ﴿72﴾
آیا شما درختش را آفریده اید یا ما آفریننده ایم؟ (72)
نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْکِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِینَ ﴿73﴾
ما آن را پندآموزى ساخته ایم و توش هاى براى رهروان (73)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿74﴾
پس به نام پروردگارت که بزرگ است تسبیح گوى (74)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿75﴾
سوگند مىخورم به منزلگاه هاى ستارگان (75)
وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ ﴿76﴾
و آن اگر بدانید سوگندى عظیم است (76)
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿77﴾
آن قرآنى کریم است (77)
فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ ﴿78﴾
در کتابى نهفته (78)
لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿79﴾
جز پاکیزگان به آن دسترس ندارند (79)
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿80﴾
فرو فرستادهاى از سوى پروردگار جهانیان است (80)
أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿81﴾
آیا شما در کار این سخن سستى مىورزید؟ (81)
وَتَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ ﴿82﴾
و سپاس روزیتان را چنان کردهاید که [آن را] انکار مىکنید (82)
فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿83﴾
پس چرا چون جان به گلوگاه رسد (83)
وَأَنْتُمْ حِینَئِذٍ تَنْظُرُونَ ﴿84﴾
و شما در آن هنگام نظارهگرید (84)
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلَکِنْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿85﴾
و ما به آن [جان شما] از شما نزدیکتریم ولى شما به چشم بصیرت نمىنگرید (85)
فَلَوْلَا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ ﴿86﴾
پس چرا اگر شما جزا دادنى نیستید (86)
تَرْجِعُونَهَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿87﴾
اگر راست مىگویید چرا آن را باز نمىگردانید؟ (87)
فَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿88﴾
سپس آنگاه اگر از مقربان باشد (88)
فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِیمٍ ﴿89﴾
رهایش و گشایش است و بهشت پرناز و نعمت (89)
وَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿90﴾
و اما اگر از اصحاب یمین باشد (90)
فَسَلَامٌ لَکَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿91﴾
پس سلام بر تو باد از اصحاب یمین (91)
وَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ ﴿92﴾
و اما اگر از منکران گمراه باشد (92)
فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ ﴿93﴾
پیشکش [او] از آبجوشان است (93)
وَتَصْلِیَةُ جَحِیمٍ ﴿94﴾
و ورود به جهنم (94)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ ﴿95﴾
این همانا حقالیقین است (95)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿96﴾
پس به نام پروردگارت که بزرگ است، تسبیح بگوى (96)
حدید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿1﴾
آنچه در آسمانها و زمین است، خداوند را تسبیح مىگوید، و اوست پیروزمند فرزانه (1)
لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴿2﴾
او راست فرمانروایى آسمانها و زمین، که زنده مى دارد و مى میراند، و او بر هر کارى تواناست (2)
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿3﴾
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به همه چیز داناست (3)
هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿4﴾
اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و سپس بر عرش استیلاء یافت، مىداند که چه چیزى وارد زمین مىشود و چه چیزى از آن بیرون مىرود، و آنچه از آسمان فرو مى آید و آنچه به آن فرا مىرود، و او هرجا که باشید با شماست، و خداوند به آنچه مىکنید بیناست (4)
لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿5﴾
فرمانروایى آسمانها و زمین او راست، و کارها به خداوند باز گردانده شود (5)
یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴿6﴾
از شب مى کاهد و بر روز مى افزاید و از روز مى کاهد و بر شب مى افزاید و او به راز دلها داناست (6)
آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ ﴿7﴾
به خداوند و پیامبر او ایمان بیاورید و از آنچه شما را در آن جانشین ساخته است انفاق کنید، آرى کسانى از شما که ایمان آورده و انفاق کنند پاداش بزرگى دارند (7)
وَمَا لَکُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِیثَاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿8﴾
و شما را چه مىشود که به خداوند ایمان نمى آورید، حال آنکه پیامبر شما را دعوت مىکند که به پروردگارتان ایمان آورید، و به راستى اگر ایمان داشته باشید از شما پیمانتان را گرفته است (8)
هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿9﴾
اوست که بر بندهاش آیاتى روشنگر فرو فرستاده است تا شما را از تاریکی ها[ى جهل و کفر] به سوى نور [علم و ایمان] بازبرد، و بىگمان خداوند در حق شما رئوف مهربان است (9)
وَمَا لَکُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ ﴿10﴾
و شما را چه مىشود که در راه خدا انفاق نمىکنید، و حال آنکه میراث آسمانها و زمین از خداوند است، و از میان شما کسى که پیش از پیروزى [فتح مکه] انفاق و کارزار کرده باشد [با دیگران] برابر نیست، اینان بلندمرتبهترند از کسانى که بعد از آن انفاق و کارزار کرده اند، و همه را خداوند وعده نیکى [بهشت] داده است، و خداوند به آنچه مىکنید آگاه است (10)
مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ﴿11﴾
کیست که در راه خداوند قرض الحسنه دهد، تا برایش دوچندان سازد و براى او پاداشى ارجمند است (11)
یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿12﴾
روزى که مردان مؤمن و زنان مؤمن را بینى که نورشان پیشاپیش آنان و در سمت راستشان مىشتابد، امروز بشارت شما باغ هایى است که از فرودست آن جویباران جارى است و جاودانه در آن هستید، این همانا رستگارى بزرگ است (12)
یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿13﴾
روزى که مردان منافق و زنان منافق به مؤمنان گویند به خاطر ما درنگ کنید تا از نورتان روشنى فراگیریم، گفته شود پس پشت خویش باز گردید و نورى بجویید، سپس میان آنان دیوارى زده شود که درى دارد، از درونسو در آن رحمت است و از برون سوى آن عذاب است (13)
یُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَلَکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿14﴾
آنان را ندا دهند که مگر ما با شما نبودیم؟ گویند چرا ولى شما خودتان را در بلا افکندید و چشم به راه [حوادث سوء براى مسلمانان] بودید و شک و شبهه ورزیدید و آرزوها شما را فریفت، تا آنکه فرمان الهى [مرگ] در رسید، و [شیطان] فریبکار شما را در حق خداوند فریب داد (14)
فَالْیَوْمَ لَا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوَاکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلَاکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿15﴾
پس امروز نه از شما و نه از کافران، بدل و بلاگردانى پذیرفته نشود، سرا و سرانجام شما آتش [دوزخ] است، او پناه شماست و چه بد سرانجامى است (15)
أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿16﴾
آیا مؤمنان را هنگام آن نرسیده است که دلهایشان به یاد خداوند، و آنچه از حق که نازل شده است، خشوع یابد، و مانند کسانى نباشند که پیشترها به آنان کتاب آسمانى داده شده است، و سپس روزگارشان دراز نمود، آنگاه دلهایشان سخت شد و بسیارى از آنان نافرمان بودند (16)
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ﴿17﴾
بدانید که خداوند زمین را پس از پژمردنش زنده مىدارد، به راستى که آیات [خود] را براى شما به روشنى بیان کردیم، باشد که تعقل کنید (17)
إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ ﴿18﴾
بىگمان مردان صدقه بخش و زنان صدقهبخش و کسانى که در راه خدا قرضالحسنه داده اند، براى آنان دوچندان شود، و براى آنان پاداشى ارجمند است (18)
وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿19﴾
و کسانى که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده اند، اینانند که صدیقند، و شهیدان نزد پروردگارشان هستند، و اجرشان و نورشان را دارند، و کسانى که کفرورزیدهاند و آیات ما را دروغ انگاشته اند اینانند که دوزخى اند (19)
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿20﴾
بدانید که همانا زندگانى دنیا بازیچه و سرگرمى، و زیور و فخرفروشى در میان شما و افزون طلبى در اموال و اولاد است، همانند بارانى که کشاورزان را گیاه آن خوش آید، سپس پژمرده شود و آن را زرد شده بینى، سپس خرد و ریز شود، و در آخرت هم عذابى شدید هست و هم آمرزش و خشنودى از جانب خداوند، و زندگانى دنیا جز مایه فریب نیست (20)
سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿21﴾
به سوى آمرزشى از پروردگارتان، و بهشتى که پهناى آن هم چند پهناى آسمان و زمین است و براى مؤمنان به خداوند و پیامبران او آماده شده است، بشتابید، این بخشش الهى است که به هر کس خواهد ارزان ىاش دارد، و خداوند داراى بخشش و بخشایش بیکران است (21)
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ ﴿22﴾
هیچ مصیبتى در زمین [به جسم و مال] و به جانهاى شما نرسد مگر آنکه پیش از آنکه آن را آفریده باشیم در کتابى [ثبت] است، بىگمان این امر بر خداوند آسان است (22)
لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿23﴾
تا آنکه بر آنچه از دست شما رود اندوه مخورید و بر آنچه به شما بخشد شادمانى مکنید، و خداوند هیچ متکبر فخر فروشى را دوست ندارد (23)
الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ﴿24﴾
همان کسانى که بخل مىورزند و مردمان را نیز به بخل مىفرمایند، و هر کس روى بر تابد، [بداند که] خداوند بى نیاز ستوده است (24)
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿25﴾
به راستى که پیامبرانمان را همراه با پدیده هاى روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب آسمانى و سنجه فرو فرستادیم، تا مردم به دادگرى برخیزند، و آهن را پدید آوردیم که در آن [مایه] ستیز و صلابت است و نیز سودهایى براى مردم، تا سرانجام خداوند معلوم بدارد که چه کسى در نهان [جانب] او و پیامبرانش را یارى مىدهد، بىگمان خداوند نیرومند پیروزمند است (25)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِیمَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْکِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿26﴾
و به راستى نوح و ابراهیم را به رسالت فرستادیم، و در زاد و رود آن دو، پیامبرى و کتاب آسمانى قرار دادیم، آنگاه بعضى از آنان رهیافته و بسیارى از آنان نافرمانند (26)
ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿27﴾
سپس از پى ایشان پیامبرانمان را آوردیم، و عیسى بن مریم را از پى آوردیم، و به او انجیل دادیم و در دل کسانى که از او پیروى کردند رأفت و رحمت قرار دادیم، و رهبانیتى را به صورت بدعتى در پیش گرفتند که ما آن را بر ایشان واجب نکرده بودیم، مگر آنکه در طلب خشنودى الهى آن را در پیش گرفته بودند، ولى چنانکه شایسته رعایت بود، رعایتش نکردند، آنگاه به مؤمنان آنان پاداششان را بخشیدیم و بسیارى از آنان نافرمانند (27)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَیَجْعَلْ لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿28﴾
اى مؤمنان از خداوند پروا کنید و به پیامبر او ایمان آورید، تا بهره دوچندان از رحمت خویش به شما ارزانى دارد، و براى شما نورى قرار دهد که با آن [به درستى] راه روید و شما را بیامرزد، و خداوند آمرزگار مهربان است (28)
لِئَلَّا یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلَّا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿29﴾
تا اهل کتاب بدانند که صاحب اختیار چیزى از بخشش و بخشایش الهى نیستند، و بخشش و بخشایش به دست خداوند است، به هر کس که خواهد ارزان ىاش دارد، و خداوند داراى بخشش بیکران است (29)