- 1467
- 1000
- 1000
- 1000
تلاوت ترتیل عبدالله خیاط تلاوت ترتیل عبدالله خیاط (تحدیر) - جزء 7
آیات 82 تا 120 سوره مبارکه مائده و آیات 1 تا 110 سوره مبارکه انعام، با ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ﴿82﴾
یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان [مسلمانان] مىیابى، همچنین مهربانترین مردم را نسبت به مؤمنان [مسلمانان] کسانى مىیابى که مىگویند ما مسیحى هستیم، این از آن است که در میان ایشان کشیشان و راهبانى [حقپرست] هستند و نیز از آن روى است که کبرنمىورزند (82)
وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ ﴿83﴾
و [اینان] چون آنچه به پیامبر [اسلام] نازل شده است، بشنوند، مىبینى که چشمانشان از اشک لبریز مىشود از آنکه حق را مىشناسند، [و] مىگویند پروردگارا ما ایمان آوردهایم، ما را در زمره گواهان بنویس (83)
وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ یُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِینَ ﴿84﴾
و چرا به خداوند و حق و حقیقتى که براى همه ما نازل شده است، ایمان نیاوریم و حال آنکه امید داریم که پروردگارمان ما را در زمره شایستگان درآورد (84)
فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ ﴿85﴾
و خداوند نیز به پاداش این سخن که گفتند بوستانهایى که جویباران از فرودست آن جارى است، نصیبشان مىسازد که جاودانه در آن خواهند بود و این پاداش نیکوکاران است (85)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿86﴾
و کسانى که کفرورزیدند و آیات ما را دروغ انگاشتند، دوزخىاند (86)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ﴿87﴾
اى مؤمنان چیزهاى پاک و پسندیدهاى را که خداوند بر شما روا داشته است، ناروا مشمارید، و از حد مگذرید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد (87)
وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴿88﴾
و از آنچه خداوند به شما روزى داده است و پاک و پاکیزه است بخورید و از خداوندى که به او ایمان دارید پروا داشته باشید (88)
لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿89﴾
خداوند شما را در سوگندهاى بیهوده [و بىاختیار] بازخواست نمىکند، ولى در سوگندهایى که [آگاهانه] مىخورید [و مىشکنید] مؤاخذه مىکند، کفاره [شکستن] آن اطعام ده بینواست از میانگین آنچه به خانواده خود مىخورانید، یا لباس آنان، یا آزاد کردن یک برده، و هرکس که [اینها را] نیابد، بر اوست که سه روز روزه بگیرد، این کفاره سوگندهاى شماست که مىخورید [و مىشکنید]، سوگندهاى خود را حفظ کنید، خداوند بدین گونه آیات خویش را بر شما روشن مىسازد، باشد که سپاس بگزارید (89)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿90﴾
اى مؤمنان شراب و قمار و انصاب و ازلام پلید و عمل شیطانى است، از آن پرهیز کنید باشد که رستگار شوید (90)
إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴿91﴾
همانا شیطان مىخواهد در پرداختن به شراب و قمار، بین شما دشمنى و کینه بیندازد، و شما را از یاد خداوند و از نماز بازدارد، آیا دستبردار هستید؟ (91)
وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿92﴾
و از خداوند و پیامبر اطاعت کنید و پروا داشته باشید، و اگر رویگردان شدید بدانید که وظیفه پیامبر ما پیامرسانى آشکار است (92)
لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿93﴾
بر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، چون تقوا ورزند و ایمان داشته باشند و کارهاى شایسته کنند، سپس همچنان تقوا ورزند و ایمان داشته باشند، و همواره تقوا ورزیده و نیکوکارى کنند، در آنچه در گذشته [خمر] خوردهاند، گناهى بر آنان نیست، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد (93)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَرِمَاحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَخَافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿94﴾
اى مؤمنان خداوند شما را به صیدى که در دسترس و نیزهرس شما هست، مىآزماید، تا معلوم بدارد که چه کسى در نهان از او مىترسد، و هرکس که پس از این از حد درگذرد، عذابى دردناک [درپیش] دارد (94)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیًا بَالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاکِینَ أَوْ عَدْلُ ذَلِکَ صِیَامًا لِیَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿95﴾
اى مؤمنان در حالى که محرم هستید شکار را نکشید و هرکس از شما که عمدا آن را بکشد، بر اوست که به کیفر این کار نظیر آنچه کشته است از چارپایان، که دو [داور] عادل از شما به همانندى آن حکم دهند، در حول و حوش کعبه قربانى کند، یا باید کفارهاى بدهد [که عبارت است از] طعام [شصت] بینوا یا برابر با آن [شصت روز] روزه بگیرد، تا کیفر کار [نادرست] خود را بچشد، و خداوند از گذشتهها گذشته است، ولى هرکس که بازگردد، خداوند از او انتقام مىگیرد، و خداوند پیروزمند دادستان است (95)
أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَکُمْ وَلِلسَّیَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ﴿96﴾
صید دریایى و خوردن آن براى شما حلال شده است، تا هم شما و هم کاروانیان [غیر محرم] از آن برخوردار شوید، و صید بیابانى مادام که محرم هستید، بر شما حرام است، و از خدایى که به نزد او محشور مىشوید پروا داشته باشید (96)
جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿97﴾
خداوند [زیارت] کعبه را که بیتالحرام است، و نیز ماه[هاى] حرام را و [رسم] قربانیهاى نشاندار و قربانیهاى قلادهدار، همه را مایه قوام [دین و دنیاى] مردم قرار داده است، آرى تا بدانید خداوند هر چه را که در آسمانها و زمین است مىداند و به هر چیزى آگاه است (97)
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿98﴾
بدانید که خداوند سخت کیفر و همچنین خداوند آمرزگار مهربان است (98)
مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ ﴿99﴾
جز پیامرسانى چیزى بر عهده پیامبر نیست، و خداوند آنچه آشکار مىدارید و آنچه پنهان مىدارید، مىداند (99)
قُلْ لَا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿100﴾
بگو پلید و پاک برابر نیستند ولو اینکه فراوانى پلید تو را به شگفتى اندازد، اى خردمندان از خداوند پروا کنید باشد که رستگار شوید (100)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ ﴿101﴾
اى مؤمنان از چیزهایى پرس و جو نکنید که چون بر شما آشکار شود، شما را اندوهگین کند، و اگر در زمانى که قرآن نازل مىگردد، پرس و جو کنید، [حکم و تکلیف شاق آن] بر شما آشکار مىگردد، خداوند از گذشتهها گذشته است و خدا آمرزگار مهربان است (101)
قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا کَافِرِینَ ﴿102﴾
قومى که پیش از شما بودند، نظیر آن [مساله] ها را پرسیدند، سپس به همان سبب کافر شدند (102)
مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِیرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِیلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَأَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿103﴾
خداوند نه در مورد بحیره و نه سائبه و نه وصیله، و نه حامى حکمى مقرر نداشته است، ولى کافران بر خداوند دروغ مىبندند و بیشترشان تعقل نمىکنند (103)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ﴿104﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند نازل کرده است و از پیامبر پیروى کنید، گویند آنچه نیاکانمان را بر آن یافتهایم، براى ما کافى است، حتى اگر نیاکانشان چیزى ندانسته و راهى نیافته باشند؟ (104)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴿105﴾
اى مؤمنان شما مسؤولیت [حفظ و هدایت] خودتان را دارید، چون شما راهیافته باشید، کسى که به بیراهه رفته باشد، زیانى به شما نمىرساند، بازگشت همگى شما به سوى خداوند است، آنگاه شما را از [حقیقت و نتیجه] آنچه انجام دادهاید، آگاه مىسازد (105)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَأَصَابَتْکُمْ مُصِیبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَیُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِی بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَکْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِینَ ﴿106﴾
اى مؤمنان چون یکى از شما را مرگ فرا رسد، به هنگام وصیت باید دو تن از عادلان خودتان [مسلمانان]، یا اگر در سفر دچار مصیبت مرگ شدید، دو تن از غیر خودتان [اهل کتاب] شاهد و حاضر باشند، و اگر در حق آنان شک دارید، آنان را نگاه دارید تا بعد از نماز به خداوند سوگند یاد کنند که ما آن [شهادت یا سوگند خود] را به هیچ قیمتى نمىفروشیم، اگر چه به سود خویشاوندمان باشد، و شهادت الهى را پنهان نمىکنیم، که در غیر این صورت از گناهکاران خواهیم بود (106)
فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ یَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِینَ اسْتَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْأَوْلَیَانِ فَیُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَیْنَا إِنَّا إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿107﴾
و اگر معلوم شود که آنان مرتکب گناه [خیانت] شدهاند، آنگاه دو تن از کسانى که بر آنان جفا رفته است و از نزدیکان [متوفى] هستند به جاى آنان قیام کنند، و به خداوند سوگند بخورند که شهادت ما از شهادت آن دو درستتر است و ما از حق تجاوز نمىکنیم و در غیر این صورت از ستمکاران خواهیم بود (107)
ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ یَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَیْمَانٌ بَعْدَ أَیْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿108﴾
این نزدیکتر است به آنکه شهادت چنانکه باید و شاید ادا شود، یا شاهدان بترسند که مبادا سوگندى بعد از سوگند آنان [و بر خلاف آنان] به میان آید، و از خداوند پروا کنید و گوش شنوا داشته باشید و [بدانید که] خداوند نافرمانان را هدایت نمىکند (108)
یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿109﴾
روزى [فرارسد] که خداوند پیامبران را گرد آورد و بپرسد که [امتتان] چه پاسخى به شما دادند؟ گویند ما علمى [به حقیقت امر] نداریم، تویى که داناى رازهاى نهانى (109)
إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَى وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿110﴾
چنین بود که خداوند گفت اى عیسى بن مریم نعمتم را بر خود و بر مادرت به یادآور که تو را به روحالقدس یارى دادم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى، و یاد کن که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم، و یاد کن که به اذن من از گل چیزى به هیئت پرنده مىساختى و در آن مىدمیدى و آن به اذن من پرنده [اى جاندار] مىشد و به اذن من نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مىبخشیدى و یاد کن که مردگان را به اذن من زنده [از گور] بیرون مىآوردى، و یاد کن که چون براى بنىاسرائیل معجزاتى آوردى [آسیب و آزار] آنان را از تو بازداشتم، آنگاه کفرپیشگان ایشان مىگفتند این جز جادوى آشکار نیست (110)
وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ﴿111﴾
و چنین بود که به حواریون الهام کردم که به من و پیامبرم ایمان آورید، گفتند ایمان آوردیم و گواه باش که ما فرمانبرداریم (111)
إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿112﴾
و چنین بود که حواریون گفتند اى عیسى بن مریم آیا پروردگارت مىتواند براى ما مائدهاى از آسمان نازل کند؟ گفت اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید (112)
قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿113﴾
گفتند مىخواهیم از آن بخوریم و دلهایمان آرام گیرد و بدانیم که به ما راست گفتهاى و خود از گواهان آن باشیم (113)
قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِنْکَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ﴿114﴾
عیسى بن مریم گفت بار پروردگارا براى ما مائدهاى از آسمان نازل فرما که عیدى براى امروزیان و آیندگانمان و معجزهاى از تو باشد، و به ما روزى ببخش که تو بهترین روزىدهندگانى (114)
قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیْکُمْ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿115﴾
خداوند گفت من فرو فرستنده آن بر شما هستم، ولى پس از آن اگر کسى از شما انکارورزد او را به چنان عذابى دچار مىسازم که هیچیک از جهانیان را نکرده باشم (115)
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿116﴾
و چنین بود که خداوند گفت اى عیسى بن مریم آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستید؟ گفت پاکا که تویى مرا نرسد که چیزى را که حد من و حق من نیست گفته باشم، اگر گفته بودم بىشک مىدانستى که آنچه در ذات من است مىدانى و من آنچه در ذات توست نمىدانم، تویى که داناى رازهاى نهانى (116)
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ وَکُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا مَا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿117﴾
به آنان چیزى جز آنچه به من فرمان دادهاى نگفتهام گفتهام که خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید، و مادام که در میان آنان بودم بر آنان شاهد و ناظر بودم و چون روح مرا گرفتى تو خود [ناظر و] نگاهبان آنان بودى و تو بر همه چیز شاهدى (117)
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُکَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ﴿118﴾
اگر آنان را عذاب کنى، بندگان تو هستند، و اگر از آنان درگذرى تو پیروزمند فرزانهاى (118)
قَالَ اللَّهُ هَذَا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿119﴾
خداوند فرمود امروز روزى است که راستگویان را راستى و درستىشان سود رساند، براى آنان بوستانهایى [بهشتى] است که جویباران از فرودست آن جارى است، و جاودانه در آنند و هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنان از خداوند خشنودند، و این رستگارى بزرگ است (119)
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِیهِنَّ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴿120﴾
فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آن خداوند است، و او بر هر کارى تواناست (120)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ﴿1﴾
سپاس خداوندى را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکى و روشنایى را پدید آورد، آنگاه کافران براى پروردگارشان شریک قائل مىشوند (1)
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿2﴾
او کسى است که شما را از گل آفرید، سپس [شما را در دنیا] عمرى مقرر داشت، و [براى آخرت] سر رسیدى در علم اوست، آنگاه [بعضى از شما] تردید مىورزید (2)
وَهُوَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهْرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَ ﴿3﴾
و او در آسمانها و زمین خداست، نهان و آشکاراى شما و کار و کردارتان را مىداند (3)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿4﴾
هیچ آیهاى از آیات پروردگارشان براى آنان [مشرکان] نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند (4)
فَقَدْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿5﴾
و حق را چون بر ایشان نازل شد، دروغ انگاشتند، به زودى [حقیقت] اخبار آنچه بدان استهزاء کردند، بر ایشان آشکار خواهد شد (5)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّنْ لَکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَیْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿6﴾
آیا نیندیشیدهاند که پیش از آنان چه بسیار اقوامى را که به آنان در روى زمین امکان و اقتدارى داده بودیم که به شما نداده بودیم، نابود کردیم و براى آنان بسى باران [و برکت] از آسمان نازل کردیم و چه رودها که از براى آنان جارى ساختیم، آنگاه آنان را به کیفر گناهانشان نابود کردیم و بعد از آنان قومى دیگر پدید آوردیم (6)
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿7﴾
و اگر کتابى نوشته بر کاغذ بر تو نازل مىکردیم و آنان با دستان خویش آن را لمس مىکردند، باز هم کافران مىگفتند این جز جادوى آشکارى نیست (7)
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَکًا لَقُضِیَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا یُنْظَرُونَ ﴿8﴾
و گفتند چرا فرشتهاى بر او نازل نمىشود؟ و اگر فرشتهاى نازل مىکردیم، کار به پایان رسیده بود، و دیگر مجال و مهلتى نمىیافتند (8)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِمْ مَا یَلْبِسُونَ ﴿9﴾
و اگر او [پیامبر] را فرشتهاى مىگرداندیم، آن [فرشته] را به صورت مردى در مىآوردیم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مىساختیم (9)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿10﴾
و پیش از تو پیامبرانى را که بودند استهزاء کردند، و کیفر استهزایشان بر سر ریشخندکنندگانشان فرود آمد (10)
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
بگو در زمین سیر و سفر کنید، سپس بنگرید که سرانجام دروغ انگاران چگونه بوده است (11)
قُلْ لِمَنْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿12﴾
بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ [و در پاسخ] بگو از آن خداوند است، که بر خود رحمت را مقرر داشته است، [و] در روز قیامت، که در فرارسیدن آن شکى نیست، شما را گرد مىآورد، کسانى که بر خود زیان زدهاند، ایمان نمىآورند (12)
وَلَهُ مَا سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿13﴾
و آنچه در شب و روز آرام [و تکاپو] دارد از آن اوست، و او شنواى داناست (13)
قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلَا یُطْعَمُ قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿14﴾
بگو آیا غیر از خداوند را سرور خود گیرم که آفرینشگر آسمانها و زمین است؟ و کسى است که به همگان روزى مىخوراند و خود روزى نمىخورد بگو به من فرمان داده شده است که نخستین کسى باشم که سر [به طاعت و توحید] مىنهد و [به من گفته شده است که] هرگز از مشرکان مباش (14)
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿15﴾
بگو اگر از حکم پروردگارم سرکشى کنم از عذاب روز بزرگ مىترسم (15)
مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ ﴿16﴾
هرکس که در چنین روزى [بلا] از او بگردد، به راستى [خداوند] بر او رحمت آورده است، و این رستگارى آشکارى است (16)
وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿17﴾
و اگر خداوند بلایى به تو برساند، بازدارندهاى جز خود او براى آن وجود ندارد، و اگر بخواهد خیرى به تو برساند بدان که او بر هر کارى تواناست (17)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ﴿18﴾
و او بر بندگان خود چیره است و او فرزانه آگاه است (18)
قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ﴿19﴾
بگو [و بپرس] شهادت چه کسى برتر است، بگو خدا که بین ما و شما گواه است، و این قرآن بر من وحى مىشود که بدان شما را و هر کس را که [این پیام] به او برسد، هشدار دهم، آیا شما شهادت مىدهید که خدایان دیگرى در جنب خداوند وجود دارد؟ بگو من چنین شهادتى نمىدهم، بگو همانا او خداى یگانه است، و من از شریکى که مىآورید، برى و برکنارم (19)
الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿20﴾
اهل کتاب او [پیامبر] را به همان گونه مىشناسند که فرزندانشان را مىشناسند، کسانى که بر خود زیان زدهاند ایمان نمىآورند (20)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿21﴾
و کیست ستمکارتر از کسى که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ انگارد، آرى ستمکاران [مشرکان] رستگار نمىشوند (21)
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکَاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿22﴾
و روزى که همه آنان را گرد آوریم، آنگاه به مشرکان گوییم که شرکایتان که ادعا مىکردید کجا هستند؟ (22)
ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشْرِکِینَ ﴿23﴾
آنگاه عاقبت شرک آنان جز این نیست که مىگویند سوگند به خدا، پروردگارمان که ما مشرک نبودیم (23)
انْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿24﴾
بنگر چگونه بر خود دروغ مىبندند و بر ساختههایشان بر باد رفته است (24)
وَمِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لَا یُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوکَ یُجَادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿25﴾
و از ایشان کسانى هستند که [به ظاهر] به تو گوش مىدهند، و ما بر دلهایشان پردههایى کشیدهایم که آن را درنیابند و در گوش آنان سنگینىاى نهادهایم، و اگر هر معجزهاى ببینند به آن ایمان نمىآورند، و چون به نزد تو آیند با تو مجادله مىکنند و کافران مىگویند این جز افسانههاى پیشینیان نیست (25)
وَهُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَیَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ﴿26﴾
و ایشان [دشمنان را] از او [پیامبر] دور مىدارند ولى خود نیز از او دور مىمانند، جز خود را به نابودى نمىاندازند ولى نمىدانند (26)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿27﴾
و اگر آنان را بینى که بر آتش دوزخ بداشتهاند [شگرفیها خواهى دید] و گویند کاش ما را باز مىگرداندند و دیگر آیات پروردگارمان را انکار نمىکردیم و از مؤمنان مىشدیم (27)
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا کَانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿28﴾
آرى آنچه در گذشته پنهان مىداشتند بر آنان آشکار شد و اگر باز گردانده مىشدند، بىشک به همانچه از آن نهى شده بودند، بر مىگشتند و آنان دروغگو هستند (28)
وَقَالُوا إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿29﴾
و مىگفتند حیاتى جز همین زندگى دنیویمان در کار نیست و ما برانگیختنى نیستیم (29)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿30﴾
و اگر بنگرى آنگاه که ایشان را در پیشگاه پروردگارشان نگاه داشتهاند [به آنان] گوید آیا این حق نیست؟ گویند چرا سوگند به پروردگارمان گوید پس به خاطر کفرى که مىورزیدید عذاب را بچشید (30)
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ ﴿31﴾
کسانى که لقاى الهى را دروغ انگاشتند، زیانکار شدند، و آنگاه که قیامت بناگهان فرارسد، گویند دریغ بر ما که چه بسیار غفلت و قصور کردیم، و اینان بار گناهانشان را به دوش کشند، آرى چه بد است آنچه بر دوش کشند (31)
وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿32﴾
و زندگانى دنیا جز بازیچه و سرگرمى نیست، و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمىاندیشید؟ (32)
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ﴿33﴾
نیک مىدانیم که آنچه ایشان مىگویند اندوهگینت مىکند، بدان که ایشان تو را دروغگو نمىانگارند بلکه کفرپیشگان آیات الهى را انکار مىکنند (33)
وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا کُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ ﴿34﴾
و پیامبران پیش از تو نیز دروغگو انگاشته شدند، ولى بر آن انکار و آزارى که دیدند شکیبایىورزیدند تا یارى ما به دادشان رسید، و کلمات الهى دگرگونکنندهاى ندارد و به راستى اخبار پیامبران به تو رسیده است (34)
وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿35﴾
و اگر رویگردانى آنان بر تو گران مىآید، در صورتى که مىتوانى نقبى در زمین یا نردبانى در آسمان بجویى و براى آنان معجزهاى بیاورى [چنین کن] و اگر خداوند مىخواست آنان را بر طریق هدایت فرا مىآورد، پس از نادانان مباش (35)
إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ﴿36﴾
فقط کسانى که گوش شنوا[ى حق] دارند، لبیک اجابت مىگویند، و مردگان را خداوند بر مىانگیزد، سپس [همگان] به سوى او بازگردانده مىشوند (36)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ یُنَزِّلَ آیَةً وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿37﴾
و گویند چرا بر او معجزهاى از سوى پروردگارش نازل نمىشود؟ بگو بىگمان خداوند تواناى آن هست که معجزهاى نازل کند ولى بیشتر آنان نمىدانند (37)
وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ﴿38﴾
و هیچ جنبندهاى در زمین و هیچ پرندهاى نیست که با دو بال خویش مىپرد، مگر آنکه امتهایى همانند شما هستند، ما هیچ چیز را در کتاب [لوح محفوظ] فروگذار نکردهایم، آنگاه همه به نزد پروردگارشان محشور مىگردند (38)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَنْ یَشَإِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَمَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿39﴾
و دروغانگاران آیات ما ناشنوا و گنگ و در تاریکى [سرگشته]اند، خداوند هرکس را بخواهد بیراه مىگذارد، و هرکس را بخواهد بر راه راست مىدارد (39)
قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿40﴾
بگو بیندیشید اگر عذاب الهى یا قیامت فرارسد، آیا اگر راست مىگویید کسى جز خدا را مىخوانید؟ (40)
بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ﴿41﴾
آرى تنها او را [به دعا] مىخوانید و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند و شما شریکى را که براى او قائل شدهاید، از یاد مىبرید (41)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ﴿42﴾
پیش از تو [پیامبرانى] به سوى امتها[ى پیشین] فرستادیم و آنان را به تنگدستى و ناخوشى دچار ساختیم تا زارى و خاکسارى کنند (42)
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿43﴾
پس چرا هنگامى که عذاب ما به سراغشان آمد زارى و خاکسارى نکردند؟ زیرا دلهایشان سخت شده و شیطان کار و کردارشان را در نظرشان آراسته بود (43)
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴿44﴾
آنگاه چون پند و هشدارها را فراموش کردند، درهاى نعمت را بر آنان گشودیم و چون بدانچه دریافته بودند سرمست شدند، ناگهان فرو گرفتیمشان و آنگاه بود که نومید شدند (44)
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿45﴾
و ریشه ستمکاران [مشرک] برکنده شد، و سپاس خداوند را که پروردگار جهانیان است (45)
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَکُمْ وَأَبْصَارَکُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِکُمْ مَنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُمْ بِهِ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ﴿46﴾
بگو بیندیشید اگر خداوند شنوایى و دیدگان شما را بگیرد و بر دلهایتان مهر نهد، چه خدایى غیر از خداوند آنها را به شما برمىگرداند؟ بنگر که چگونه آیات را گونهگونه بیان مىداریم، آنگاه ایشان رویگردانند (46)
قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ ﴿47﴾
بگو بیندیشید اگر عذاب الهى ناگهان [در شب] یا آشکارا [در روز] به سراغتان بیاید آیا [قومى] جز قوم ستمکار [مشرک] نابود مىشوند؟ (47)
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿48﴾
و ما پیامبران را جز مژدهآور و هشداردهنده نمىفرستیم، و کسانى که ایمان آورند و نیکوکارى کنند نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند (48)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا یَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿49﴾
و دروغانگاران آیات ما به خاطر نافرمانیشان گرفتار عذاب گردند (49)
قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَى إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ ﴿50﴾
بگو من به شما نمىگویم که خزاین الهى نزد من است، و غیب نیز نمىدانم، و به شما نمىگویم که من فرشتهاى هستم، من از هیچ چیز پیروى نمىکنم جز از آنچه به من وحى مىشود، بگو آیا نابینا و بینا برابرند، آیا نمىاندیشید؟ (50)
وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿51﴾
و کسانى را که از محشور شدن به نزد پروردگارشان اندیشناکند، به آن [قرآن] هشدار بده، در برابر او [خداوند] یاور و شفیعى ندارند باشد که پروا پیشه کنند (51)
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿52﴾
و کسانى را که پروردگارشان را بامدادان و شامگاهان [به نیایش] مىخوانند و خشنودى او را مىجویند[از خود] مران، چیزى از حساب آنان بر تو و چیزى از حساب تو بر آنان نیست که برانىشان و از ستمکاران شوى (52)
وَکَذَلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِیَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْنِنَا أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ ﴿53﴾
و این چنین بعضى از آنان را به بعضى دیگر آزمودیم، تا سرانجام بگویند آیا اینانند که خداوند از میان همه ما فقط بر آنان منت نهاده [و نعمت داده] است، آیا خداوند خود به احوال سپاسگزاران آگاهتر نیست؟ (53)
وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿54﴾
و چون کسانى که به آیات ما ایمان دارند، به نزد تو آیند، بگو سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر داشته است، هرکس از شما که از روى نادانى مرتکب کار ناشایستى شود، سپس توبه و درستکارى کند و به صلاح آید [بداند که] خداوند آمرزگار مهربان است (54)
وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ ﴿55﴾
و بدینسان آیات خود را به روشنى بیان مىداریم، تا راه و رسم گناهکاران آشکار گردد (55)
قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَکُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِینَ ﴿56﴾
بگو مرا نهى کردهاند که مبادا آنچه را به جاى خدا مىپرستید، بپرستم بگو از هوى و هوسهاى شما پیروى نمىکنم، و اگر پیروى کنم به گمراهى افتادهام و از رهیافتگان نیستم (56)
قُلْ إِنِّی عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَکَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ ﴿57﴾
بگو من حجت آشکارى از پروردگارم دارم و شما آن را دروغ مىانگارید، آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهید در اختیار من نیست، حکم جز به دست خداوند نیست، که گویاى حق و حقیقت و بهترین داوران است (57)
قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِیَ الْأَمْرُ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِینَ ﴿58﴾
بگو اگر آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهید، در اختیار من بود، بین من و شما کار یکسره مىشد و خداوند به ستمکاران آگاهتر است (58)
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿59﴾
و کلیدهاى [گنجینههاى] غیب نزد اوست و هیچکس جز او آن را نمىداند، و آنچه در خشکى و دریاست مىداند و هیچ برگى [از درخت] نمىافتد مگر آنکه آن را مىداند، و هیچ دانهاى در تاریکیهاى [توبرتوى] زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر آنکه در کتاب مبینى [مسطور] است (59)
وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿60﴾
و او کسى است که روح شما را در شب [به هنگام خواب] مىگیرد و مىداند که در روز چه کردهاید، سپس در آن شما را [از خواب] بر مىانگیزد تا مهلت معینى سرآید، آنگاه بازگشت شما به سوى اوست و آنگاه شما را از [حقیقت] کار و کردارتان آگاه مىگرداند (60)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا یُفَرِّطُونَ ﴿61﴾
و او بر بندگان خود چیره است و بر شما نگهبانانى مىفرستد، و چون مرگ یکى از شما فرارسد، فرشتگان ما روح او را مىگیرند و فروگذار نمىکنند (61)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُکْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ﴿62﴾
آنگاه به سوى خداوند، که سرور راستینشان است، بازگردانده مىشوند، بدانید که حکم او راست و او سریعترین حسابرسان است (62)
قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿63﴾
بگو چه کسى شما را از تاریکیها [و شداید] خشکى و دریا مىرهاند، [زمانى] که او را به زارى و پنهانى مىخوانید [و مىگویید] اگر ما را از این [مهلکه] نجات داد، بىگمان از سپاسگزاران خواهیم شد (63)
قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ ﴿64﴾
بگو خداوند شما را از آن نجات مىدهد و نیز از هر گرفتارى، و باز شما شرک مىورزید (64)
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ ﴿65﴾
بگو او تواناست به اینکه به شما عذابى از فراز یا فرودتان برانگیزد یا شما را گرفتار اختلاف کلمه کند و به بعضى از شما شر و بلاى بعضى دیگر را بچشاند، بنگر چگونه آیات را گونهگون بیان مىداریم تاایشان دریابند (65)
وَکَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ ﴿66﴾
و قوم تو آن را دروغ انگاشتند و حال آنکه آن حق است، بگو من نگهبان شما نیستم (66)
لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿67﴾
هر خبرى سرانجامى دارد، و به زودى خواهید دانست (67)
وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿68﴾
و چون کسانى را که در آیات ما کندوکاو مىکنند دیدى از آنان روى بگردان تا به سخنى غیر از آن بپردازند و اگر شیطان تو را به فراموشى انداخت، بعد از آنکه به یاد آوردى با قوم ستمکار [مشرک] منشین (68)
وَمَا عَلَى الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ وَلَکِنْ ذِکْرَى لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿69﴾
و از حساب آنان چیزى بر عهده پرهیزگاران نیست، ولى این یادآورى است، تا پروا پیشه کنند (69)
وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لَا یُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِمَا کَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ﴿70﴾
و کسانى را که دینشان را [چون] بازى و سرگرمى گرفتهاند و زندگانى دنیا فریبشان داده است، رها کن و به آن پند بده، تا مبادا کسى به سبب کار و کردارش به مهلکه افتد، که او را در برابر خداوند نه یاورى هست و نه شفیعى، و اگر هر فدیهاى بدهد، از او پذیرفته نمىشود، اینان کسانى هستند که به سبب کار و کردارشان به مهلکه افتادهاند، و به خاطر کفرى که ورزیدهاند، نوشابهاى از آب گرم و عذابى دردناک [در پیش] دارند (70)
قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿71﴾
بگو آیا به جاى خداوند چیزى را بپرستیم که نه سودى به ما مىرساند و نه زیانى، و آیا بعد از آنکه خداوند هدایتمان کرد از عقیده خود بازگردیم، همانند کسى که شیطان راهش را زده باشد، که در بیابان [سرگشته و] حیران ماند و یارانى داشته باشد که او را به هدایت بخوانند [و به او گویند] به سوى ما بیا، بگو بىگمان هدایت، بخوانند [و به او گویند] به سوى ما بیا، بگو بىگمان هدایت، همان هدایت الهى است، و به ما فرمان داده شده است که در برابر پروردگار جهانیان تسلیم باشیم (71)
وَأَنْ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿72﴾
و اینکه نماز را برپا دارید و از او پروا کنید و اوست که به نزد او محشور مىشوید (72)
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ﴿73﴾
و اوست که آسمانها و زمین را به حق آفرید و روزى که بگوید موجود شو، بىدرنگ موجود شود، سخن او حق است، و روزى که در صور دمیده شود، فرمانروایى از آن اوست، اوست که داناى پنهان و پیداست، و اوست که فرزانه آگاه است (73)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿74﴾
و چنین بود که ابراهیم به پدرش آزر گفت آیا بتان را به خدایى مىگیرى؟ من تو و قومت را در گمراهى آشکار مىبینم (74)
وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ ﴿75﴾
و بدینسان ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم مىنمایانیم تا از اصحاب یقین گردد (75)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ ﴿76﴾
زمانى که شب بر او پرده انداخت، ستارهاى دید و گفت این پروردگار من است، آنگاه چون افول کرد، گفت افولکنندگان را دوست ندارم (76)
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ ﴿77﴾
آنگاه چون ماه را تابان دید، گفت این پروردگار من است، و چون افول کرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمایى نکند بىگمان از گمراهان خواهم شد (77)
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ ﴿78﴾
آنگاه چون خورشید را تابان دید گفت این پروردگار من است، این بزرگتر است، و چون افول کرد گفت اى قوم من، من از شرکى که مىورزید، برى و برکنارم (78)
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿79﴾
من پاکدینانه روى دل مىنهم به سوى کسى که آسمانها و زمین را آفریده است، و من از مشرکان نیستم (79)
وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّی فِی اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ رَبِّی شَیْئًا وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ﴿80﴾
و قوم او با او محاجه مىکردند، او به ایشان گفت آیا درباره خداوند با من محاجه مىکنید، و حال آنکه مرا به راه راست هدایت کرده است و از [شر] شرک شما نمىترسم مگر آنکه پروردگارم چیزى [و خوف و خطرى برایم] خواسته باشد، پروردگار من بر همه چیز احاطه علمى دارد، آیا پند نمىگیرید؟ (80)
وَکَیْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَکْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴿81﴾
و چگونه از آنچه [براى خدا] شریک مىآورید، بترسم در حالى که شما از اینکه براى خداوند شریک آوردهاید، و هیچ حجتى در این باره به دست شما نداده است، نمىترسید، پس اگر مىدانید کدامیک از دو گروه سزاوارتر به امن [و امان] است؟ (81)
الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴿82﴾
کسانى که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به شرک نیالودهاند، آنانند که امن [و امان] دارند و آنانند که رهیافتهاند (82)
وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿83﴾
و این حجت ماست که به ابراهیم در برابر قومش بخشیدیم، درجات هرکس را که بخواهیم فرا مىبریم، بىگمان پروردگار تو فرزانه داناست (83)
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿84﴾
و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را هدایت کردیم، و نیز پیش از آن نوح را راه نمودیم و داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را که از زاد و رود او بودند، و بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (84)
وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿85﴾
و نیز زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را، که همگى از شایستگان بودند (85)
وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا وَکُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿86﴾
و نیز اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را و همگیشان را بر جهانیان برترى دادیم (86)
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿87﴾
و برخى از پدرانشان و فرزندانشان و برادرانشان را، و آنان را برگزیدیم و به راهى راست هدایت کردیم (87)
ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿88﴾
این هدایت الهى است که هرکس از بندگانش را که بخواهد به آن راه مىنماید، و اگر شرک ورزیده بودند، اعمالشان تباه شده بود (88)
أُولَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَیْسُوا بِهَا بِکَافِرِینَ ﴿89﴾
اینان کسانى هستند که بدیشان کتاب و حکمت و نبوت بخشیدیم، اگر اینان [معاصران پیامبر] به آن [شریعت الهى] کفرورزند، قومى را بر آن گماریم که به آن کافر نباشند (89)
أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ ﴿90﴾
اینان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتداء کن، بگو براى آن از شما مزدى نمىطلبم، این جز پندآموزى براى جهانیان نیست (90)
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُکُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ ﴿91﴾
و خداوند را چنانکه سزاوار ارج اوست، ارج نگذاشتند چرا که گفتند خداوند هیچ چیز بر هیچ بشرى نازل نکرده است، بگو کتابى را که موسى آورد و روشنگر و رهنمودى براى مردم بود و آن را بر کاغذها نوشته بودید و [بعضى را] آشکار و بسیارى از آن را پنهان مىدارید چه کسى نازل کرده است؟ و آنچه شما و پدرانتان نمىدانستید به شما در آموختهاند، بگو خدا [آن را نازل کرده است]، سپس آنان را در کند و کاوشان رها کن که بازى کنند (91)
وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿92﴾
و این کتابى است مبارک که فرو فرستادهایم، و همخوان با کتابى است که پیشاپیش آن است، تا [مردم] مکه و پیرامونیان آن را هشدار دهى و مؤمنان به آخرت، به آن ایمان مىآورند و آنان مواظبت بر نمازهاى خویش دارند (92)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِکَةُ بَاسِطُو أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنْتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ ﴿93﴾
و کیست ستمکارتر از کسى که بر خداوند دروغ بندد، یا بگوید بر من وحى شده است و چیزى بر او وحى نشده باشد، و کسى که گوید به زودى نظیر آنچه خداوند نازل کرده است، نازل مىکنم، و اگر بنگرى که ستمکاران [مشرکان] در سکرات مرگاند و فرشتگان [بر آنان] دست گشودهاند که جانهایتان را تسلیم کنید، امروز به سبب آنچه به ناحق به خداوند نسبت مىدادید و در برابر آیات او کبر مىورزیدید، به کیفر عذاب خوارکننده مىرسید (93)
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنْکُمْ مَا کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ﴿94﴾
و به نزد ما یکه و تنها آمدهاید، چنانکه نخستین بار نیز شما را همینگونه آفریده بودیم، و آنچه از ناز و نعمت که به شما بخشیده بودیم در پس پشت خود رها کردهاید و شفیعانتان را که گمان مىکردید با [خدا در عبادت] شما شریک هستند، همراه شما نمىبینیم، پیوند بین شما گسسته شد و آنچه [شریک و شفیع] مىانگاشتید، بر باد رفت (94)
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ ﴿95﴾
خداوند شکافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده بیرون مىآورد و بیرون آورنده مرده از زنده است، چنین است خداى شما، چگونه به بیراهه مىروید؟ (95)
فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿96﴾
[هموست که] شکافنده صبح است و شب را آرامبخش گردانده است، و خورشید و ماه را شمارى مقرر داشته است، تقدیر [خداوند] پیروزمند دانا چنین است (96)
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿97﴾
و هموست که ستارگان را براى شما آفرید تا در تاریکیهاى خشکى و دریا راه خود را پیدا کنید، به راستى که آیات [خود] را براى اهل معرفت به روشنى بیان کردهایم (97)
وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ ﴿98﴾
و اوست که شما را از تن یگانهاى پدید آورد و آنگاه [شما را] قرارگاه و ودیعت گاهى است، به راستى که آیات [خود] را براى قومى که درمىیابند به روشنى بیان کردهایم (98)
وَهُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاکِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَیَنْعِهِ إِنَّ فِی ذَلِکُمْ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ﴿99﴾
و اوست که از آسمان، آبى فروفرستاد و بدان هرگونه گیاه برآوردیم و از آن جوانه سبز رویاندیم و از آن دانههاى درهم رسته بیرون آوریم، و از شکوفه خرما خوشههاى دسترس و باغهاى انگور و [درختان] زیتون و انار [پدید آوردیم] که همانند و ناهمانند هستند، به میوههاى آن چون میوه دهد و برسد بنگرید، در این براى اهل ایمان، مایههاى عبرت است (99)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ ﴿100﴾
و [مشرکان] براى خداوند از جن شریکانى قائل شدهاند، حال آنکه [خداوند] آنان را آفریده است، و براى او از روى نادانى [فرزندان] پسر و دختر بر مىسازند، او بسى پاک و فراتر است از آنچه مىگویند (100)
بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَکُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿101﴾
نوپدیدآورنده آسمانها و زمین است، چگونه فرزندى داشته باشد در حالى که همسرى ندارد، و همه چیز را آفریده است، و به هر چیزى داناست (101)
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿102﴾
چنین است خداوند که پروردگار شماست، خدایى جز او نیست، آفریدگار همه چیز است، پس او را بپرستید، و او بر همه چیز نگهبان است (102)
لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿103﴾
دیدگان او را درنیابد و او دیدگان را دریابد، و اوست باریک بین آگاه (103)
قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ ﴿104﴾
به راستى روشنگریهایى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است، پس هرکس به دیده بصیرت بنگرد به سود خود اوست، و هرکس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست، و من نگهبان شما نیستم (104)
وَکَذَلِکَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ وَلِیَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَیِّنَهُ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿105﴾
و بدینسان آیات [خود] را گونهگون بیان مىداریم براى آنکه مبادا بگویند درس گرفتهاى، و براى آنکه آن را به روشنى براى اهل معرفت باز مىگوییم (105)
اتَّبِعْ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ﴿106﴾
از آنچه از پروردگارت به تو وحى مىشود پیروى کن، خدایى جز او نیست، و از مشرکان روى بگردان (106)
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکُوا وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ ﴿107﴾
و اگر خداوند مىخواست، شرک نمىورزیدند، ولى تو را نگهبان آنان نگماشتهایم و تو کارساز آنان نیستى (107)
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿108﴾
و کسانى را که به جاى خداوند مىپرستند، دشنام ندهید، چرا که از سر دشمنى و نادانى خداوند را دشنام مىدهند، بدینسان عمل هر امتى را در چشمشان آراستیم، سپس بازگشتشان به سوى پروردگارشان است و او ایشان را از [حقیقت] کار و کردارشان آگاه مىسازد (108)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا یُشْعِرُکُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿109﴾
و [اینان] سختترین سوگندهایشان را به نام خدا خوردند که اگر معجزهاى برایشان بیاید به آن ایمان مىآورند، بگو معجزات در اختیار خداوند است، و چه دانید که چون [معجزهاى هم] بیاید به آن ایمان نمىآورند (109)
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ کَمَا لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿110﴾
و دلها و دیدگانشان را [از قبول آن] بر مىگردانیم همچنانکه نخستین بار هم به آن ایمان نیاوردند، و ایشان را در طغیانشان سرگشته رها مى سازیم (110)
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ﴿82﴾
یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان [مسلمانان] مىیابى، همچنین مهربانترین مردم را نسبت به مؤمنان [مسلمانان] کسانى مىیابى که مىگویند ما مسیحى هستیم، این از آن است که در میان ایشان کشیشان و راهبانى [حقپرست] هستند و نیز از آن روى است که کبرنمىورزند (82)
وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ ﴿83﴾
و [اینان] چون آنچه به پیامبر [اسلام] نازل شده است، بشنوند، مىبینى که چشمانشان از اشک لبریز مىشود از آنکه حق را مىشناسند، [و] مىگویند پروردگارا ما ایمان آوردهایم، ما را در زمره گواهان بنویس (83)
وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ یُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِینَ ﴿84﴾
و چرا به خداوند و حق و حقیقتى که براى همه ما نازل شده است، ایمان نیاوریم و حال آنکه امید داریم که پروردگارمان ما را در زمره شایستگان درآورد (84)
فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ ﴿85﴾
و خداوند نیز به پاداش این سخن که گفتند بوستانهایى که جویباران از فرودست آن جارى است، نصیبشان مىسازد که جاودانه در آن خواهند بود و این پاداش نیکوکاران است (85)
وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ ﴿86﴾
و کسانى که کفرورزیدند و آیات ما را دروغ انگاشتند، دوزخىاند (86)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحَرِّمُوا طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ ﴿87﴾
اى مؤمنان چیزهاى پاک و پسندیدهاى را که خداوند بر شما روا داشته است، ناروا مشمارید، و از حد مگذرید که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد (87)
وَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴿88﴾
و از آنچه خداوند به شما روزى داده است و پاک و پاکیزه است بخورید و از خداوندى که به او ایمان دارید پروا داشته باشید (88)
لَا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَةُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُوا أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿89﴾
خداوند شما را در سوگندهاى بیهوده [و بىاختیار] بازخواست نمىکند، ولى در سوگندهایى که [آگاهانه] مىخورید [و مىشکنید] مؤاخذه مىکند، کفاره [شکستن] آن اطعام ده بینواست از میانگین آنچه به خانواده خود مىخورانید، یا لباس آنان، یا آزاد کردن یک برده، و هرکس که [اینها را] نیابد، بر اوست که سه روز روزه بگیرد، این کفاره سوگندهاى شماست که مىخورید [و مىشکنید]، سوگندهاى خود را حفظ کنید، خداوند بدین گونه آیات خویش را بر شما روشن مىسازد، باشد که سپاس بگزارید (89)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿90﴾
اى مؤمنان شراب و قمار و انصاب و ازلام پلید و عمل شیطانى است، از آن پرهیز کنید باشد که رستگار شوید (90)
إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴿91﴾
همانا شیطان مىخواهد در پرداختن به شراب و قمار، بین شما دشمنى و کینه بیندازد، و شما را از یاد خداوند و از نماز بازدارد، آیا دستبردار هستید؟ (91)
وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿92﴾
و از خداوند و پیامبر اطاعت کنید و پروا داشته باشید، و اگر رویگردان شدید بدانید که وظیفه پیامبر ما پیامرسانى آشکار است (92)
لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿93﴾
بر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند، چون تقوا ورزند و ایمان داشته باشند و کارهاى شایسته کنند، سپس همچنان تقوا ورزند و ایمان داشته باشند، و همواره تقوا ورزیده و نیکوکارى کنند، در آنچه در گذشته [خمر] خوردهاند، گناهى بر آنان نیست، و خداوند نیکوکاران را دوست دارد (93)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَرِمَاحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَخَافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿94﴾
اى مؤمنان خداوند شما را به صیدى که در دسترس و نیزهرس شما هست، مىآزماید، تا معلوم بدارد که چه کسى در نهان از او مىترسد، و هرکس که پس از این از حد درگذرد، عذابى دردناک [درپیش] دارد (94)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیًا بَالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاکِینَ أَوْ عَدْلُ ذَلِکَ صِیَامًا لِیَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿95﴾
اى مؤمنان در حالى که محرم هستید شکار را نکشید و هرکس از شما که عمدا آن را بکشد، بر اوست که به کیفر این کار نظیر آنچه کشته است از چارپایان، که دو [داور] عادل از شما به همانندى آن حکم دهند، در حول و حوش کعبه قربانى کند، یا باید کفارهاى بدهد [که عبارت است از] طعام [شصت] بینوا یا برابر با آن [شصت روز] روزه بگیرد، تا کیفر کار [نادرست] خود را بچشد، و خداوند از گذشتهها گذشته است، ولى هرکس که بازگردد، خداوند از او انتقام مىگیرد، و خداوند پیروزمند دادستان است (95)
أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَکُمْ وَلِلسَّیَّارَةِ وَحُرِّمَ عَلَیْکُمْ صَیْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ﴿96﴾
صید دریایى و خوردن آن براى شما حلال شده است، تا هم شما و هم کاروانیان [غیر محرم] از آن برخوردار شوید، و صید بیابانى مادام که محرم هستید، بر شما حرام است، و از خدایى که به نزد او محشور مىشوید پروا داشته باشید (96)
جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِکَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿97﴾
خداوند [زیارت] کعبه را که بیتالحرام است، و نیز ماه[هاى] حرام را و [رسم] قربانیهاى نشاندار و قربانیهاى قلادهدار، همه را مایه قوام [دین و دنیاى] مردم قرار داده است، آرى تا بدانید خداوند هر چه را که در آسمانها و زمین است مىداند و به هر چیزى آگاه است (97)
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿98﴾
بدانید که خداوند سخت کیفر و همچنین خداوند آمرزگار مهربان است (98)
مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ ﴿99﴾
جز پیامرسانى چیزى بر عهده پیامبر نیست، و خداوند آنچه آشکار مىدارید و آنچه پنهان مىدارید، مىداند (99)
قُلْ لَا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿100﴾
بگو پلید و پاک برابر نیستند ولو اینکه فراوانى پلید تو را به شگفتى اندازد، اى خردمندان از خداوند پروا کنید باشد که رستگار شوید (100)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْیَاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ وَإِنْ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِینَ یُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَکُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ ﴿101﴾
اى مؤمنان از چیزهایى پرس و جو نکنید که چون بر شما آشکار شود، شما را اندوهگین کند، و اگر در زمانى که قرآن نازل مىگردد، پرس و جو کنید، [حکم و تکلیف شاق آن] بر شما آشکار مىگردد، خداوند از گذشتهها گذشته است و خدا آمرزگار مهربان است (101)
قَدْ سَأَلَهَا قَوْمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِهَا کَافِرِینَ ﴿102﴾
قومى که پیش از شما بودند، نظیر آن [مساله] ها را پرسیدند، سپس به همان سبب کافر شدند (102)
مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِیرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِیلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَأَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ ﴿103﴾
خداوند نه در مورد بحیره و نه سائبه و نه وصیله، و نه حامى حکمى مقرر نداشته است، ولى کافران بر خداوند دروغ مىبندند و بیشترشان تعقل نمىکنند (103)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ﴿104﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند نازل کرده است و از پیامبر پیروى کنید، گویند آنچه نیاکانمان را بر آن یافتهایم، براى ما کافى است، حتى اگر نیاکانشان چیزى ندانسته و راهى نیافته باشند؟ (104)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴿105﴾
اى مؤمنان شما مسؤولیت [حفظ و هدایت] خودتان را دارید، چون شما راهیافته باشید، کسى که به بیراهه رفته باشد، زیانى به شما نمىرساند، بازگشت همگى شما به سوى خداوند است، آنگاه شما را از [حقیقت و نتیجه] آنچه انجام دادهاید، آگاه مىسازد (105)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَأَصَابَتْکُمْ مُصِیبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَیُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِی بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَکْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِینَ ﴿106﴾
اى مؤمنان چون یکى از شما را مرگ فرا رسد، به هنگام وصیت باید دو تن از عادلان خودتان [مسلمانان]، یا اگر در سفر دچار مصیبت مرگ شدید، دو تن از غیر خودتان [اهل کتاب] شاهد و حاضر باشند، و اگر در حق آنان شک دارید، آنان را نگاه دارید تا بعد از نماز به خداوند سوگند یاد کنند که ما آن [شهادت یا سوگند خود] را به هیچ قیمتى نمىفروشیم، اگر چه به سود خویشاوندمان باشد، و شهادت الهى را پنهان نمىکنیم، که در غیر این صورت از گناهکاران خواهیم بود (106)
فَإِنْ عُثِرَ عَلَى أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمًا فَآخَرَانِ یَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِینَ اسْتَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْأَوْلَیَانِ فَیُقْسِمَانِ بِاللَّهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا وَمَا اعْتَدَیْنَا إِنَّا إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ ﴿107﴾
و اگر معلوم شود که آنان مرتکب گناه [خیانت] شدهاند، آنگاه دو تن از کسانى که بر آنان جفا رفته است و از نزدیکان [متوفى] هستند به جاى آنان قیام کنند، و به خداوند سوگند بخورند که شهادت ما از شهادت آن دو درستتر است و ما از حق تجاوز نمىکنیم و در غیر این صورت از ستمکاران خواهیم بود (107)
ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ یَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَیْمَانٌ بَعْدَ أَیْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ ﴿108﴾
این نزدیکتر است به آنکه شهادت چنانکه باید و شاید ادا شود، یا شاهدان بترسند که مبادا سوگندى بعد از سوگند آنان [و بر خلاف آنان] به میان آید، و از خداوند پروا کنید و گوش شنوا داشته باشید و [بدانید که] خداوند نافرمانان را هدایت نمىکند (108)
یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿109﴾
روزى [فرارسد] که خداوند پیامبران را گرد آورد و بپرسد که [امتتان] چه پاسخى به شما دادند؟ گویند ما علمى [به حقیقت امر] نداریم، تویى که داناى رازهاى نهانى (109)
إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَى وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِی وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿110﴾
چنین بود که خداوند گفت اى عیسى بن مریم نعمتم را بر خود و بر مادرت به یادآور که تو را به روحالقدس یارى دادم که در گهواره [به اعجاز] و در میانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى، و یاد کن که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم، و یاد کن که به اذن من از گل چیزى به هیئت پرنده مىساختى و در آن مىدمیدى و آن به اذن من پرنده [اى جاندار] مىشد و به اذن من نابیناى مادرزاد و پیس را بهبود مىبخشیدى و یاد کن که مردگان را به اذن من زنده [از گور] بیرون مىآوردى، و یاد کن که چون براى بنىاسرائیل معجزاتى آوردى [آسیب و آزار] آنان را از تو بازداشتم، آنگاه کفرپیشگان ایشان مىگفتند این جز جادوى آشکار نیست (110)
وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ﴿111﴾
و چنین بود که به حواریون الهام کردم که به من و پیامبرم ایمان آورید، گفتند ایمان آوردیم و گواه باش که ما فرمانبرداریم (111)
إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿112﴾
و چنین بود که حواریون گفتند اى عیسى بن مریم آیا پروردگارت مىتواند براى ما مائدهاى از آسمان نازل کند؟ گفت اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید (112)
قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿113﴾
گفتند مىخواهیم از آن بخوریم و دلهایمان آرام گیرد و بدانیم که به ما راست گفتهاى و خود از گواهان آن باشیم (113)
قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِنْکَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ﴿114﴾
عیسى بن مریم گفت بار پروردگارا براى ما مائدهاى از آسمان نازل فرما که عیدى براى امروزیان و آیندگانمان و معجزهاى از تو باشد، و به ما روزى ببخش که تو بهترین روزىدهندگانى (114)
قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیْکُمْ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿115﴾
خداوند گفت من فرو فرستنده آن بر شما هستم، ولى پس از آن اگر کسى از شما انکارورزد او را به چنان عذابى دچار مىسازم که هیچیک از جهانیان را نکرده باشم (115)
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿116﴾
و چنین بود که خداوند گفت اى عیسى بن مریم آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستید؟ گفت پاکا که تویى مرا نرسد که چیزى را که حد من و حق من نیست گفته باشم، اگر گفته بودم بىشک مىدانستى که آنچه در ذات من است مىدانى و من آنچه در ذات توست نمىدانم، تویى که داناى رازهاى نهانى (116)
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ وَکُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا مَا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿117﴾
به آنان چیزى جز آنچه به من فرمان دادهاى نگفتهام گفتهام که خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید، و مادام که در میان آنان بودم بر آنان شاهد و ناظر بودم و چون روح مرا گرفتى تو خود [ناظر و] نگاهبان آنان بودى و تو بر همه چیز شاهدى (117)
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُکَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ﴿118﴾
اگر آنان را عذاب کنى، بندگان تو هستند، و اگر از آنان درگذرى تو پیروزمند فرزانهاى (118)
قَالَ اللَّهُ هَذَا یَوْمُ یَنْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿119﴾
خداوند فرمود امروز روزى است که راستگویان را راستى و درستىشان سود رساند، براى آنان بوستانهایى [بهشتى] است که جویباران از فرودست آن جارى است، و جاودانه در آنند و هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنان از خداوند خشنودند، و این رستگارى بزرگ است (119)
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِیهِنَّ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴿120﴾
فرمانروایى آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، از آن خداوند است، و او بر هر کارى تواناست (120)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ﴿1﴾
سپاس خداوندى را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکى و روشنایى را پدید آورد، آنگاه کافران براى پروردگارشان شریک قائل مىشوند (1)
هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿2﴾
او کسى است که شما را از گل آفرید، سپس [شما را در دنیا] عمرى مقرر داشت، و [براى آخرت] سر رسیدى در علم اوست، آنگاه [بعضى از شما] تردید مىورزید (2)
وَهُوَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَفِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَجَهْرَکُمْ وَیَعْلَمُ مَا تَکْسِبُونَ ﴿3﴾
و او در آسمانها و زمین خداست، نهان و آشکاراى شما و کار و کردارتان را مىداند (3)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿4﴾
هیچ آیهاى از آیات پروردگارشان براى آنان [مشرکان] نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند (4)
فَقَدْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنْبَاءُ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿5﴾
و حق را چون بر ایشان نازل شد، دروغ انگاشتند، به زودى [حقیقت] اخبار آنچه بدان استهزاء کردند، بر ایشان آشکار خواهد شد (5)
أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّنْ لَکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَیْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿6﴾
آیا نیندیشیدهاند که پیش از آنان چه بسیار اقوامى را که به آنان در روى زمین امکان و اقتدارى داده بودیم که به شما نداده بودیم، نابود کردیم و براى آنان بسى باران [و برکت] از آسمان نازل کردیم و چه رودها که از براى آنان جارى ساختیم، آنگاه آنان را به کیفر گناهانشان نابود کردیم و بعد از آنان قومى دیگر پدید آوردیم (6)
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ کِتَابًا فِی قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿7﴾
و اگر کتابى نوشته بر کاغذ بر تو نازل مىکردیم و آنان با دستان خویش آن را لمس مىکردند، باز هم کافران مىگفتند این جز جادوى آشکارى نیست (7)
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَکًا لَقُضِیَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا یُنْظَرُونَ ﴿8﴾
و گفتند چرا فرشتهاى بر او نازل نمىشود؟ و اگر فرشتهاى نازل مىکردیم، کار به پایان رسیده بود، و دیگر مجال و مهلتى نمىیافتند (8)
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَکًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَیْهِمْ مَا یَلْبِسُونَ ﴿9﴾
و اگر او [پیامبر] را فرشتهاى مىگرداندیم، آن [فرشته] را به صورت مردى در مىآوردیم، و امر را همچنان بر آنان مشتبه مىساختیم (9)
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحَاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿10﴾
و پیش از تو پیامبرانى را که بودند استهزاء کردند، و کیفر استهزایشان بر سر ریشخندکنندگانشان فرود آمد (10)
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ ﴿11﴾
بگو در زمین سیر و سفر کنید، سپس بنگرید که سرانجام دروغ انگاران چگونه بوده است (11)
قُلْ لِمَنْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿12﴾
بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ [و در پاسخ] بگو از آن خداوند است، که بر خود رحمت را مقرر داشته است، [و] در روز قیامت، که در فرارسیدن آن شکى نیست، شما را گرد مىآورد، کسانى که بر خود زیان زدهاند، ایمان نمىآورند (12)
وَلَهُ مَا سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿13﴾
و آنچه در شب و روز آرام [و تکاپو] دارد از آن اوست، و او شنواى داناست (13)
قُلْ أَغَیْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلَا یُطْعَمُ قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿14﴾
بگو آیا غیر از خداوند را سرور خود گیرم که آفرینشگر آسمانها و زمین است؟ و کسى است که به همگان روزى مىخوراند و خود روزى نمىخورد بگو به من فرمان داده شده است که نخستین کسى باشم که سر [به طاعت و توحید] مىنهد و [به من گفته شده است که] هرگز از مشرکان مباش (14)
قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿15﴾
بگو اگر از حکم پروردگارم سرکشى کنم از عذاب روز بزرگ مىترسم (15)
مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ ﴿16﴾
هرکس که در چنین روزى [بلا] از او بگردد، به راستى [خداوند] بر او رحمت آورده است، و این رستگارى آشکارى است (16)
وَإِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿17﴾
و اگر خداوند بلایى به تو برساند، بازدارندهاى جز خود او براى آن وجود ندارد، و اگر بخواهد خیرى به تو برساند بدان که او بر هر کارى تواناست (17)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ﴿18﴾
و او بر بندگان خود چیره است و او فرزانه آگاه است (18)
قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ﴿19﴾
بگو [و بپرس] شهادت چه کسى برتر است، بگو خدا که بین ما و شما گواه است، و این قرآن بر من وحى مىشود که بدان شما را و هر کس را که [این پیام] به او برسد، هشدار دهم، آیا شما شهادت مىدهید که خدایان دیگرى در جنب خداوند وجود دارد؟ بگو من چنین شهادتى نمىدهم، بگو همانا او خداى یگانه است، و من از شریکى که مىآورید، برى و برکنارم (19)
الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿20﴾
اهل کتاب او [پیامبر] را به همان گونه مىشناسند که فرزندانشان را مىشناسند، کسانى که بر خود زیان زدهاند ایمان نمىآورند (20)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿21﴾
و کیست ستمکارتر از کسى که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ انگارد، آرى ستمکاران [مشرکان] رستگار نمىشوند (21)
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکَاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿22﴾
و روزى که همه آنان را گرد آوریم، آنگاه به مشرکان گوییم که شرکایتان که ادعا مىکردید کجا هستند؟ (22)
ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشْرِکِینَ ﴿23﴾
آنگاه عاقبت شرک آنان جز این نیست که مىگویند سوگند به خدا، پروردگارمان که ما مشرک نبودیم (23)
انْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿24﴾
بنگر چگونه بر خود دروغ مىبندند و بر ساختههایشان بر باد رفته است (24)
وَمِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لَا یُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوکَ یُجَادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿25﴾
و از ایشان کسانى هستند که [به ظاهر] به تو گوش مىدهند، و ما بر دلهایشان پردههایى کشیدهایم که آن را درنیابند و در گوش آنان سنگینىاى نهادهایم، و اگر هر معجزهاى ببینند به آن ایمان نمىآورند، و چون به نزد تو آیند با تو مجادله مىکنند و کافران مىگویند این جز افسانههاى پیشینیان نیست (25)
وَهُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَیَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ﴿26﴾
و ایشان [دشمنان را] از او [پیامبر] دور مىدارند ولى خود نیز از او دور مىمانند، جز خود را به نابودى نمىاندازند ولى نمىدانند (26)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا یَا لَیْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُکَذِّبَ بِآیَاتِ رَبِّنَا وَنَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿27﴾
و اگر آنان را بینى که بر آتش دوزخ بداشتهاند [شگرفیها خواهى دید] و گویند کاش ما را باز مىگرداندند و دیگر آیات پروردگارمان را انکار نمىکردیم و از مؤمنان مىشدیم (27)
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا کَانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿28﴾
آرى آنچه در گذشته پنهان مىداشتند بر آنان آشکار شد و اگر باز گردانده مىشدند، بىشک به همانچه از آن نهى شده بودند، بر مىگشتند و آنان دروغگو هستند (28)
وَقَالُوا إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿29﴾
و مىگفتند حیاتى جز همین زندگى دنیویمان در کار نیست و ما برانگیختنى نیستیم (29)
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿30﴾
و اگر بنگرى آنگاه که ایشان را در پیشگاه پروردگارشان نگاه داشتهاند [به آنان] گوید آیا این حق نیست؟ گویند چرا سوگند به پروردگارمان گوید پس به خاطر کفرى که مىورزیدید عذاب را بچشید (30)
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا یَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِیهَا وَهُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ ﴿31﴾
کسانى که لقاى الهى را دروغ انگاشتند، زیانکار شدند، و آنگاه که قیامت بناگهان فرارسد، گویند دریغ بر ما که چه بسیار غفلت و قصور کردیم، و اینان بار گناهانشان را به دوش کشند، آرى چه بد است آنچه بر دوش کشند (31)
وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿32﴾
و زندگانى دنیا جز بازیچه و سرگرمى نیست، و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمىاندیشید؟ (32)
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ ﴿33﴾
نیک مىدانیم که آنچه ایشان مىگویند اندوهگینت مىکند، بدان که ایشان تو را دروغگو نمىانگارند بلکه کفرپیشگان آیات الهى را انکار مىکنند (33)
وَلَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا کُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ ﴿34﴾
و پیامبران پیش از تو نیز دروغگو انگاشته شدند، ولى بر آن انکار و آزارى که دیدند شکیبایىورزیدند تا یارى ما به دادشان رسید، و کلمات الهى دگرگونکنندهاى ندارد و به راستى اخبار پیامبران به تو رسیده است (34)
وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿35﴾
و اگر رویگردانى آنان بر تو گران مىآید، در صورتى که مىتوانى نقبى در زمین یا نردبانى در آسمان بجویى و براى آنان معجزهاى بیاورى [چنین کن] و اگر خداوند مىخواست آنان را بر طریق هدایت فرا مىآورد، پس از نادانان مباش (35)
إِنَّمَا یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ یَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَیْهِ یُرْجَعُونَ﴿36﴾
فقط کسانى که گوش شنوا[ى حق] دارند، لبیک اجابت مىگویند، و مردگان را خداوند بر مىانگیزد، سپس [همگان] به سوى او بازگردانده مىشوند (36)
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ یُنَزِّلَ آیَةً وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿37﴾
و گویند چرا بر او معجزهاى از سوى پروردگارش نازل نمىشود؟ بگو بىگمان خداوند تواناى آن هست که معجزهاى نازل کند ولى بیشتر آنان نمىدانند (37)
وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ ﴿38﴾
و هیچ جنبندهاى در زمین و هیچ پرندهاى نیست که با دو بال خویش مىپرد، مگر آنکه امتهایى همانند شما هستند، ما هیچ چیز را در کتاب [لوح محفوظ] فروگذار نکردهایم، آنگاه همه به نزد پروردگارشان محشور مىگردند (38)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا صُمٌّ وَبُکْمٌ فِی الظُّلُمَاتِ مَنْ یَشَإِ اللَّهُ یُضْلِلْهُ وَمَنْ یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿39﴾
و دروغانگاران آیات ما ناشنوا و گنگ و در تاریکى [سرگشته]اند، خداوند هرکس را بخواهد بیراه مىگذارد، و هرکس را بخواهد بر راه راست مىدارد (39)
قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿40﴾
بگو بیندیشید اگر عذاب الهى یا قیامت فرارسد، آیا اگر راست مىگویید کسى جز خدا را مىخوانید؟ (40)
بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ﴿41﴾
آرى تنها او را [به دعا] مىخوانید و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور مىگرداند و شما شریکى را که براى او قائل شدهاید، از یاد مىبرید (41)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ ﴿42﴾
پیش از تو [پیامبرانى] به سوى امتها[ى پیشین] فرستادیم و آنان را به تنگدستى و ناخوشى دچار ساختیم تا زارى و خاکسارى کنند (42)
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿43﴾
پس چرا هنگامى که عذاب ما به سراغشان آمد زارى و خاکسارى نکردند؟ زیرا دلهایشان سخت شده و شیطان کار و کردارشان را در نظرشان آراسته بود (43)
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴿44﴾
آنگاه چون پند و هشدارها را فراموش کردند، درهاى نعمت را بر آنان گشودیم و چون بدانچه دریافته بودند سرمست شدند، ناگهان فرو گرفتیمشان و آنگاه بود که نومید شدند (44)
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿45﴾
و ریشه ستمکاران [مشرک] برکنده شد، و سپاس خداوند را که پروردگار جهانیان است (45)
قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَکُمْ وَأَبْصَارَکُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِکُمْ مَنْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ یَأْتِیکُمْ بِهِ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ﴿46﴾
بگو بیندیشید اگر خداوند شنوایى و دیدگان شما را بگیرد و بر دلهایتان مهر نهد، چه خدایى غیر از خداوند آنها را به شما برمىگرداند؟ بنگر که چگونه آیات را گونهگونه بیان مىداریم، آنگاه ایشان رویگردانند (46)
قُلْ أَرَأَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ یُهْلَکُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ ﴿47﴾
بگو بیندیشید اگر عذاب الهى ناگهان [در شب] یا آشکارا [در روز] به سراغتان بیاید آیا [قومى] جز قوم ستمکار [مشرک] نابود مىشوند؟ (47)
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿48﴾
و ما پیامبران را جز مژدهآور و هشداردهنده نمىفرستیم، و کسانى که ایمان آورند و نیکوکارى کنند نه بیمى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند (48)
وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا یَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ ﴿49﴾
و دروغانگاران آیات ما به خاطر نافرمانیشان گرفتار عذاب گردند (49)
قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَى إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ ﴿50﴾
بگو من به شما نمىگویم که خزاین الهى نزد من است، و غیب نیز نمىدانم، و به شما نمىگویم که من فرشتهاى هستم، من از هیچ چیز پیروى نمىکنم جز از آنچه به من وحى مىشود، بگو آیا نابینا و بینا برابرند، آیا نمىاندیشید؟ (50)
وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿51﴾
و کسانى را که از محشور شدن به نزد پروردگارشان اندیشناکند، به آن [قرآن] هشدار بده، در برابر او [خداوند] یاور و شفیعى ندارند باشد که پروا پیشه کنند (51)
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿52﴾
و کسانى را که پروردگارشان را بامدادان و شامگاهان [به نیایش] مىخوانند و خشنودى او را مىجویند[از خود] مران، چیزى از حساب آنان بر تو و چیزى از حساب تو بر آنان نیست که برانىشان و از ستمکاران شوى (52)
وَکَذَلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِیَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْنِنَا أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ ﴿53﴾
و این چنین بعضى از آنان را به بعضى دیگر آزمودیم، تا سرانجام بگویند آیا اینانند که خداوند از میان همه ما فقط بر آنان منت نهاده [و نعمت داده] است، آیا خداوند خود به احوال سپاسگزاران آگاهتر نیست؟ (53)
وَإِذَا جَاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿54﴾
و چون کسانى که به آیات ما ایمان دارند، به نزد تو آیند، بگو سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر داشته است، هرکس از شما که از روى نادانى مرتکب کار ناشایستى شود، سپس توبه و درستکارى کند و به صلاح آید [بداند که] خداوند آمرزگار مهربان است (54)
وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ ﴿55﴾
و بدینسان آیات خود را به روشنى بیان مىداریم، تا راه و رسم گناهکاران آشکار گردد (55)
قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَکُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِینَ ﴿56﴾
بگو مرا نهى کردهاند که مبادا آنچه را به جاى خدا مىپرستید، بپرستم بگو از هوى و هوسهاى شما پیروى نمىکنم، و اگر پیروى کنم به گمراهى افتادهام و از رهیافتگان نیستم (56)
قُلْ إِنِّی عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَکَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَاصِلِینَ ﴿57﴾
بگو من حجت آشکارى از پروردگارم دارم و شما آن را دروغ مىانگارید، آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهید در اختیار من نیست، حکم جز به دست خداوند نیست، که گویاى حق و حقیقت و بهترین داوران است (57)
قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِی مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِیَ الْأَمْرُ بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِینَ ﴿58﴾
بگو اگر آنچه با [شدت و] شتاب از من مىخواهید، در اختیار من بود، بین من و شما کار یکسره مىشد و خداوند به ستمکاران آگاهتر است (58)
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ ﴿59﴾
و کلیدهاى [گنجینههاى] غیب نزد اوست و هیچکس جز او آن را نمىداند، و آنچه در خشکى و دریاست مىداند و هیچ برگى [از درخت] نمىافتد مگر آنکه آن را مىداند، و هیچ دانهاى در تاریکیهاى [توبرتوى] زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر آنکه در کتاب مبینى [مسطور] است (59)
وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُمْ بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ لِیُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ ثُمَّ یُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿60﴾
و او کسى است که روح شما را در شب [به هنگام خواب] مىگیرد و مىداند که در روز چه کردهاید، سپس در آن شما را [از خواب] بر مىانگیزد تا مهلت معینى سرآید، آنگاه بازگشت شما به سوى اوست و آنگاه شما را از [حقیقت] کار و کردارتان آگاه مىگرداند (60)
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا یُفَرِّطُونَ ﴿61﴾
و او بر بندگان خود چیره است و بر شما نگهبانانى مىفرستد، و چون مرگ یکى از شما فرارسد، فرشتگان ما روح او را مىگیرند و فروگذار نمىکنند (61)
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُکْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِینَ﴿62﴾
آنگاه به سوى خداوند، که سرور راستینشان است، بازگردانده مىشوند، بدانید که حکم او راست و او سریعترین حسابرسان است (62)
قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ ﴿63﴾
بگو چه کسى شما را از تاریکیها [و شداید] خشکى و دریا مىرهاند، [زمانى] که او را به زارى و پنهانى مىخوانید [و مىگویید] اگر ما را از این [مهلکه] نجات داد، بىگمان از سپاسگزاران خواهیم شد (63)
قُلِ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ ﴿64﴾
بگو خداوند شما را از آن نجات مىدهد و نیز از هر گرفتارى، و باز شما شرک مىورزید (64)
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ ﴿65﴾
بگو او تواناست به اینکه به شما عذابى از فراز یا فرودتان برانگیزد یا شما را گرفتار اختلاف کلمه کند و به بعضى از شما شر و بلاى بعضى دیگر را بچشاند، بنگر چگونه آیات را گونهگون بیان مىداریم تاایشان دریابند (65)
وَکَذَّبَ بِهِ قَوْمُکَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ ﴿66﴾
و قوم تو آن را دروغ انگاشتند و حال آنکه آن حق است، بگو من نگهبان شما نیستم (66)
لِکُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿67﴾
هر خبرى سرانجامى دارد، و به زودى خواهید دانست (67)
وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ وَإِمَّا یُنْسِیَنَّکَ الشَّیْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّکْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿68﴾
و چون کسانى را که در آیات ما کندوکاو مىکنند دیدى از آنان روى بگردان تا به سخنى غیر از آن بپردازند و اگر شیطان تو را به فراموشى انداخت، بعد از آنکه به یاد آوردى با قوم ستمکار [مشرک] منشین (68)
وَمَا عَلَى الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَیْءٍ وَلَکِنْ ذِکْرَى لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ﴿69﴾
و از حساب آنان چیزى بر عهده پرهیزگاران نیست، ولى این یادآورى است، تا پروا پیشه کنند (69)
وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لَا یُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِمَا کَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ ﴿70﴾
و کسانى را که دینشان را [چون] بازى و سرگرمى گرفتهاند و زندگانى دنیا فریبشان داده است، رها کن و به آن پند بده، تا مبادا کسى به سبب کار و کردارش به مهلکه افتد، که او را در برابر خداوند نه یاورى هست و نه شفیعى، و اگر هر فدیهاى بدهد، از او پذیرفته نمىشود، اینان کسانى هستند که به سبب کار و کردارشان به مهلکه افتادهاند، و به خاطر کفرى که ورزیدهاند، نوشابهاى از آب گرم و عذابى دردناک [در پیش] دارند (70)
قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُنَا وَلَا یَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿71﴾
بگو آیا به جاى خداوند چیزى را بپرستیم که نه سودى به ما مىرساند و نه زیانى، و آیا بعد از آنکه خداوند هدایتمان کرد از عقیده خود بازگردیم، همانند کسى که شیطان راهش را زده باشد، که در بیابان [سرگشته و] حیران ماند و یارانى داشته باشد که او را به هدایت بخوانند [و به او گویند] به سوى ما بیا، بگو بىگمان هدایت، بخوانند [و به او گویند] به سوى ما بیا، بگو بىگمان هدایت، همان هدایت الهى است، و به ما فرمان داده شده است که در برابر پروردگار جهانیان تسلیم باشیم (71)
وَأَنْ أَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿72﴾
و اینکه نماز را برپا دارید و از او پروا کنید و اوست که به نزد او محشور مىشوید (72)
وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَیَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ ﴿73﴾
و اوست که آسمانها و زمین را به حق آفرید و روزى که بگوید موجود شو، بىدرنگ موجود شود، سخن او حق است، و روزى که در صور دمیده شود، فرمانروایى از آن اوست، اوست که داناى پنهان و پیداست، و اوست که فرزانه آگاه است (73)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّی أَرَاکَ وَقَوْمَکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿74﴾
و چنین بود که ابراهیم به پدرش آزر گفت آیا بتان را به خدایى مىگیرى؟ من تو و قومت را در گمراهى آشکار مىبینم (74)
وَکَذَلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ ﴿75﴾
و بدینسان ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم مىنمایانیم تا از اصحاب یقین گردد (75)
فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ ﴿76﴾
زمانى که شب بر او پرده انداخت، ستارهاى دید و گفت این پروردگار من است، آنگاه چون افول کرد، گفت افولکنندگان را دوست ندارم (76)
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ ﴿77﴾
آنگاه چون ماه را تابان دید، گفت این پروردگار من است، و چون افول کرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمایى نکند بىگمان از گمراهان خواهم شد (77)
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ یَا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ ﴿78﴾
آنگاه چون خورشید را تابان دید گفت این پروردگار من است، این بزرگتر است، و چون افول کرد گفت اى قوم من، من از شرکى که مىورزید، برى و برکنارم (78)
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿79﴾
من پاکدینانه روى دل مىنهم به سوى کسى که آسمانها و زمین را آفریده است، و من از مشرکان نیستم (79)
وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّی فِی اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِکُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ رَبِّی شَیْئًا وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ﴿80﴾
و قوم او با او محاجه مىکردند، او به ایشان گفت آیا درباره خداوند با من محاجه مىکنید، و حال آنکه مرا به راه راست هدایت کرده است و از [شر] شرک شما نمىترسم مگر آنکه پروردگارم چیزى [و خوف و خطرى برایم] خواسته باشد، پروردگار من بر همه چیز احاطه علمى دارد، آیا پند نمىگیرید؟ (80)
وَکَیْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَکْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴿81﴾
و چگونه از آنچه [براى خدا] شریک مىآورید، بترسم در حالى که شما از اینکه براى خداوند شریک آوردهاید، و هیچ حجتى در این باره به دست شما نداده است، نمىترسید، پس اگر مىدانید کدامیک از دو گروه سزاوارتر به امن [و امان] است؟ (81)
الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴿82﴾
کسانى که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به شرک نیالودهاند، آنانند که امن [و امان] دارند و آنانند که رهیافتهاند (82)
وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿83﴾
و این حجت ماست که به ابراهیم در برابر قومش بخشیدیم، درجات هرکس را که بخواهیم فرا مىبریم، بىگمان پروردگار تو فرزانه داناست (83)
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿84﴾
و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را هدایت کردیم، و نیز پیش از آن نوح را راه نمودیم و داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون را که از زاد و رود او بودند، و بدینسان نیکوکاران را جزا مىدهیم (84)
وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَى وَعِیسَى وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿85﴾
و نیز زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را، که همگى از شایستگان بودند (85)
وَإِسْمَاعِیلَ وَالْیَسَعَ وَیُونُسَ وَلُوطًا وَکُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِینَ ﴿86﴾
و نیز اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را و همگیشان را بر جهانیان برترى دادیم (86)
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّیَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَیْنَاهُمْ وَهَدَیْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿87﴾
و برخى از پدرانشان و فرزندانشان و برادرانشان را، و آنان را برگزیدیم و به راهى راست هدایت کردیم (87)
ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿88﴾
این هدایت الهى است که هرکس از بندگانش را که بخواهد به آن راه مىنماید، و اگر شرک ورزیده بودند، اعمالشان تباه شده بود (88)
أُولَئِکَ الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَیْسُوا بِهَا بِکَافِرِینَ ﴿89﴾
اینان کسانى هستند که بدیشان کتاب و حکمت و نبوت بخشیدیم، اگر اینان [معاصران پیامبر] به آن [شریعت الهى] کفرورزند، قومى را بر آن گماریم که به آن کافر نباشند (89)
أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْعَالَمِینَ ﴿90﴾
اینان کسانى هستند که خداوند هدایتشان کرده است، پس به هدایت آنان اقتداء کن، بگو براى آن از شما مزدى نمىطلبم، این جز پندآموزى براى جهانیان نیست (90)
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُکُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ ﴿91﴾
و خداوند را چنانکه سزاوار ارج اوست، ارج نگذاشتند چرا که گفتند خداوند هیچ چیز بر هیچ بشرى نازل نکرده است، بگو کتابى را که موسى آورد و روشنگر و رهنمودى براى مردم بود و آن را بر کاغذها نوشته بودید و [بعضى را] آشکار و بسیارى از آن را پنهان مىدارید چه کسى نازل کرده است؟ و آنچه شما و پدرانتان نمىدانستید به شما در آموختهاند، بگو خدا [آن را نازل کرده است]، سپس آنان را در کند و کاوشان رها کن که بازى کنند (91)
وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿92﴾
و این کتابى است مبارک که فرو فرستادهایم، و همخوان با کتابى است که پیشاپیش آن است، تا [مردم] مکه و پیرامونیان آن را هشدار دهى و مؤمنان به آخرت، به آن ایمان مىآورند و آنان مواظبت بر نمازهاى خویش دارند (92)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَلَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِکَةُ بَاسِطُو أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَکُنْتُمْ عَنْ آیَاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ ﴿93﴾
و کیست ستمکارتر از کسى که بر خداوند دروغ بندد، یا بگوید بر من وحى شده است و چیزى بر او وحى نشده باشد، و کسى که گوید به زودى نظیر آنچه خداوند نازل کرده است، نازل مىکنم، و اگر بنگرى که ستمکاران [مشرکان] در سکرات مرگاند و فرشتگان [بر آنان] دست گشودهاند که جانهایتان را تسلیم کنید، امروز به سبب آنچه به ناحق به خداوند نسبت مىدادید و در برابر آیات او کبر مىورزیدید، به کیفر عذاب خوارکننده مىرسید (93)
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ وَمَا نَرَى مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنْکُمْ مَا کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ﴿94﴾
و به نزد ما یکه و تنها آمدهاید، چنانکه نخستین بار نیز شما را همینگونه آفریده بودیم، و آنچه از ناز و نعمت که به شما بخشیده بودیم در پس پشت خود رها کردهاید و شفیعانتان را که گمان مىکردید با [خدا در عبادت] شما شریک هستند، همراه شما نمىبینیم، پیوند بین شما گسسته شد و آنچه [شریک و شفیع] مىانگاشتید، بر باد رفت (94)
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ ﴿95﴾
خداوند شکافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده بیرون مىآورد و بیرون آورنده مرده از زنده است، چنین است خداى شما، چگونه به بیراهه مىروید؟ (95)
فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿96﴾
[هموست که] شکافنده صبح است و شب را آرامبخش گردانده است، و خورشید و ماه را شمارى مقرر داشته است، تقدیر [خداوند] پیروزمند دانا چنین است (96)
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿97﴾
و هموست که ستارگان را براى شما آفرید تا در تاریکیهاى خشکى و دریا راه خود را پیدا کنید، به راستى که آیات [خود] را براى اهل معرفت به روشنى بیان کردهایم (97)
وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ ﴿98﴾
و اوست که شما را از تن یگانهاى پدید آورد و آنگاه [شما را] قرارگاه و ودیعت گاهى است، به راستى که آیات [خود] را براى قومى که درمىیابند به روشنى بیان کردهایم (98)
وَهُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاکِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِیَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَیَنْعِهِ إِنَّ فِی ذَلِکُمْ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ﴿99﴾
و اوست که از آسمان، آبى فروفرستاد و بدان هرگونه گیاه برآوردیم و از آن جوانه سبز رویاندیم و از آن دانههاى درهم رسته بیرون آوریم، و از شکوفه خرما خوشههاى دسترس و باغهاى انگور و [درختان] زیتون و انار [پدید آوردیم] که همانند و ناهمانند هستند، به میوههاى آن چون میوه دهد و برسد بنگرید، در این براى اهل ایمان، مایههاى عبرت است (99)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ ﴿100﴾
و [مشرکان] براى خداوند از جن شریکانى قائل شدهاند، حال آنکه [خداوند] آنان را آفریده است، و براى او از روى نادانى [فرزندان] پسر و دختر بر مىسازند، او بسى پاک و فراتر است از آنچه مىگویند (100)
بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَکُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿101﴾
نوپدیدآورنده آسمانها و زمین است، چگونه فرزندى داشته باشد در حالى که همسرى ندارد، و همه چیز را آفریده است، و به هر چیزى داناست (101)
ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ ﴿102﴾
چنین است خداوند که پروردگار شماست، خدایى جز او نیست، آفریدگار همه چیز است، پس او را بپرستید، و او بر همه چیز نگهبان است (102)
لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿103﴾
دیدگان او را درنیابد و او دیدگان را دریابد، و اوست باریک بین آگاه (103)
قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ ﴿104﴾
به راستى روشنگریهایى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است، پس هرکس به دیده بصیرت بنگرد به سود خود اوست، و هرکس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست، و من نگهبان شما نیستم (104)
وَکَذَلِکَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ وَلِیَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَیِّنَهُ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ ﴿105﴾
و بدینسان آیات [خود] را گونهگون بیان مىداریم براى آنکه مبادا بگویند درس گرفتهاى، و براى آنکه آن را به روشنى براى اهل معرفت باز مىگوییم (105)
اتَّبِعْ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ﴿106﴾
از آنچه از پروردگارت به تو وحى مىشود پیروى کن، خدایى جز او نیست، و از مشرکان روى بگردان (106)
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکُوا وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ ﴿107﴾
و اگر خداوند مىخواست، شرک نمىورزیدند، ولى تو را نگهبان آنان نگماشتهایم و تو کارساز آنان نیستى (107)
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿108﴾
و کسانى را که به جاى خداوند مىپرستند، دشنام ندهید، چرا که از سر دشمنى و نادانى خداوند را دشنام مىدهند، بدینسان عمل هر امتى را در چشمشان آراستیم، سپس بازگشتشان به سوى پروردگارشان است و او ایشان را از [حقیقت] کار و کردارشان آگاه مىسازد (108)
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آیَةٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا یُشْعِرُکُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿109﴾
و [اینان] سختترین سوگندهایشان را به نام خدا خوردند که اگر معجزهاى برایشان بیاید به آن ایمان مىآورند، بگو معجزات در اختیار خداوند است، و چه دانید که چون [معجزهاى هم] بیاید به آن ایمان نمىآورند (109)
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ کَمَا لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿110﴾
و دلها و دیدگانشان را [از قبول آن] بر مىگردانیم همچنانکه نخستین بار هم به آن ایمان نیاوردند، و ایشان را در طغیانشان سرگشته رها مى سازیم (110)