قرآن ترجمه، سوره فجر آیات 24 تا 30 - سوره بلد آیات 1 تا 20
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿٢٤﴾
میگوید: «ای کاش از قبل، برای زندگی آخرتم چیزی فرستاده بودم!» 24
فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿٢٥﴾
آن روز، کسی مثل خدا عذاب نمیکند؛ 25
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾
کسی هم مثل او به زنجیر نمیکشد! 26
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾
همین خدا به انسان مؤمن میگوید: «ای جانِ بهآرامشرسیده، 27
ارْجِعِی إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً ﴿٢٨﴾
پیش صاحباختیارت برگرد: تو از او راضی هستی و او هم از تو راضی است. 28
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿٢٩﴾
واردِ جمع بندگان مخصوصم شو 29
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿٣٠﴾
و به بهشتم قدم بگذار.» 30
سورة البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بزرگوار مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَٰذَا الْبَلَدِ ﴿١﴾ وَأَنتَ حِلٌّ بِهَٰذَا الْبَلَدِ ﴿٢﴾
نمیخواهم قسم بخورم به شهر مکه، حالا که تو ساکن آنی! 1و2
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿٣﴾
و به پدر این شهر و فرزندش، ابراهیم و اسماعیل! 3
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿٤﴾
که زندگیِ انسان بیدین را به سختیها گره زدهایم! 4
أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿٥﴾
آیا خیال میکند احدی نمیتواند بر او غلبه کند؟! 5
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿٦﴾
با کمی کمک مالی میگوید: «مال زیادی در راه خدا تلف کردهام!» 6
أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿٧﴾
خیال میکند کسی او را نمیبیند؟! 7
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿٩﴾
مگر دو چشم بینا و زبانی گویا و دو لب زیبا به او ندادهایم؟! 8و9
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿١٠﴾
مگر راه خوب و بد را جلوی پایش نگذاشتهایم؟! 10
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿١١﴾
پس چرا برای عبور از گردنۀ سخت، تلاش نمیکند؟! 11
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿١٢﴾
چه میدانی آن گردنۀ سخت چیست؟! 12
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿١٣﴾
آزادکردنِ بردهای 13
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿١٤﴾
یا غذادادن در دوران قحطی و سختی 14
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿١٥﴾
به یتیمی خویشاوند 15
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿١٦﴾
یا فقیری بهخاکسیاهنشسته. 16
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿١٧﴾
علاوه بر عبور از آن گردنه، جزو کسانی باشد که اسلام آوردهاند و همدیگر را به صبر و مهربانی سفارش کردهاند. 17
أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿١٨﴾
چنین افرادی اهل سعادت و خوشبختیاند. 18
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿١٩﴾
اما کسانی که آیههای ما را باور ندارند، اهل شقاوت و بدبختیاند 19
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿٢٠﴾
و با آتشی شعلهور در محاصرهاند! 20
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿٢٤﴾
میگوید: «ای کاش از قبل، برای زندگی آخرتم چیزی فرستاده بودم!» 24
فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿٢٥﴾
آن روز، کسی مثل خدا عذاب نمیکند؛ 25
وَلَا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾
کسی هم مثل او به زنجیر نمیکشد! 26
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾
همین خدا به انسان مؤمن میگوید: «ای جانِ بهآرامشرسیده، 27
ارْجِعِی إِلَىٰ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً ﴿٢٨﴾
پیش صاحباختیارت برگرد: تو از او راضی هستی و او هم از تو راضی است. 28
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿٢٩﴾
واردِ جمع بندگان مخصوصم شو 29
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿٣٠﴾
و به بهشتم قدم بگذار.» 30
سورة البلد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بزرگوار مهربان
لَا أُقْسِمُ بِهَٰذَا الْبَلَدِ ﴿١﴾ وَأَنتَ حِلٌّ بِهَٰذَا الْبَلَدِ ﴿٢﴾
نمیخواهم قسم بخورم به شهر مکه، حالا که تو ساکن آنی! 1و2
وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿٣﴾
و به پدر این شهر و فرزندش، ابراهیم و اسماعیل! 3
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿٤﴾
که زندگیِ انسان بیدین را به سختیها گره زدهایم! 4
أَیَحْسَبُ أَن لَّن یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ ﴿٥﴾
آیا خیال میکند احدی نمیتواند بر او غلبه کند؟! 5
یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالًا لُّبَدًا ﴿٦﴾
با کمی کمک مالی میگوید: «مال زیادی در راه خدا تلف کردهام!» 6
أَیَحْسَبُ أَن لَّمْ یَرَهُ أَحَدٌ ﴿٧﴾
خیال میکند کسی او را نمیبیند؟! 7
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ ﴿٨﴾ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ ﴿٩﴾
مگر دو چشم بینا و زبانی گویا و دو لب زیبا به او ندادهایم؟! 8و9
وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ ﴿١٠﴾
مگر راه خوب و بد را جلوی پایش نگذاشتهایم؟! 10
فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿١١﴾
پس چرا برای عبور از گردنۀ سخت، تلاش نمیکند؟! 11
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿١٢﴾
چه میدانی آن گردنۀ سخت چیست؟! 12
فَکُّ رَقَبَةٍ ﴿١٣﴾
آزادکردنِ بردهای 13
أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ﴿١٤﴾
یا غذادادن در دوران قحطی و سختی 14
یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿١٥﴾
به یتیمی خویشاوند 15
أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿١٦﴾
یا فقیری بهخاکسیاهنشسته. 16
ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿١٧﴾
علاوه بر عبور از آن گردنه، جزو کسانی باشد که اسلام آوردهاند و همدیگر را به صبر و مهربانی سفارش کردهاند. 17
أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿١٨﴾
چنین افرادی اهل سعادت و خوشبختیاند. 18
وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿١٩﴾
اما کسانی که آیههای ما را باور ندارند، اهل شقاوت و بدبختیاند 19
عَلَیْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ ﴿٢٠﴾
و با آتشی شعلهور در محاصرهاند! 20