ترجمه خواندنی قرآن با نگاه تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان به همراه شرح تکمیلی، اثر حجت الاسلام علی ملکی، با صدای علی همت مومیوند و فاطمه نیرومند
34. سبأ
به نام خدای بزرگوار مهربان
خدا را سپاس که آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال اوست. سپاس در آخرت نیز برای اوست. او کاردرستِ آگاه است. 1
آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از زمین خارج میشود و آنچه از آسمان فرو میآید و آنچه به آسمان بالا میرود، همه را میداند. اوست مهربان آمرزنده.{یعنی هر حرکتی از هر موجودی در هر جای عالم اتفاق بیفتد، عمق زمین باشد یا اوج آسمان، خدای دانای مطلق از آن مطلع است و کاملاً بر جزئیاتش احاطه دارد.} 2
بیدینها ادعا میکنند: «قیامت سراغمان نمیآید!» بگو: «چرا، قسم به خدایی که غیب میداند، حتماً سراغتان میآید. حتی ذرهای در آسمانها و زمین از دید او دور نمیماند و هر چیزی کوچکتر از ذره یا بزرگتر از آن باشد هم، در کتابی آشکار ثبت است.» {این کتاب مانند کتابهای رایج بین ما نیست؛ بلکه همان کتابِ علم خداست که شرق و غرب عالم را فراگرفته و تغییر و تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکتهای آفرینش در آن ثبت و ضبط است. شاید این همان «لوح محفوظ»، «اُمّالکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیههای دیگر آمدهاند.} 3
بله، قیامت میآید، تا خدا کسانی را پاداش دهد که ایمان آورده و کارهای خوب کردهاند: همانها که آمرزش و روزیهای بهشتی در انتظارشان است؛ 4
و تا کسانی را جزا دهد که برای نابودی آیهها و نشانههای ما تلاش میکنند و بهخیال خودشان میخواهند حریف ما شوند؛ همانها که عذابی زجرآور، ناشی از کارهای بدشان، در انتظارشان است. 5
در برابر بیدینها، افراد بامعرفت میبینند قرآنی که از طرف خدا بهسوی تو فرستاده شده، سراسر حق است و به راهِ آن شکستناپذیرِ ستودنی راهنمایی میکند. 6
مردم بیدین به هم میگویند: «آیا مردی را نشانتان بدهیم که به شما خبر میدهد وقتی مردید و کاملاً متلاشی شدید، با آفرینشی دوباره، زنده میشوید؟! 7
به خدا دروغ میبندد؟! یا کمی دیوانه شده است؟!»این خبرها نیست! بلکه چنین کسانی که آخرت را باور ندارند، در عذاب و گمراهیِ بیپایانی قرار دارند. 8
آیا نگاه نمیاندازند به آسمان و زمینی که از هر طرف احاطهشان کرده است؟! اگر بخواهیم، آنها را در کام زمین فرو میبریم یا شهابسنگهایی از آسمان بر سرشان فرو میریزیم! البته در این تهدید عبرتی است برای هر بندهای که به درگاه او رو بیاورد. 9
به داوود برتریهایی دادیم: به کوهها و پرندهها فرمان دادیم که: «در تسبیح خدا، با داوود همصدا شوید.» آهن را هم برایش نرم کردیم 10
و گفتیم: «زرههایی راحت و آزاد بساز و حلقههایشان را منظم بباف.» همچنین: «کارهای خوب کنید که آنچه میکنید، من زیر نظر دارم.» 11
در اختیار سلیمان، تندبادها را گذاشتیم که صبح مسافت یک ماه را میپیمودند و عصر مسافت یک ماه را! معدن مس را برایش مذاب کردیم. برخى جنّیانِ زِبروزرنگ با اجازۀ خدا زیر دستش کار میکردند. هر کدامشان از دستور ما سرپیچی میکرد، عذابی سوزان به او میچشاندیم. 12
برایش هرچه میخواست، میساختند: معبدها و محرابها، مجسمهها، ظرفهایی بهوسعت حوض و دیگهای ثابت. «ای خاندان داوود، شکر اینهمه نعمت را در عمل بهجا آورید. البته عدۀ کمی از مردم هستند که اینطور شکرگزار باشند.» 13
با اینهمه جاهوجلال، وقتی جان سلیمان را همینطور که به عصایش تکیه زده بود گرفتیم، این موریانه بود که با خوردن عصایش دیگران را از مرگش باخبر کرد! همینکه جسدش به زمین افتاد، جنّیان فهمیدند که اگر علم غیب داشتند و میدانستند مرده است، اینهمه دستبهسینه در برابرش نمیایستادند! 14
در چپ و راستِ منطقۀ زندگی مردم سبا، دو رشتهباغ بزرگ و باصفا بود: نشانهای از قدرت خدا! به آنها گفتیم: «از رزقوروزی خدا بخورید و شکرش را بهجا بیاورید. شهری خوشوخرّم دارید و خدایی آمرزنده!» 15
ولی رو گرداندند. ما هم سیل ویرانگری بر سرشان فرستادیم و دو رشتهباغشان را به خارستانهایی تبدیل کردیم پر از درختچههایی با میوههای تلخ و شورهگز و چندتایی هم درخت سِدر! 16
این بلاها را بهسزای ناشکریشان بر سرشان آوردیم. بهجز ناسپاسها، کسی را مجازات میکنیم؟! 17
تازه، بین آنها و مناطق حاصلخیزِ دیگر، روستاهایی گذاشته بودیم که از یکی، آنیکی پیدا بود و فاصلههایشان متناسب. گفتیم: «هر لحظه از شبانهروز، در این مناطق با امنیت خاطر سفر کنید.» 18
ولی بهانۀ عجیبی آوردند: «خدایا، فاصلۀ بین شهرها و روستاهایمان را زیاد کن!» در واقع، به خودشان بد کردند. ما هم آنها را به زبالهدان تاریخ فرستادیم و کاملاً تار و مارشان کردیم. بله، در این ماجرا برای هر صبرکنندۀ شکرگزاری عبرتهاست.{این درخواست نامعقول شاید برای این بود که با دورشدن مسافتها و افزایش هزینهها، فقرا نتوانند همقدم با ثروتمندان به سیروسفر بروند یا صاحبان وسایلنقلیه بتوانند از وسایلنقلیۀ خود در سفرهایشان استفاده کنند یا قدرت الهی را بهمسخره گرفته باشند. بهقول معروف، خوشی زیر دلشان زده بود!} 19
شیطان حرفش را دربارۀ گمراهکردنشان به کرسی نشاند و جز عدهای مؤمن، همگی دنبالهروِ او شدند. 20
او بر آنها مسلط شد، آنهم بهاختیار خودشان، تا آنهایی را که آخرت را باور دارند، متمایز کنیم از آنهایی که دربارۀ آن مردّدند. آخر، خدا مراقب همه چیز هست. 21
بگو: «از کسانی کمک بخواهید که بهخیال خودتان بهجای خدا معبودشان گرفتهاید.» کاری از دستشان ساخته نیست؛ چون نه مالک ذرهای در آسمانها و زمیناند، نه شراکتی در آسمانها و زمین دارند، نه کمککارِ خدایند. 22
در ضمن، واسطهبودن در تدبیر کارها بیاثر است؛ مگر که خدا به کسی اجازه دهد. فرشتگانِ اجازهدار، وقتی با شنیدن خبر مأموریتی آرام میگیرند، از فرشتگان بالاتر میپرسند: «خدا چه مأموریتی داده؟» میگویند: «بهحق مأموریت داده است؛ چون اوست بلندمرتبۀ بزرگ.» 23
از آن بتپرستها بپرس: «کیست که از آسمانها و زمین به شما روزی میدهد؟» خودت بگو: «خدا. حالا یا ما بر مَرکب هدایت سواریم و شما غرق گمراهی هستید یا بهعکس.» 24
ادامه بده: «شما مسئول گناهان ما نیستید و ما هم مسئول کارهای شما نیستیم.» 25
همچنین بگو: «خدا ما و شما را روز قیامت جمع میکند؛ آنوقت بینمان درست داوری میکند؛ زیرا اوست داور دانا.» 26
بگو: «آنهایی را که بهجای خدا میپرستید، نشانم دهید تا ببینم شایستۀ خدایی هستند؟! معلوم است که نیستند؛ بلکه تنها خداست شکستناپذیرِ کاردرست.» 27
تو را فقط برای این فرستادهایم که با مژدهرساندن و هشداردادن، بازدارندۀ مردم از گناه باشی؛ ولی بیشترِ مردم نمیدانند که اگر معبودِ دیگری داشتند، باید برایشان پیامبر میفرستاد. 28
بتپرستها میپرسند: «اگر راست میگویید، این وعدۀ روز قیامت کِی میرسد پس؟!» 29
بگو: «زمان وقوعش برای شما، روزی است که دیگر نمیتوانید حتی برای لحظهای هم آن را عقب و جلو بیندازید.» 30
بتپرستهای بیدین میگویند: «نه به این قرآن اعتقادی داریم و نه به کتابهای آسمانیِ موجود.» کاش چنین بدکارهایی را میدیدی که وقتی در برابر خدا نگهشان میدارند، چطور هر کدامشان گناهش را گردنِ دیگری میاندازد! بهاینصورت که زیردستان به سرانِ خودکامه میگویند: «اگر سرِ راهمان نبودید، حتماً آدمهای خوب و باایمانی میشدیم.» 31
سران خودکامه هم به زیردستها میگویند: «بعد از آنکه راه درست سراغتان آمد، مگر ما بهزور جلویتان را گرفتیم؟ نه، بلکه شما خودتان مقصر بودید.» 32
دوباره زیردستها به سرانِ خودکامه میگویند: «نخیر، بلکه این نقشهونیرنگِ شبانهروزی شما بود که وادارمان کنید به خدا اعتقادی نداشته باشیم و برایش همتایانی قرار دهیم.» وقتی چنین کسانی عذاب را ببینند، برای اینکه پیش بقیه کم نیاورند، پشیمانیشان را پنهان میکنند! به گردن چنین بیدینهایی غلوزنجیر میاندازیم! آیا جز با همان کارهای زشتشان مجازات میشوند؟! 33
در هر شهری که پیامبر هشداردهندهای فرستادیم، مرفّهان بیدردش گفتند: «دینی را که مأمور رساندنش هستید، ما باور نمیکنیم» 34
و اضافه کردند: «ما اموال و اولاد بیشتری داریم و همین، نشانۀ نزدیکیمان به خداست. در آخرت هم عذاب نمیشویم!» 35
بگو: «خدا روزیِ مادیِ هرکه را صلاح بداند، زیاد و کم میکند و ربطی ندارد به نزدیکی و دوری از خدا! ولی بیشترِ مردم این حقیقت را نمیدانند.» 36
اموال و اولادتان چیزهایی نیستند که به ما نزدیکتان کنند. فقط کسانی که ایمان بیاورند و با اموال و اولادشان کار خوب بکنند، بهپاس کارهای خوبشان پاداشی دوچندان نصیبشان میشود و در خانههای بهشتی از هر آسیبی در اماناند؛37
ولی کسانی که برای نابودی آیهها و نشانههای ما تلاش میکنند و بهخیال خودشان میخواهند حریف ما بشوند، برای عذاب احضار میشوند. 38
بگو: «خدا روزیِ هرکه را صلاح بداند، زیاد و کم میکند. هر چیزی در راه خدا خرج کنید، او جایش را پر میکند. او بهترینِ روزیدهندههاست.» 39
روزی، خدا بتپرستها و معبودهایشان را جمع میکند. از فرشتگان میپرسد: «راضی بودید به اینکه اینها شما را میپرستیدند؟!» 40
فرشتگان میگویند: «پناه بر تو! تو سَرور مایی. ما رابطهای با اینها نداریم. البته اینها جنّیان را هم میپرستیدند؛ یعنی بیشترشان به جنّیان ایمان داشتند و آنها هم راضی بودند!» 41
امروز، شما و بتهایتان سود و ضرری برای همدیگر ندارید. به چنین بدکارهایی میگوییم: «بچشید عذاب جهنمی را که دروغش مىدانستید.» 42
وقتی آیههای روشنگر ما را برایشان میخوانند، سران بتپرست میگویند: «این محمد فقط آدمی است که میخواهد جلویتان را بگیرد تا بتهایی را که پدرانتان میپرستیدند، نپرستید!» و ادامه میدهند: «قرآن جز مشتی دروغ ساختگی نیست!» بله، وقتی قرآن به دستشان رسید، ادعا کردند: «اینها فقط حرفهای سحرآمیز است!» 43
با آنکه قبلاً نه کتاب آسمانی به آنها داده بودیم که آن را بخوانند و نه پیامبری بعد از عیسی بهسویشان فرستاده بودیم تا با استناد به آنها، تو را رد کنند. 44
کسانی هم که قبل از اینها بودند، پیامبرانم را دروغگو دانستند. تازه، اینها به یکدهمِ قدرت و ثروتی که به آنها داده بودیم هم نرسیدهاند! بله، پیامبرانم را دروغگو دانستند. خب، چطور بود عکسالعمل من؟! 45
بگو: «فقط یک نصیحت به شما میکنم: بهخاطر خدا دوبهدو یا تنهایی و بدور از هرگونه هیاهو، عزم خودتان را جزم کنید و بروید خوب فکر کنید، در همنشینتان که من باشم، نشانی از دیوانگی هست؟! من فقط هشداردهندۀ شمایم در برابر عذاب سختِ پیشِ رو.» 46
بگو: «هر مزدی از شما برای تبلیغ دین بخواهم، بهنفع خودتان است. مزد واقعیِ من فقط با خداست و او شاهد همه چیز است.»{آن مزد، دوستی اهلبیت است.} 47
بگو: «خدا که همۀ اسرار را میداند، قرآنِ سراسر حق را بر فرق باطل میکوبد.» 48
بگو: «با آمدن قرآن، حق به صحنه آمد و دیگر از باطل کاری ساخته نیست.» 49
بگو: «اگر گمراه شوم، مقصرش خودم هستم و اگر راه درست را بروم، بهبرکت قرآنی است که خدا به من وحی میکند. آخر، او شنوای نزدیک است.» 50
کاش میدیدی وقت مرگ که به وحشت میافتند، دیگر راه فرار ندارند و از همان نزدیک جانشان گرفته میشود! {یعنی خدایی که از رگِ گردن به آنها نزدیکتر است، جانشان را خواهد گرفت.} 51
درآنحال میگویند: «به قرآن ایمان آوردیم!» ولی ایمانآوردن به چیزی دور از دسترس، چطور برایشان ممکن است؟! 52
قبل از این، قرآن را باور نمیکردند و دورادور، برای انکار آخرت، تیر به تاریکی میانداختند! 53
با مرگ، بین آنها و آرزوهایشان فاصله میافتد؛ همانطورکه قبلاً هم، از اینجور بلاها بر سر امثال اینها آمد. آنها هم دربارۀ آخرت بدجور شک داشتند! 54
34. سبأ
به نام خدای بزرگوار مهربان
خدا را سپاس که آنچه در آسمانها و زمین است، فقط مال اوست. سپاس در آخرت نیز برای اوست. او کاردرستِ آگاه است. 1
آنچه در زمین فرو میرود و آنچه از زمین خارج میشود و آنچه از آسمان فرو میآید و آنچه به آسمان بالا میرود، همه را میداند. اوست مهربان آمرزنده.{یعنی هر حرکتی از هر موجودی در هر جای عالم اتفاق بیفتد، عمق زمین باشد یا اوج آسمان، خدای دانای مطلق از آن مطلع است و کاملاً بر جزئیاتش احاطه دارد.} 2
بیدینها ادعا میکنند: «قیامت سراغمان نمیآید!» بگو: «چرا، قسم به خدایی که غیب میداند، حتماً سراغتان میآید. حتی ذرهای در آسمانها و زمین از دید او دور نمیماند و هر چیزی کوچکتر از ذره یا بزرگتر از آن باشد هم، در کتابی آشکار ثبت است.» {این کتاب مانند کتابهای رایج بین ما نیست؛ بلکه همان کتابِ علم خداست که شرق و غرب عالم را فراگرفته و تغییر و تحریف در آن، راه ندارد و همۀ موجودات و حرکتهای آفرینش در آن ثبت و ضبط است. شاید این همان «لوح محفوظ»، «اُمّالکتاب»، «امام مبین»، «کتاب» و «کتاب مکنون» است که در آیههای دیگر آمدهاند.} 3
بله، قیامت میآید، تا خدا کسانی را پاداش دهد که ایمان آورده و کارهای خوب کردهاند: همانها که آمرزش و روزیهای بهشتی در انتظارشان است؛ 4
و تا کسانی را جزا دهد که برای نابودی آیهها و نشانههای ما تلاش میکنند و بهخیال خودشان میخواهند حریف ما شوند؛ همانها که عذابی زجرآور، ناشی از کارهای بدشان، در انتظارشان است. 5
در برابر بیدینها، افراد بامعرفت میبینند قرآنی که از طرف خدا بهسوی تو فرستاده شده، سراسر حق است و به راهِ آن شکستناپذیرِ ستودنی راهنمایی میکند. 6
مردم بیدین به هم میگویند: «آیا مردی را نشانتان بدهیم که به شما خبر میدهد وقتی مردید و کاملاً متلاشی شدید، با آفرینشی دوباره، زنده میشوید؟! 7
به خدا دروغ میبندد؟! یا کمی دیوانه شده است؟!»این خبرها نیست! بلکه چنین کسانی که آخرت را باور ندارند، در عذاب و گمراهیِ بیپایانی قرار دارند. 8
آیا نگاه نمیاندازند به آسمان و زمینی که از هر طرف احاطهشان کرده است؟! اگر بخواهیم، آنها را در کام زمین فرو میبریم یا شهابسنگهایی از آسمان بر سرشان فرو میریزیم! البته در این تهدید عبرتی است برای هر بندهای که به درگاه او رو بیاورد. 9
به داوود برتریهایی دادیم: به کوهها و پرندهها فرمان دادیم که: «در تسبیح خدا، با داوود همصدا شوید.» آهن را هم برایش نرم کردیم 10
و گفتیم: «زرههایی راحت و آزاد بساز و حلقههایشان را منظم بباف.» همچنین: «کارهای خوب کنید که آنچه میکنید، من زیر نظر دارم.» 11
در اختیار سلیمان، تندبادها را گذاشتیم که صبح مسافت یک ماه را میپیمودند و عصر مسافت یک ماه را! معدن مس را برایش مذاب کردیم. برخى جنّیانِ زِبروزرنگ با اجازۀ خدا زیر دستش کار میکردند. هر کدامشان از دستور ما سرپیچی میکرد، عذابی سوزان به او میچشاندیم. 12
برایش هرچه میخواست، میساختند: معبدها و محرابها، مجسمهها، ظرفهایی بهوسعت حوض و دیگهای ثابت. «ای خاندان داوود، شکر اینهمه نعمت را در عمل بهجا آورید. البته عدۀ کمی از مردم هستند که اینطور شکرگزار باشند.» 13
با اینهمه جاهوجلال، وقتی جان سلیمان را همینطور که به عصایش تکیه زده بود گرفتیم، این موریانه بود که با خوردن عصایش دیگران را از مرگش باخبر کرد! همینکه جسدش به زمین افتاد، جنّیان فهمیدند که اگر علم غیب داشتند و میدانستند مرده است، اینهمه دستبهسینه در برابرش نمیایستادند! 14
در چپ و راستِ منطقۀ زندگی مردم سبا، دو رشتهباغ بزرگ و باصفا بود: نشانهای از قدرت خدا! به آنها گفتیم: «از رزقوروزی خدا بخورید و شکرش را بهجا بیاورید. شهری خوشوخرّم دارید و خدایی آمرزنده!» 15
ولی رو گرداندند. ما هم سیل ویرانگری بر سرشان فرستادیم و دو رشتهباغشان را به خارستانهایی تبدیل کردیم پر از درختچههایی با میوههای تلخ و شورهگز و چندتایی هم درخت سِدر! 16
این بلاها را بهسزای ناشکریشان بر سرشان آوردیم. بهجز ناسپاسها، کسی را مجازات میکنیم؟! 17
تازه، بین آنها و مناطق حاصلخیزِ دیگر، روستاهایی گذاشته بودیم که از یکی، آنیکی پیدا بود و فاصلههایشان متناسب. گفتیم: «هر لحظه از شبانهروز، در این مناطق با امنیت خاطر سفر کنید.» 18
ولی بهانۀ عجیبی آوردند: «خدایا، فاصلۀ بین شهرها و روستاهایمان را زیاد کن!» در واقع، به خودشان بد کردند. ما هم آنها را به زبالهدان تاریخ فرستادیم و کاملاً تار و مارشان کردیم. بله، در این ماجرا برای هر صبرکنندۀ شکرگزاری عبرتهاست.{این درخواست نامعقول شاید برای این بود که با دورشدن مسافتها و افزایش هزینهها، فقرا نتوانند همقدم با ثروتمندان به سیروسفر بروند یا صاحبان وسایلنقلیه بتوانند از وسایلنقلیۀ خود در سفرهایشان استفاده کنند یا قدرت الهی را بهمسخره گرفته باشند. بهقول معروف، خوشی زیر دلشان زده بود!} 19
شیطان حرفش را دربارۀ گمراهکردنشان به کرسی نشاند و جز عدهای مؤمن، همگی دنبالهروِ او شدند. 20
او بر آنها مسلط شد، آنهم بهاختیار خودشان، تا آنهایی را که آخرت را باور دارند، متمایز کنیم از آنهایی که دربارۀ آن مردّدند. آخر، خدا مراقب همه چیز هست. 21
بگو: «از کسانی کمک بخواهید که بهخیال خودتان بهجای خدا معبودشان گرفتهاید.» کاری از دستشان ساخته نیست؛ چون نه مالک ذرهای در آسمانها و زمیناند، نه شراکتی در آسمانها و زمین دارند، نه کمککارِ خدایند. 22
در ضمن، واسطهبودن در تدبیر کارها بیاثر است؛ مگر که خدا به کسی اجازه دهد. فرشتگانِ اجازهدار، وقتی با شنیدن خبر مأموریتی آرام میگیرند، از فرشتگان بالاتر میپرسند: «خدا چه مأموریتی داده؟» میگویند: «بهحق مأموریت داده است؛ چون اوست بلندمرتبۀ بزرگ.» 23
از آن بتپرستها بپرس: «کیست که از آسمانها و زمین به شما روزی میدهد؟» خودت بگو: «خدا. حالا یا ما بر مَرکب هدایت سواریم و شما غرق گمراهی هستید یا بهعکس.» 24
ادامه بده: «شما مسئول گناهان ما نیستید و ما هم مسئول کارهای شما نیستیم.» 25
همچنین بگو: «خدا ما و شما را روز قیامت جمع میکند؛ آنوقت بینمان درست داوری میکند؛ زیرا اوست داور دانا.» 26
بگو: «آنهایی را که بهجای خدا میپرستید، نشانم دهید تا ببینم شایستۀ خدایی هستند؟! معلوم است که نیستند؛ بلکه تنها خداست شکستناپذیرِ کاردرست.» 27
تو را فقط برای این فرستادهایم که با مژدهرساندن و هشداردادن، بازدارندۀ مردم از گناه باشی؛ ولی بیشترِ مردم نمیدانند که اگر معبودِ دیگری داشتند، باید برایشان پیامبر میفرستاد. 28
بتپرستها میپرسند: «اگر راست میگویید، این وعدۀ روز قیامت کِی میرسد پس؟!» 29
بگو: «زمان وقوعش برای شما، روزی است که دیگر نمیتوانید حتی برای لحظهای هم آن را عقب و جلو بیندازید.» 30
بتپرستهای بیدین میگویند: «نه به این قرآن اعتقادی داریم و نه به کتابهای آسمانیِ موجود.» کاش چنین بدکارهایی را میدیدی که وقتی در برابر خدا نگهشان میدارند، چطور هر کدامشان گناهش را گردنِ دیگری میاندازد! بهاینصورت که زیردستان به سرانِ خودکامه میگویند: «اگر سرِ راهمان نبودید، حتماً آدمهای خوب و باایمانی میشدیم.» 31
سران خودکامه هم به زیردستها میگویند: «بعد از آنکه راه درست سراغتان آمد، مگر ما بهزور جلویتان را گرفتیم؟ نه، بلکه شما خودتان مقصر بودید.» 32
دوباره زیردستها به سرانِ خودکامه میگویند: «نخیر، بلکه این نقشهونیرنگِ شبانهروزی شما بود که وادارمان کنید به خدا اعتقادی نداشته باشیم و برایش همتایانی قرار دهیم.» وقتی چنین کسانی عذاب را ببینند، برای اینکه پیش بقیه کم نیاورند، پشیمانیشان را پنهان میکنند! به گردن چنین بیدینهایی غلوزنجیر میاندازیم! آیا جز با همان کارهای زشتشان مجازات میشوند؟! 33
در هر شهری که پیامبر هشداردهندهای فرستادیم، مرفّهان بیدردش گفتند: «دینی را که مأمور رساندنش هستید، ما باور نمیکنیم» 34
و اضافه کردند: «ما اموال و اولاد بیشتری داریم و همین، نشانۀ نزدیکیمان به خداست. در آخرت هم عذاب نمیشویم!» 35
بگو: «خدا روزیِ مادیِ هرکه را صلاح بداند، زیاد و کم میکند و ربطی ندارد به نزدیکی و دوری از خدا! ولی بیشترِ مردم این حقیقت را نمیدانند.» 36
اموال و اولادتان چیزهایی نیستند که به ما نزدیکتان کنند. فقط کسانی که ایمان بیاورند و با اموال و اولادشان کار خوب بکنند، بهپاس کارهای خوبشان پاداشی دوچندان نصیبشان میشود و در خانههای بهشتی از هر آسیبی در اماناند؛37
ولی کسانی که برای نابودی آیهها و نشانههای ما تلاش میکنند و بهخیال خودشان میخواهند حریف ما بشوند، برای عذاب احضار میشوند. 38
بگو: «خدا روزیِ هرکه را صلاح بداند، زیاد و کم میکند. هر چیزی در راه خدا خرج کنید، او جایش را پر میکند. او بهترینِ روزیدهندههاست.» 39
روزی، خدا بتپرستها و معبودهایشان را جمع میکند. از فرشتگان میپرسد: «راضی بودید به اینکه اینها شما را میپرستیدند؟!» 40
فرشتگان میگویند: «پناه بر تو! تو سَرور مایی. ما رابطهای با اینها نداریم. البته اینها جنّیان را هم میپرستیدند؛ یعنی بیشترشان به جنّیان ایمان داشتند و آنها هم راضی بودند!» 41
امروز، شما و بتهایتان سود و ضرری برای همدیگر ندارید. به چنین بدکارهایی میگوییم: «بچشید عذاب جهنمی را که دروغش مىدانستید.» 42
وقتی آیههای روشنگر ما را برایشان میخوانند، سران بتپرست میگویند: «این محمد فقط آدمی است که میخواهد جلویتان را بگیرد تا بتهایی را که پدرانتان میپرستیدند، نپرستید!» و ادامه میدهند: «قرآن جز مشتی دروغ ساختگی نیست!» بله، وقتی قرآن به دستشان رسید، ادعا کردند: «اینها فقط حرفهای سحرآمیز است!» 43
با آنکه قبلاً نه کتاب آسمانی به آنها داده بودیم که آن را بخوانند و نه پیامبری بعد از عیسی بهسویشان فرستاده بودیم تا با استناد به آنها، تو را رد کنند. 44
کسانی هم که قبل از اینها بودند، پیامبرانم را دروغگو دانستند. تازه، اینها به یکدهمِ قدرت و ثروتی که به آنها داده بودیم هم نرسیدهاند! بله، پیامبرانم را دروغگو دانستند. خب، چطور بود عکسالعمل من؟! 45
بگو: «فقط یک نصیحت به شما میکنم: بهخاطر خدا دوبهدو یا تنهایی و بدور از هرگونه هیاهو، عزم خودتان را جزم کنید و بروید خوب فکر کنید، در همنشینتان که من باشم، نشانی از دیوانگی هست؟! من فقط هشداردهندۀ شمایم در برابر عذاب سختِ پیشِ رو.» 46
بگو: «هر مزدی از شما برای تبلیغ دین بخواهم، بهنفع خودتان است. مزد واقعیِ من فقط با خداست و او شاهد همه چیز است.»{آن مزد، دوستی اهلبیت است.} 47
بگو: «خدا که همۀ اسرار را میداند، قرآنِ سراسر حق را بر فرق باطل میکوبد.» 48
بگو: «با آمدن قرآن، حق به صحنه آمد و دیگر از باطل کاری ساخته نیست.» 49
بگو: «اگر گمراه شوم، مقصرش خودم هستم و اگر راه درست را بروم، بهبرکت قرآنی است که خدا به من وحی میکند. آخر، او شنوای نزدیک است.» 50
کاش میدیدی وقت مرگ که به وحشت میافتند، دیگر راه فرار ندارند و از همان نزدیک جانشان گرفته میشود! {یعنی خدایی که از رگِ گردن به آنها نزدیکتر است، جانشان را خواهد گرفت.} 51
درآنحال میگویند: «به قرآن ایمان آوردیم!» ولی ایمانآوردن به چیزی دور از دسترس، چطور برایشان ممکن است؟! 52
قبل از این، قرآن را باور نمیکردند و دورادور، برای انکار آخرت، تیر به تاریکی میانداختند! 53
با مرگ، بین آنها و آرزوهایشان فاصله میافتد؛ همانطورکه قبلاً هم، از اینجور بلاها بر سر امثال اینها آمد. آنها هم دربارۀ آخرت بدجور شک داشتند! 54